کوتاه نوشت؛

دلیل؟ تجربه اندلس

هرچند اغلب پژوهشگران و متفکران، جنگ نرم و نفوذ فرهنگی کلیسا و مسیحیان علیه باورهای اسلامی را عامل اصلی سستی و ضعف حاکمیت اسلامی در اندلس دانسته‌اند؛ اما باید از دلایل عدم مقابله با جنگ نرم و عدم توانایی حاکمان اسلامی در حفظ فرهنگ اسلامی نیز پرسید!

رحا مدیا | زهرا شعبان‌زاده

سالروز فتح اندلس فرصتی برای بازخوانی یکی از بزرگ‌ترین حوادث و جریانات تاریخی اسلام و بلکه مسیحیت است.

در سال ۹۲ ه.‌ق شبه جزیره‌ای از غرب آسیا، توسط لشکر بزرگی از مسلمانان عربی و آفریقایی و به‌دلیل ضعف حاکمیت آن منطقه و قدرت نظامی تجمیع شده حکومت اسلامی وقت توسط «طارق بن زیاد» فتح شد.

گستردگی و سرعت در پیشروی لشکر اسلام به‌سمت اروپا، بیانگر آن است که علت اصلی پیروزی، قدرت نظامی نبوده و افکار مردم نیز آماده‌ی تسلیم و پذیرش این تحولات تمدنی بوده است. تحولاتی که از مبانی عادلانه اسلامی آغاز شد اما به‌مرور از اصول خود فاصله گرفت و نهایتاً با آتش جنگ‌های صلیبی به‌طور کامل نابود شد!

هرچند اغلب پژوهشگران و متفکران، جنگ نرم و نفوذ فرهنگی کلیسا و مسیحیان علیه باورهای اسلامی را عامل اصلی سستی و ضعف حاکمیت اسلامی دانسته‌اند؛ اما باید از دلایل عدم مقابله با جنگ نرم و عدم توانایی حاکمان اسلامی در حفظ فرهنگ اسلامی نیز پرسید!

حلقه گمشده‌ای که از ابتدای فتح اندلس به‌صورت یک نقطه ضعف پنهان و خلأ مهم وجود داشت و در نهایت به محو تمام آثار دین اسلام انجامید.

می‌توان از سیر نفوذ فساد در خواص و سپس عوام جامعه مسلمان اندلس و عدم مقاومت و ارائه‌ی الگوی صحیح در مقابله با آن، خلأ باور به ولایت ولی الهی را به وضوح دید. اسلام اموی، یعنی اسلامی که رأس حاکمیت آن، در اختیار ولیّ الهی نیست و سیاست‌مداران آن، بر سر تصاحب قدرت رقابت دارند و انگیزه‌های الهی، انگیزه‌های درجه چندم به‌حساب می‌آید، طبیعتاً دروازه‌های نفوذ فساد را بدون نگهبان باز گذاشته‌است!

هرچند نباید هیچ‌گاه تلاش دشمن در نفوذ فرهنگی را نادیده گرفت، اما به هرحال مهمترین رکن مبارزه در جنگ نرم، باور قوی و تبعیت از ولی امر است.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ضرورت رَه‌بری‌های رهبر

لینک کوتاه: