رحا مدیا | علیعسگری، پژوهشگر علوماجتماعی
خیلی از ما وقتی خردسال بودیم، آسمان را به زمین میرساندیم تا پدر یا مادر برای ما فلان اسباببازی، لباس یا خوراکی را بخرد. اگر پدر و مادر اقتدار و ذکاوت داشتند، بیتوجه به داد و فغان و گیسکشیهایمان مسیر خود را ادامه میدادند؛ اما اگر بهدنبال نازپرورده کردنمان بودند، همان لحظه با قربانصدقه، جامهی عمل بر تن خواستههایمان میکردند، حتی اگر به قیمت خالی شدن جیبشان و یا نُنُر کردن بچههایشان تمام شود.
نازپروردهها کسانی هستند که هیچگاه نمیتوانند به استقلال رأی و هویت برسند. چون معنای زحمت و رنجکشیدن برای رسیدن به مطلوبشان را درک نکردهاند. آنها وقتی به سن قانونی میرسند، هنگام ورود به جامعه، با خود تصور میکنند هر چقدر فریاد بزنند، بیشتر به حرفشان توجه میشود و دولتمردان نیز همچون پدر و مادرشان، قانون را رها کرده و برای جلب رضایت آنان دست به هر کاری میزنند!
حال اگر دولت با نازپروردهها چون والدینشان رفتار کند، آیا قانون قدرت بازدارندگی خود را از دست نمیدهد؟ آیا سنگ روی سنگبند میشود؟ افرادی که فراگرد اجتماعیشدن را بدون تربیت صحیح مبتنی بر ارزشهای اجتماعی و هنجارپذیری در خانواده گذراندهاند، بیگمان انسانهایی غیر متعهد به ارزشها بوده و در جامعه مسئولیتپذیر نیستند.
اگر این نازپروردهها روزی سکاندار دولت شوند، اهتمامی به اجرای قانون نخواهند داشت، زیرا اولویتشان سلیقهمحوری و انجام کار بر طبق میلشان خواهد بود.
چنانچه این افراد مسئول، میان میل خود و قانون جامعه تعارض ببینند، با سرپوشی از نارضایتی اجتماعی، سعی در ترجیح میل شخصی بر قانون عمومی دارند.
آنها با در نظر گرفتن تعداد محدودی از نازپروردگان در کشور، بهدنبال قانونی جلوهدادن سلیقهمحوری خویش هستند، حال آن که واقعیت جامعه از این ترجیح و توجیهها ضربهای جبرانناپذیر خواهد خورد.
مطالبهی تعدادی نازپرورده برای بیحجابی و ولنگاری، بهصورت اغتشاش و بر هم زدن امنیتملی، آنهم زمانی که آمارهای مراکز مختلف بر پذیرش ۸۰ درصدی حجاب از سوی عموم مردم خبر میدهد، نباید از سوی دولتمردان رسمیت پیدا کند!
اینکه رئیس جمهور یک کشور اسلامی، بر اجرای قانون حجاب اهتمام ندارد و از طرفی تحقق آن را موجب نارضایتی عمومی تلقی میکند، آیا گواه بر مسئولیتناپذیر بودن و نازپرورده بودن ایشان نیست؟!
اینکه چه عواملی جامعهی ایرانی را نازپرورده میکند و مسئولینش را در قبال اجرای قانون غیر متعهد میبیند، مسألهای است که باید در جای خود بحث شود، اما باید توجه داشت، نادیدهگرفتن ارزشهای اجتماعی و هنجارهای هویتساز از سوی مسئول غیر متعهد، جامعه را دچار بحران هویت کرده و بهتدریج غیر مسئول در قبال کنش اجتماعی خود میسازد!