گفت‌وگوی تفصیلی با مهدیان درباره کارآمدی نظام ولایی؛

دو قطبی‌ها نمی‌گذارد فضای جامعه عقلانی شود

نویسنده کتاب «طرح کلی اندیشه مقاومت» گفت: با معرفت می‌شود رفت و هزینه هم ندهیم. این بخواهد با معرفت برود، فضا باید فضای منطق شود، دو قطبی‌ها نمی‌گذارد که فضا عقلانی شود. دو قطبی مانع این اتفاق می‌شود. به هر حال صحنه در مجموع، حرکتش رو به جلو است؛ اما ما می‌توانیم سرعت بدهیم و الا باز باید تجربه کنیم.

اشاره: مقاومت می‌گوید منشأهای قدرت، درون خودت است، خیلی هم زیاد است، از همان‌ها استفاده کن و شروع به ساختن خودت کن. مدیریت و تولید هم همین‌طور. اندیشه و فکر را پای کار بیاور و از توان درونی خودت استفاده کن، مشکلات کشور را این‌طوری حل کن. مقاومت این است؛ یک نوع اقتصاد و یک نوع راهبرد و یک نوع اداره کشور است. حالا اگر در سبک مدیریت کشور به‌جای اینکه به روی آوردن قدرت‌های درونی جامعه و آوردن گروه‌ها و شرکت‌های دانش بنیان در صحنه، بر گفت‌وگو و مذاکره و کوتاه آمدن تمرکز شود خودت را در دست‌انداز انداختی.

آنچه پیش روی شماست، بخش دوم گفت‌وگوی خبرگزاری تسنیم و رسانه‌ی رحا با حجت‌الاسلام علی مهدیان، فعال رسانه‌ای و نویسنده کتاب «طرح کلی اندیشه دوران مقاومت» و «مصیر عصر توحید» است که تقدیم مخاطبان محترم می‌شود.

تسنیم: شما گفتید مردم عاشق مبارزه با اسرائیل هستند، ولی مسئولینی داریم که علی رغم تجربه مذاکره، دوباره دم از مذاکره می‌زنند و گویا معیشت مردم را گروگان گرفته‌اند؛ مگر اینها استقلال و غیرت را متوجه نمیشوند؟

این‌طور نیست که همه مردم یک اراده‌ای کردند و چهار نفر هم مخالف این‌ها هستند. نه اینطور نیست ما می‌توانیم در کل بگوییم جهت به چه سمتی است ولی این وسط هزار نوع حساب کتاب وجود دارد. بعضی‌ها کاملاً موافقند که قطع کنید و جواب هم نمی‌دهد، به تعبیر رهبری می‌گفت می‌خواهید بروید بروید؛ ولی من خوشبین نیستم. این را قبل اینکه آقای روحانی بیاید، در دوره احمدی‌نژاد گفت؛ اجازه را داد و خوشبین نیست. خیلی‌ها این‌طوری هستند.

خیلی‌ها هم هستند که چه‌بسا بشود. باید تجربه کند. تجربه می‌کند و می‌بینند که نشد. الان شما که حرف از مذاکره می‌زنید چقدر استقبال می‌شود؟ اصلاً می‌گوید اگر بشود، بد هم نیست.

اول کار، سال 92 که مذاکره گام به گام پیش می‌رفت جشن می‌گرفتند. عده‌ای این‌طوری سر کار بودند. این تجربه است که باید اتفاق بیفتد؛ باید ببیند که طرفش به این پایبند نیست؛ یعنی تا وقتی اراده شما را مقابل خودش می‌بیند که می‌خواهی مستقل باشی، به هیچ‌عنوان همراهت نیست. لذا هم در دوره اوباما و هم در دوره ترامپ جواب نداد.

اگر یک رئیس‌جمهور می‌آورند که به‌راحتی زیر قراردادی بزند که سال‌ها جلوی چشم همه طول کشیده و امضا کردند؛ بدان مجبور است که این تعامل را داشته ‌باشد. این تجربه‌ای بود. آیا نابود شده؟ هنوز بعضی‌ها فکر می‌کنند که هنوز نابود نشده است. دلایلی هم دارد؛ آدم‌ها مختلف هستند، سطح ایمان و اعتقاد فرق می‌کند، نگاهشان هم به دنیا فرق می‌کند. حالا می‌گوید شاید شد. چرا این را می‌گوید؟ چون طرف مقابل فشار می‌آورد. این هم تجربه‌ای است؛ مثلاً در این جنگی که این دو ساله اتفاق افتاده، ماهیت طرف مقابل برای خیلی‌ها مشخص شده‌ است. این را نمی‌توان ندید. این‌ها خودشان هم با ملاحظه به زبان می‌آورند که حتی ما می‌توانیم یا چه‌بسا با فلانی؛ یعنی متوجه این هستند با کی؟ با ترامپ؟! این همانی است که قبلی را پاره کرد! کسی که خودشان هم می‌گویند دیوانه است. با چه کسی می‌خواهی مذاکره کنی؟! با بایدن؟ پشت‌سر 50 هزار نفری که کشته شده، بایدن است. این وضعیتی است که جامعه باید به آن برسد.

* تسنیم: جامعه درست؛ اما مسئولان چطور؟

وقتی جامعه رسید، دیگر مسئول جرأت زیست نمی‌کند. سبک این نوع مدیریت را نخواهد داشت. جامعه را زنده در نظر بگیرید که هست. این فضای این‌چنینی را با این تجربه‌ای که همین‌طوری در دهه 90 انباشته می‌شود را لحاظ کنید؛ عملاً مدیریت مدیر شما را در یک چهارچوبی قرار می‌دهد؛ مثلاً رئیس‌جمهور الان با رئیس جمهوری که دهه 90 آمد زمین تا آسمان فرق می‌کند.

آن خط سیری را که آن‌ها دنبال می‌کردند با جدیدی‌ها متفاوت است. یک دلیلش این است که فضای اجتماعی شما فرق کرده؛ یعنی نمی‌توانی نبینی، دچار بلوغی شدی. شما ایران دهه نود نیستی. ایران 92 نیستی. خیلی فرق می‌کند، خیلی چیزها را از دنیای امروز دیدید و تجربه کردید. لذا این نگاه هست. من خطر اصلی را در بدنه اجتماعی خود این‌جا می‌فهمم؛ یعنی اگر کسی اینجا هنوز جرأت می‌کند دم از مذاکره و مدارا بزند، یک ما به ازای این طرف وجود دارد.

* تسنیم: راه حل ماجرا چیست؟

همه به‌سمت روشن‌گری فضا برویم. تلاش کنیم این دو قطبی‌های اجتماعی که مخصوصاً نمی‌گذارد صدای ما به‌هم برسد؛ باید از آن عبور کنیم، ایده بزنیم، طرح بدهیم، هم برای فرم اثرگذاری که بتواند دوقطبی‌ها را رد کند و هم محتوا. این‌ها کمک می‌کند به‌جای اینکه هزینه کنیم، خب دهه نود هزینه کردیم، هیچی به هیچی. این به‌خاطر این است که یک کلام مردم تجربه کنند. مدل حرکتی ما این‌طوری است، مردم باید بفهمند. به‌جای اینکه این اتفاق بیفتد با معرفت می‌شود رفت و هزینه هم ندهیم. این بخواهد با معرفت برود، فضا باید فضای منطق شود، دو قطبی‌ها نمی‌گذارد که فضا عقلانی شود. دو قطبی مانع این اتفاق می‌شود. به هر حال صحنه در مجموع، حرکتش رو به جلو است؛ اما ما می‌توانیم سرعت بدهیم و الا باز باید تجربه کنیم.

* تسنیم: برخی می‌گویند در منابع روایی چیزی مبنی بر اینکه علما وظیفه دارند حکومت تشکیل بدهند نداریم و از طرفی روایاتی داریم که شما نباید حکومت تشکیل بدهید.

فرض کنید هیچ روایتی نداشته باشیم. اگر هیچ روایت درباره ولایت‌فقیه نداشته باشیم، راجع به دین چه باید بگوییم؟ می‌گویید دین حرف راجع به ولایت‌فقیه حرفی نزده؟ من معتقدم کتاب قرآن را بردارید، باء بسم الله را بخوانی می‌گوید ولایت‌فقیه. چرا؟ چون همه این کتاب می‌گوید من را پیاده کن. آمده اجرا کنی یا نگاه کنی؟ نسبت شما با این قرآن چیست؟ هر جایش را می‌خواهید، بیاورید  وسط؛ این را گفته که کاری کنیم یا نگاه کنیم؟ حالا می‌خواهیم اجرا کنیم، چه کار کنیم؟ ایده بدهید. شما بگویید چه کار کنیم که ذیل اطاعت طاغوت نباشد.

قرآن می‌فرماید اطاعت طاغوت فقط سلطانش بر کسانی است که ولایتش را می‌پذیرند. مبنای ساختار ولایت طاغوت این است که کاری به‌حق ندارد؛ اصلاً حق و باطل و درست و غلط ندارد؛  مقبولیت صرف است. شما اگر ولایت طاغوت را مقابل الله می‌گذاری و می‌گویی من می‌خواهم زیر بار اطاعت از غیر خدا نروم و با توحید این را ثابت می‌کنی، طرح بده. من می‌خواهم دین را پیاه کنم که بر اساس توحید باشد. توحید کجای دین است؟ توحید از باء بسم الله شروع می‌شود تا آخر.

با این چهارچوب  بدیهی، توضیح بدهید چه کار کنیم؟ ولایت‌فقیه نداشته باشیم، چه جیزی داشته ‌باشیم؟ نیاز به دستگاه اجراکننده دارید که حرفش مبتنی بر ولایت الهی باشد که اگر تصمیم گرفت و شما تشخیص دادی با قانون الهی نمی‌سازد، حرف او را مقدم کنی والا نمی‌توانی حکومت بکنی و هرج و مرج می‌شود. واقعیت ولایت مطلقه این شکلی است.

با این توضیحات، اینکه برویم و ببینیم مثلاً مقبوله عمر بن حنظله و روایت ابی خدیجه را بیاوریم؛ اشکالی ندارد که از این‌ها هم استفاده کنیم، این‌ها هم خوب است؛ حتی آیاتی که مربوط به این می‌شود که تحاکم به‌سمت طاغوت نبرید و  تحاکم به‌سمت ولی الهی ببرید؛ این‌ها هم خوب است؛ اما ماجرا خیلی عقلانی‌تر از این حرف‌هاست. بنابراین حتی اگر روایتی پیدا کنید که بگوید ولایت و حکومت نمی‌خواهیم و معنایش هم این باشد که دین کلاً تعطیل تا ببینیم چه می‌شود؛ این با همه هیکل دین نمی‌سازد. کل دین می‌گوید که من را اجرا کن؛ شما با یک روایت می‌خواهی بگویی که دین را اجرا نکن!

استدلال برای ولایت‌فقیه خیلی راحت‌تر از این بحث‌هایی است که گفته ‌می‌شود. ولی خب به هر حال می‌شود روایاتی که در کتاب‌های فقهی آوردند را توضیح داد؛ مثلاً روایاتی که می‌گویند پرچمی که قبل از ظهور بر پا شود از بین می‌رود یا پایین می‌آید؛  روایاتی که می‌گوید جریان‌هایی قبل از ظهور قیام می‌کنند، فرماندهی می‌خواهد یا نمی‌خواهد؟ بالاخره پرچمی بلند شده یا نشده؟ این پرچم ذیل ولی الهی است یا عرض ولی الهی ؟ فکر می‌کنم که دیگر این حرف‌ها تکراری است؛ چون حرف جدیدی را نتوانستند در مقابل جمهوری اسلامی تولید کنند.

تسنیم: تنها راه مقابله با استکبار مقاومت است. مذاکره را که رفتیم و تجربه کردیم. اگر برای مردم تبیین کنیم، این وضع اقتصادی شاید مانع باشد و اقناع نکند. آیا این‌ها سازگاری دارند؟

مقاومت را یک مفهوم به‌ معنای اینکه ببینیم چی می‌شود، نباید فرض کرد. مقاومت یک فعالیت و راهبرد و حرکت است. دو نوع طرح داریم؛ مقابل مقاومت، سازش است. سازش یعنی تابع طرف مقابل شوی. طرف مقابل کیست؟ همانی که فشاره می‌آورد. چه می‌خواهد؟ از تو می‌خواهد هر چی که داری و نداری را برای خودش ببرد؛ یعنی آدم او بشوی، مثل زمان پهلوی و این اتفاق بیفتد؛ بنابراین مجبور است یک تصویر تزئین شده از پهلوی هم جلوی چشمت بگذارد. ماجرا این است. یک طرف هم کشورهایی که سمت سازش رفتند چه اتفاقی برایشان افتاد. حتی مقداری سمت سازش رفتند چه اتفاقی افتاد؟

مقاومت می‌گوید منشأهای قدرت، درون خودت است، خیلی هم زیاد است، از همان‌ها استفاده کن و شروع به ساختن خودت کن. مدیریت و تولید هم همین‌طور. اندیشه و فکر خودت را پای کار بیاور و از توان درونی خودت استفاده کن، مشکلات کشور را این‌طوری حل کن. مقاومت این است؛ یک نوع اقتصاد و یک نوع راهبرد و یک نوع اداره کشور است. حالا اگر در سبک مدیریت کشور به‌جای اینکه به روی آوردن قدرت‌های درونی جامعه و آوردن گروه‌ها و شرکت‌های دانش بنیان در صحنه، بر گفت‌وگو و مذاکره و کوتاه آمدن تمرکز شود، خودت را در دست‌انداز انداختی.

بله مقاومت یک مدل این‌طوری است که باید حل شود. حالا بعضی‌ها فکر می‌کردند بین این دو (مقاومت و سازش) یک‌چیز وسطی هم می‌شود درست کرد؛ نشد و نمی‌شود. دلیلش خیلی روشن است؛ چون دو اراده اصلی وجود دارد که با هم کنار نمی‌آید. این می‌خواهد تابع باشد و آن می‌خواهد تابع نباشد.

اگر به‌امید اینکه کسی بیرون ایستاده و مشکل را حل کند، باشیم؛ این، جاهلانه‌ترین کار است؛ چون ممکن است تصمیم بگیرد، ممکن است نگیرد و طوری تصمیم بگیرد که بیشترین سود را خودش ببرد. پای میز هم وقتی می‌بیند که در فشاری، بیشتر فشار می‌آورد تا بیشتر سود کند. این چه سبکی از مدیریت است که در نقطه ضعف خودت را نگهداری که آیا یا به تو کمک بدهد یا ندهد. معلوم است که نمی‌دهد. حالا این را هم اضافه کنیدکه دشمن هم هست و فقط یک آدم سوداگر نیست.

اگر به‌سمت راهبرد مقاومت رفتید؛ یعنی به سمت بازگشت به قدرت و ایمان خودتان و استفاده از ظرفیت‌های داخلی رفتید، به‌سمت حل کردن مسئله خواهید رفت؛ چنانکه آمار و ارقام را در سه سال آقای رئیسی ببینید که چه اتفاقی افتاده و چرا این‌طوری شده‌ است. اگر پایین آمده یک اتفاقی افتاده، آن را پیدا کنید. مدل مدیریتی کشور عوض شد و به سبک جهادی و مقاومت رفت. دولت‌های بعدی هم همین‌طوری الگو برداری کنند، پیش می‌رود؛ بلکه سرعت هم می‌گیرد.

*تسنیم: با سپاس از حضرت عالی که وقت ارزشمندتان را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار دادید.

خبرنگار: بابک شکورزاده

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
«دین» با عنصر حکومت و ولایت معنادار می‌شود

لینک کوتاه: