شاید کمتر کسی باشد که شبکۀ تلویزیونی «کلمه» را نشناسد؛ جنجالیترین شبکۀ وهابی که سالهاست در حال ایجاد التهابآفرینی و تفرقهانگیزی علیه شیعه و سنی است.
حال در ایام فاطمیه عبدالرحیم سلیمانی اردستانی یکی از اعضای مجمع محققین؛ طی مصاحبهای هشت قسمتی با این شبکۀ وهابی، ادعاهایی پوچ و بیاساس، پیرامون شهادت حضرت زهرا (س) بیان کرد؛ یکی از این ادعاها تردید در شهادت حضرت زهرا (س) بود که با تعابیر بسیار سطحی و زننده بیان شد و باعث دلخوری جامعۀ مذهبی ایران قرار گرفت.
بعد از این اظهارات، جریان عقلانیت دینی در حوزههای علمیه با ورود بههنگام و ادبیات عالمانه و وزین، به نقد این اظهارات پرداخت و تلاش کرد تا شبهات وی را به دور از هر گونه تنشهای احساسی پاسخ دهد. مروجی طبسی، نظریمنفرد، حسینی قزوینی، ربانی گلپایگانی، محمدتقی سبحانی، جعفر تبریزی، جواد ابوالقاسمی، محمدجعفر طبسی، محمدتقی شهیدی، مجتبی رستمیکیا، موسوی واعظ، جواد حیدری از جمله شخصیتهایی بودند که به این اظهارات پاسخ دادند و در اوج این پاسخگویی حجتالاسلام کاشانی طی یک مناظره که سرتاپای آن پر از عقلانیت علمی از سوی ایشان بود به این اظهارات و بیادبیهای اردستانی در مناظره پاسخ داد، طوری که همگان سستی اظهارات عبدالرحیم سلیمانی اردستانی را قبول کردند. رسانههای رحامدیا و مناهج نیز از جمله رسانههایی بودند که اظهارات فوق را پوشش رسانهای دادند.
تا آنجا که خود مجمع محققین طی بیانیهای از نوع ادبیات عبدالرحیم سلیمانی برائت جست و محمدعلی ابطحی طی یادداشتی از جلسۀ اصلاحطلبان با سید محمد خاتمی از مخالفت آنها با اظهارات و نحوۀ بیان عبدالرحیم سلیمانی نیز پرده برداشت.
اما با ورود جریان برائتیون و هیئتیهای افراطی به ماجرا و فحاشی و ناسزاگویی به عبدالرحیم سلیمانی بازی بردهشده توسط جریان عقلانیت دینی به حاشیه کشیده شد و رسانههای همسو با اصلاحات تلاش کردند تا از این وضعیت پیشآمده برای احیای آبروی ریختهشده استفاده کنند. که بار دیگر ورود بههنگام هیئتیهای انقلابی همچون حسین طاهری و سایر چهرهها باعث شد تا سایر مداحان دیگر در بازی افراطیون و برائتیون قرار نگیرند.
این ماجرا دو نکتۀ قابل تأمل داشت؛ اول حضور فعال جریان عقلانیت دینی در مناسبات و بحرانهای فکری اعتقادی جامعه بود که هم در ابتدا خودش را نشان داد و هم در میانۀ راه که تلاش میشد این پیروزی بهدست آمده از دست برود بازی را به دست گرفت.
دوم اینکه عبدالرحیم سلیمانی و جریانات روشنفکری با برداشتن پرچم مظلومنمایی تلاش کردند تا از این آب گلآلود ماهی بگیرند و آبروی بر بادرفتۀ خود را دوباره به دست آورند؛ اما بدنۀ مردمیِ جامعه که از فهم و درک بالایی برخوردار هستند و مرزبندیهای موجود را میدانند؛ حساب جریانات افراطی را از جریان عقلانیت دینی و انقلابی کاملاً جدا دیدند.



