گزارش رحا از همایش الهیات مقاومت در مشهد؛

حکم فقهی مقاومت عامه | ماهیت مقاومت اسلامی

آیت‌الله علم‌الهدی گفت: حکم کلی مقاومت باید از نظر شرعی باید ثابت شود که هر مصداقی پیش آمد بتوانیم بر حسب حکم عام، جنبه تکلیفی آن مورد را دقیقا به دست بیاوریم و ثابت کنیم. خود مقاومت موضوع تکلیف است.

به گزارش رسانه‌ی رحا، آیت الله سید احمد علم‌الهدی، استاد درس خارج حوزه علمیه و امام جمعه مشهد، و حجت‌الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی، استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در همایش بین‌المللی مقاومت که در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد به تبیین حکم فقهی مقاومت پرداختند.

آیت الله علم الهی با مهم خواندن اثبات وجوب مقاومت عامه گفت: در عرصه مقاومت مواردی پیش می‌آید که نه از نوع دفاع است و نه امر به معروف و نهی از منکر؛  مصادیق تازه و نویی پیش می‌آید که قابل تطبیق با این مصادیق  نیست و ما امروز نیازمند اثبات وجوب مقاومت عامه هستیم.

امام جمعه مشهد ادامه داد: برخی می‌خواهند با اثبات وجوب دفاع که یکی از مصادیق مقاومت است از جهت تنقیح مناط یا  تحقیق مناط مسئله را حل کنند. مسئله از این طرق هم قابل حل نیست. چون مجموعه آثاری که در دفاع داریم هیچ کدام منصوص‌العلة نیست و اگر ما سند منصوص‌العلة نداشته باشیم طبیعی است تحقیق مناط امکانپذیر نیست.

وی افزود: از جهت تنقیح مناط نیز، فرض کنید درباره دفاع، بر فرض اینکه به نقطه‌ای برسیم که مناط ثابت شده‌ای را از نظر وجوب دفاع  به دست بیاوریم، تازه اول کلام است؛ چون تنقیح مناط همه جا حجت نیست. در جایی حجت است که مناط یا بدیهی باشد و اگر بدیهی نیست مورد اجماع فقها باشد.

گستره مقاومت

علم‌الهدی با تأکید بر اینکه وجوب دفاع، خواه ناخواه، متوقف بر تهاجم یا مقابله‌ای است، خاطرنشان کرد: یک حمله‌ای باید باشد، بعد ما بگوییم دفاع واجب است؛ در حالی که در بحث مقاومت به خیلی مسائل برخورد می‌کنیم که اصلا در تقابل نیستیم؛ ولی در مقاومت لازم است این حرکت‌ها انجام بگیرد. نمونه‌اش اقتصاد مقاومتی است که اگر در مقابل مسئله تحریم باشد، می‌توانیم با مناط‌های وجوب دفاع  وارد بحث شویم و بگوییم مقاومت واجب است. اما اگر تهدیدی نبود، ولی مقاومت، اقتضای اقتصاد مقاومتی داشت. در این صورت با ملاک دفاع نمی‌توانیم این وجوب را کاملا استنباط کنیم.

وی با اشاره به اینکه آن چه مهم است حکم مقاومت عامه است، گفت:  حکم کلی مقاومت باید از نظر شرعی باید ثابت شود که هر مصداقی پیش آمد بتوانیم بر حسب حکم عام، جنبه تکلیفی آن مورد را دقیقا به دست بیاوریم و ثابت کنیم . خود مقاومت موضوع تکلیف است. صرف نظر از تمام مصادیق مقاومت، عنوان مقاومت، موضوع تکلیف واجب است.

آیت الله علم‌الهدی با تأکید بر اینکه ظهور صیغه امر در وجوب است، گفت:‌ آنچه که اظهر در وجوب است،‌ خود ماده امر است که در اصولیین بیش از صیغه «اِفْعَل» ظهور در وجوب دارد. در آیات قرآن هم تقریبا این مسئله تا جایی که لازم بوده خداوند متعال با ماده امر، مطلب را بیان می‌کند. خداوند متعال در آیه 63، سوره مبارکه نور می‌فرماید: «فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛ امر، تفسیرهای مختلفی دارد؛ ولی امر خدا یک امر تکوینی است؛ اما این آیه ظهور در امر تشریعی دارد. آنچه که قابل مخالفت است، امر تشریعی است. آنچه که بر امر خدا اظهار شده، راضی به مخالفتش نیست.

وی افزود: در آیه «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ»، این هم صیغه افعل است و هم با ماده امر آمده است. پس وجوبی که استفاده می‌کنیم و ظهور در وجوب، هم با صیغه افعل و هم با امر ثابت شده است.

علم‌الهدی در معنای «فاستقم» گفت: معنای استقامت، همان معنای مقاومت است. در فارسی واژه پایداری را ترجمه استقامت و مقاومت می‌دانیم . پس با توجه به این که هر دو در فارسی یک معنا دارد، استقامت، همان مقاومت است.

وی ادامه داد: غیر از این آیه، آیه دیگری داریم که می‌فرماید: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»؛ در اینجا هم امر به صبر می‌کند. آنچه از معانی صبر  همه اهل لغت به آن رسیدند، همین معنای مقاومت است. تحمل، لازمه صبر است و خود صبر، تحمل نیست.

همه توان پای اقامه دین

علم‌الهدی با اشاره به اجماع مفسرین در  آیه «فَأَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفࣰا» که یعنی همه توان خودت را برای دین اقامه کن، گفت: وجه به معنای اقامه تمام توان برای دین است و این جز با جریان مقاومت قابل تحقق نیست. زمانی می‌توانیم همه توان را برای دین اقامه کنیم که مقاومت داشته باشیم. وقتی مطلق مقاومت واجب شد، پس تمام مصادیق مقاومت واجب است.

امام جمعه مشهد در پاسخ به این شبهه که برخی گفته‌اند «فاستقم» امر هست؛ ولی ارشادی است و مولوی نیست، گفت: اگر ما امری را داشتیم و شک کردیم ارشادی یا مولوی است، ظهور امر در مولوی بودن است.  اگر ارشادی باشد، باید قرینه‌ای داشته باشد.

وی افزود: شبهه دیگر این است که آیه «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» تکلیف پیامبر(ص) است و تکلیف مردم نیست؛ یعنی امری که به تو کردیم مقفاومت کن و در مسئله رسالت ربطی به مقاومت عامه ندارد. این  شبهه هم وارد نیست. آیه خودش تصریح دارد که  «و من تاب معک»؛ یعنی فقط مخصوص پیامبر(ص) نیست و شامل تمام مسلمانان است. ضمن اینکه در بحث خطابات قرآن، آیا مخاطب، شخص پیامبر(ص) است یا عموم مکلفین مخاطب هستند؛  تقریبا اکثرا قائل به اشتراک هستند که شامل مردم هم است.

آیت الله علم الهدی درباره انواع وحی گفت: ابن حزم اندلسی و بعد از او، دیگران این را مطرح کردند که ما دو گونه وحی داریم؛ یکی وحی متلوّ و یکی غیر متلوّ. این آیه «إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ»  حصر می‌کند و با ادات نفی است. این است که اگر پیامبر(ص)  به حضرت زهرا(ع) می‌گوید جان، این وحی خداست. تمام روایات پیامبر همه  وحی است. ابن حزم دو قسمت کرده، وحی متلو و غیر متلو. وحی متلو، چیزی است که در قرآن آمده و غیر متلو هم مسائلی است که جبرئیل بر پیامبر وحی می‌کرده و حضرت به صورت حدیث فرمودند.

ماهیت مقاومت اسلامی

همچنین حجت‌الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی، استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سخنران دوم همایش الهیات مقاومت با اشاره به به اینکه مقوله مقاومت یک مقوله مخترع شرعی نیست، گفت: حتی در ادبیات رایج فکری ما واژه مقاومت خیلی به چشم نمی‌‌خورد. مقاومت به عنوان یک مقوله جهانی است. سوال عمده این است که مقاومت درباره چیست؟ تا متعلقش معلوم نباشد، مقاومت معنا پیدا نخواهد کرد.

او ادامه داد: مقاومت عمدتا در مکاتبی شکل گرفته که از ناحیه یک قدرت برتر مهاجم ظالم، تحت فشار هستند. نماد عمده آن در قرن معاصرعمدتا برای مارکسیست‌ها است. عمده کشورهای بلوک شرق، منطقشان برای مقاومت، مارکسیستی است. حتی کشورهای اسلامی هم منطق مقاومتشان مارکسیستی است. مثلا در همین منطقه فلسطین و لبنان و شامات، عمدتا منطق مقابله با رژیم صهیونیستی بر اساس دو محور مارکسیست یا ناسیونالیست عربی است.

ایزدهی درباره فرایند انقلاب اسلامی گفت: شاید از سازماندهی‌شده‌ترین نیروهای مخالف سلطنت، سازمان مجاهدین خلق بود که اوایل، رویکرد دینی داشتند و مارکسیست نبودند؛ اما با یک شبهه مواجه شدند و آن اینکه ما  بر اساس منطق فقه شیعه می‌توانیم علیه شاه مقاومت کنیم؟ به این باور رسیدند که مقاومت علیه شاه منطقش فقه نیست. برای اینکه مبارزه را رسمیت ببخشند، منطق مبارزه را مارکسیستی قرار دادند و عقایدشان را تغییر دادند.

استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه درباره منطق مبارزه امام اذعان کرد: مرحوم امام وقتی انقلاب کردند، منطق مبارزه امام این نیست که مثلا شاه شرب خمرمی‌کند یا فساد اخلاقی دارد. نگاه امام با سلطنت، منطق استضعاف و استکبار، ظالم و مظلوم است. بنابراین وقتی همان موقع هم که با شاه می‌جنگد، از امریکا و اسرائیل سخن می‌گوید. نوع مواجهه با شاه مبتنی بر پیشینه‌ای است که آن نفی سلطه و استکبار است.

مقاومت؛ یک مقوله عقلی و فطری 

وی افزود: مرحوم امام در سیر مبارزه، یک مدل بومی دینی فقهی از مقاومت ارائه کرد که امروز جایگزین مدل مارکسیستی شده است. چه بسا امروز اگر در جهان معاصر از مقاومت بحث می‌کنند، همین واژه مقاومت را یاد می‌کنند.

ایزدهی با اشاره به اینکه مقاومت یک مقوله بشریِ عقلیِ عرفیِ فطری است،‌ خاطرنشان کرد:  نسبت انسان‌ها با دیگری در سه حالت بیشتر متصور نیست. یا  نسبت به دیگری در حالت قدرت قرار دارد، یا همسان هستند و یا ضعیف‌تر هستند. در حیوانات وقتی قدرت دارد، حمله می‌کند؛ اگر متناسب باشد، از خودش دفاع می‌کند و اگر در موضع ضعف قرار دارد، یا فرار می‌کند یا مخفی می‌شود و یا دسته جمعی می‌جنگد. درحوزه بشر و در حوزه‌ای که مواجهه نسبت به غیر وجود دارد؛ یا انسان‌ها اقلیتی در یک جامعه هستند مورد ظلم قرار می‌گیرند. یا هم‌آوردی دارند، یا اینکه به کسان دیگری ظلم می‌کنند.

استاد حوزه و دانشگاه در ترسیم مقاومت در عصر نبوی گفت: پیامبر(ص)، زمان 13 سال مکه علیه مشرکان که می‌خواهند این اقلیت مسلمان‌ها را از بین ببرند مقاومت می‌کنند. در ده سال مدینه، پیامبر(ص) از کیان اسلامی دفاع می‌کنند. در دوره‌های بعدی فرضا خلفا رفتند و کشورهای دیگر را فتح کردند و جهاد ابتدایی انجام می‌دهند.

وی افزود: مقوله مقاومت عملا ادبیاتش را در حوزه فقه عمدتا در زمان پیامبر(ص)، چه 13 سال مکه و چه زمان ائمه(ع) که نسبت به حاکمان موجود مقهورند و شیعیان اقلیت جامعه هستند؛ بنابراین چاره کار تقیه می‌شود.

ایزدهی با اذعان به اینکه در مفهوم مقاومت چند نکته محوری را باید فرض کنیم، گفت: مقاومت را در عربی صُمود می‌گویند. صمود  به معنای تاب آوری است؛ یعنی اگر قدرت غالب، می‌خواهد شما را ازبین ببرد،  شما تاب آوری حاصل می‌کنید تا بمانید و توسعه پیدا کنید.عمده مسئله در مقاومت تاب‌آوری است، در دفاع دفع است، در جهاد توسعه است. سه ملاک متفاوت نسبت به سه رفتار متفاوت که در مبانی ما وجود دارد.

وی با تأکید بر اینکه مقاومت با استقامت فرق می‌کند، خاطرنشان کرد:  استقامت یک مقوله‌ای است که در همه فرایندها، چه مقاومت، چه جهاد و دفاع  وجود دارد.«فاسْتَقِم کما اُمِرْتُ» اختصاصی به حوزه مقاومت ندارد. استقامت مقوله‌ای برای همه مراحل زندگی است؛ بنابراین اگر از مقاومت به صبر تعبیر کنیم، صبر در همه حوزه‌ها است. صبر ملازم استقامت است؛ ولی مرادفش نیست.

نگاه انسانی امام راحل در مواجهه با ظلم

دکترای علوم سیاسی درباره  روش امام در بحث مقاومت گفت: روش امام  اولا انسانی است؛ از انسان و نه فقط مؤمن، دفاع می‌کند. قانون اساسی حمایت از نهضت‌های آزادی بخش جهان را قید می‌کند. اول کار می‌گوید با دو کشور ارتباط نداریم؛ یکی اسرائیل، یکی آپارتاید افریقای جنوبی. مسئله امام نوع نگاه انسانی است که ظالم و مظلوم در آن وجود دارد. همه امکانات انقلاب برای از بین بردن سلطه حاکم ظالمی که در حوزه کشورداری استقلال ندارد، می‌رود.

او ادامه داد: مقاومت امام، مردم بنیاد است. هنر امام این است که اگر با رژیم شاه مخالفت کنی، همه مردم کف خیابان باشند. وقتی همه مردم وسط خیابان می‌آیند، مثلا 22 بهمن یا 12 بهمن که از امام استقبال می‌کنند، اصلا وجود شاه موضوعیتی ندارد.

وی با نقد معترضین به فقه شیعه گفت: مدل قبلی که به فقه شیعه اعتراض می‌کردند که شما مدل ندارید، اسلحه به دست گرفتن است. بنابراین سنخ منافقین چه قبل و چه بعد از انقلاب، اسلحه به دست گرفتن و ترور است. امام از همان اول می‌گوید سلاح نه! نوع نگاه بلند امام که از فقه در می‌آید، می‌گوید من با انسان کار دارم که به برابری برسد. به ارتش می‌گوید شما باید عزیز باشید.

جایگاه منطق «مبارزه راهبردی»

ایزدهی نوع نگاه امام در بحث مبارزه را نگاه معنویت بنیاد دانست و گفت:  در نگاه مادی، اگر ضعیف باشی یا خسته می‌شوی و یا شکست می‌‌خوری. اما در نگاه احدی الحسنین، یا پیروز می‌شوم و یا شهید می‌شوم. اصلا شکست ندارد. در منطق مبارزه راهبردی، کسی که برای ایمانی می‌جنگد در مقابل کسی که برای یک منفعتی می‌جنگد، منطقش همان اول معلوم است که چه کسی شکست می‌خورد.

استاد حوزه و دانشگاه درباره منطق مقابله با اسرائیل، قبل از انقلاب اسلامی گفت: یا ناسیونالیسم عربی است که سازش می‌کنند یا بحث مارکسیستی است که باز هم مثل عرفات همین‌طوری می‌شود.اما وقتی تبدیل به اسلام بنیاد یا شیعه بنیاد می شود، تقریبا این‌ها از آن موقع به بعد عقب نشینی ندارند، زمین ندادند، دشمنی که دنبال نیل تا فرات بود، دور خودش دیوارکشیده است. منطق سنوار می‌گوید که منطق ما منطق امام حسین است که یا شهید می‌شویم و یا پیروز می‌شویم. این منطق اصلا شکست ندارد.

وی با اشاره به منطق اخلاق بنیاد گفت:  امروزه اسرائیل اسیر می‌گیرد، پوست استخوان تحویل می‌دهد؛ این طرف اسیر می‌گیرد، اگر گردنی طلا در گردنش است، با سگ در دست بر می‌گردد. یعنی اگر اسیر گرفتی انسانی با او مواجه می‌شوی.

منطق مقاومت مبتنی بر مردم‌سالاری دینی

استاد دانشگاه با اشاره به اینکه منطق مقاومت در فقه اسلامی، در یک کلمه مبتنی بر مردم‌سالاری دینی است، خاطرنشان کرد:  یعنی اگر ما مردم سالاری دینی را قدری به سمت الزامات امتداد بدهیم،  مدلی از مقاومت می‌شود که در تراز تمدنی قابل فهم است.

ایزدهی درباره سطوح مقاومت گفت: یک سطح از مقاومت علیه استبداد است که در حوزه  داخلی است. یک سطح از مقاومت علیه استکبار است در سطح بین‌الملل است. در داخل یک کشور اگر انقلابی صورت می‌گیرد، انقلاب محرومان علیه مستکبران است. نوع مواجهه استکبار و استضعاف است نه امپریالیسم که بعد مادی دارد. متعلق مقاومت دشمن یا دشمنی است. مقاومت علیه استبداد، مقاومت علیه دشمنی است. مقاومت علیه استکبار، مقاومت علیه دشمن است.

ایزدهی با بیان سوالاتی گفت: انقلاب اسلامی اولا و بالذات باید با چه کسی هماهنگ باشد؟ با شیعیان، بعد مسلمان‌ها، بعد مسیحی‌ها و یهودیها، بعد ملحدین. انقلاب اولا و بالذات  با چه کسانی مواجهه کرده؟ با صهیونیست‌ها و مسیحی صهیونیست‌ها.  با چی جنگیدیم؟ باعراق. با کسی که جنگیدیم و با او مشکل داریم، دین دار است و با کسی که پیمان برقرار کردیم، کوبا وکره شمالی و چین هستند که ملحد هستند. آیا ما اشتباه عمل کردیم؟ در مقابل این منطق گروهی هستند که می‌گویند  شما با امریکا و اسرائیل علیه اهل سنت ببندید؛ مثل شیرازی ها.  منطق انقلاب اسلامی  بر اساس رویکرد تمدنی برای حاکمیت اسلام و مستضعفان علیه مستکبران است.

گزارشگر: بابک شکورزاده

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها