به گزارش رحا، شاید بتوان 19 دی سال 56 را یکی از مهمترین و حساس ترین روزها در تاریخ انقلاب اسلامی و کشور ایران دانست، این روز بود که عامل خروش سراسری ملت ایران علیه رژیم شاه شد و پایه های متزلزل حکومت استبدادی رژیم را سست تر از همیشه کرد.
به دنبال ارتحال حاج آقا مصطفی خمینی(ره) فرزند امام راحل و برگزاری مجالس یادبود در سراسر کشور اعتراضات گسترده ای علیه رژیم شاه شکل می گیرد و فریاد یا خمینی های ملت همه جا را دربر می گیرد.
این وضعیت برای دستگاه رژیم شاه که جنایات گسترده ای را در کارنامه خود ثبت کرده بود، به هیچ وجه خوشایند نبود، طراحی جسارت و توهین به ساحت امام خمینی(ره) در قالب نوشتن یک مقاله نقشه ای بود که دستگاه جبار شاه برای کاستن از محبوبیت امام کشید.
با دستور شخص شاه در روز 17 دی ماه سال 56 مقاله ای با عنوان « استعمار سرخ و سیاه» به قلم شخص مستعاری به نام«احمد رشیدی مطلق» در روزنامه اطلاعات به چاپ می رسد که در آن به صراحت بی حجابی فضیلت تلقی می گردد و به ساحت امام خمینی اهانت می شود.
شاید هیچ یک از نزدیکان شاه و دربار هم تصور نمی کردند، چاپ و انتشار مقاله ای در یک روزنامه اینچنین سروصدا بپا کند به گونه ای که همه درباره آن سخن بگویند؛ اما نه تنها این حرکت به نفع آنان تمام نشد، بلکه همچون بنزین روی آتش زبانه کشیده و موج اعتراض همه جا را فرا می گیرد.
پیشگامی روحانیت در اعتراض به هتک حرمت امام راحل
با انتشار سراسری روزنامه اطلاعات، علما و روحانیان نخستین افراد و گروه هایی هستند که از مفاد و مضامین توهین آمیز مقاله مطلع شدند و از این روز درپی چاره اندیشی افتادند؛ با مشورت جمعی از علما و مدرسان حوزه علمیه قم تعطیلی دروس های حوزه های علمیه نخستین اقدامی بود که حوزه علمیه قم در مقابله با این جسارت انجام می دهند.
صبح هجدهم دی ماه، طلاب و روحانیان به همراه اساتید حوزه علمیه قم در خیابان های هسته مرکزی شهر حضور می یابند، اما این بار نه برای شرکت در جلسات درس، بلکه برای حضور در تجمعی بزرگ.
طلاب و روحانیان تظاهرات و راهپیمایی خود را به صورت آرام به سوی بیوت مراجع آغاز می کنند تا این جسارت و هتاکی را به آنان تسلیت گفته و از آنان راهکار و چاره بخواهند، نخستین مکان تجمع طلاب و روحانیان، بیت مرحوم حضرت آیت الله گلپایگانی است.
این مرجع تقلید فقید که خبر اهانت و جسارت به ساحت امام به دفتر و شخص وی نیز رسیده است طی سخنانی این اقدام رژیم شاه را توهین به همه علما و مراجع تلقی می کند و با خواندن آیه «انا لله و انا الیه راجعون» که اشک های طلاب و حاضران را سرازیر می کند، سخنان خود را شروع می نماید و می گوید: « این ها به آن آقا (امام خمینی) توهین نکردند، این ها به ما توهین کردند، برای این که این ها با این کارشان نشان دادند و خواستند بگویند که آن آقا (امام خمینی) با ما مخالف است و مفهوم حرف شان این است که ما با این ها (رژیم شاه) موافقیم. این که ما با این ها موافقیم، توهین به ماست. ما در گذشته با این ها مخالف بوده ایم و در آینده نیز مخالف خواهیم بود.»
حضرت آیتاللّه گلپایگانی در حالی که بسیار محزون و عصبانی است، تاکید می کند: «ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. اینها اشتباه میکنند؛ اینها فکر نکنند، ما دیگر سکوت کردهایم و چیزی نخواهیم گفت و دست بر میداریم. اینها باید بدانند که اگر سرنیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را میزنیم».
حضور در بیوت حضرات آیات علامه طباطبایی، مکارم شیرازی، وحید خراسانی، میرزا هاشم آملی و دیگر علما در صبح روز نوزدهم دی از دیگر برنامه های طلاب و ورحانیان است، این بزرگان هر یک سخنانی را در محکومیت اقدام رژیم ایراد می کنند و در حمایت از امام خمینی(ره) سخن می گویند؛ حضرت آیت الله مکارم شیرازی در جمع تجمع کردند کنندگان تاکید می کند: هتاکی نسبت به آیت الله العظمی آقای خمینی نیست، در واقع هتاکی به تمام مقدسات و به همه ما است. طلاب نباید از همدیگر جدا شوند و باید وحدت داشته باشند، اگر بناست زنده بمانیم، همه باید زنده بمانیم و اگر بناست بمیریم، همه باید بمیریم، جدایی بین ما نخواهد بود.
حضرت آیت الله وحید خراسانی نیز در جمع روحانیان، طلاب و تجمع کنندگان، با محکوم کردن این جسارت و هتاکی، سخنانی را درباره مسأله آزادی زن و جایگاه آن در اجتماع از نظر اسلام ایراد می کند.
مردم با مشاهده طلاب و روحانیان معترض در خیابان ها و کوچه و پس کوچه های شهر قم، از همدیگر سؤال می کنند چه خبر شده است؟ آیا اتفاقی افتاده است که طلاب و روحانیان این گونه آشفته و خشمگین شده اند؟ با اطلاع از جریان رخ داده مردم نیز به صف تظاهر کنندگان می پیوندند، بازاریان و کسبه قم تصمیم می گیرند در حمایت از امام و به تبعیت از مراجع و علما مغازه های خود را در روز نوزدهم دی تعطیل و کار و کاسبی را کنار بگذارند.
با ورود اقشار مردمی به صحنه، نیروهای امنیتی و نظامی رژیم که در قم مستقر هستند نیز به حالت آماده باش در می آیند و به مدد نیروهای کمکی که از تهران به قم آمده اند، در هسته مرکزی شهر و اطراف مدارس علمیه، مدرسه فیضیه، مسجد اعظم و حرم مطهر مستقر می شوند.
همه رفت و آمدها تحت کنترل و مراقبت نیروهای امنیتی است، کوچک ترین حرکت از دید ماموران رژیم پنهان نمی ماند، اما طلاب و روحانیان که به منظور حمایت از ارزش ها و امام راحل به صحنه آمده بودند و علمای راستین را در پیشاپیش حرکت خود می دیدند، از هیچ چیز واهمه ندارند و علی رغم حضور نیروهای امنیتی مسلح در خیابان ها راهپیمایی خود را در روز نوزدهم دی ماه آغاز می کنند.
راهپیمایی مردم و روحانیان در روز نوزدهم دی از مقابل مدرسه علمیه خان واقع در میدان آستانه آغاز و به سوی بیوت مراجع تقلید و علما ادامه می یابد و وارثان انبیا و اولیا الهی و مرزبانان دین و اسلام هر یک در محکومیت اقدام بی شرمانه رژیم سخنانی را بیان می کنند.
با نزدیک شدن به لحظات ظهر مردم و روحانیان که قرار گذاشته اند بعدازظهر نیز در بیوت و دفاتر سایر مراجع تقلید حضور یابند، متفرق می شوند، عصر که می شود مردم از هر کوی و برزن خود را به محل قرار می رساندند و به سمت بیت حضرت آیت الله نوری همدانی واقع در خیابان صفائیه، کوچه بیگدلی به حرکت درمی آیند.
انبوه جمعیت به حدی است که شاید شهر قم چنین روزی را کمتر و یا حتی به اصلا به خود ندیده باشد، اقشار مختلف مردمی به سمت دفتر حضرت آیت الله نوری همدانی به حرکت در می آیند، روحانیان و طلاب که پیشاپیش مردم و تظاهر کنندگان در حال حرکت هستند، در دفتر این مرجع تقلید مستقر می شوند، اما انتهای جمعیت در خیابان صفائیه حضور دارد.
انبوه و خیل جمعیت به گونه ای است که افزون بر دفتر، حیاط دفتر و خیابان بیگدلی، پشت بام های اطراف دفتر حضرت آیت الله نوری همدانی نیز مملو از جمعیت شده است، بلندگویی برای ایراد سخن حضرت آیت الله نوری همدانی فراهم می شود، وی بی توجه به حضور ماموران مستقر در اطراف محل برنامه با شجاعت سخنان و بیانات خود را آغاز می کند.
این مرجع تقلید با صراحت تمام و با استفاده از ذوق شعری خود اشعاری را در حمایت از امام راحل و محکومیت رژیم شاه می سراید و حضرت امام خمینی(ره) را به ماه فروزان و شاه ستمکار و جبار را به سگی که عوعو می کند، تشبیه می نماید.
بعد از تجمع در بیت حضرت آیت الله نوری همدانی، راهپیمایان به سمت دفتر آیات سلطانی طباطبایی و مشکینی حرکت می کنند، با رسیدن مردم به میدان شهدای فعلی، درگیری های ماموران با مردم آغاز می شود و با آتش گشودن ماموران رژیم به روی مردم و روحانیت، شماری از مردم به خاک و خون کشیده و شهید و مجروم می شوند و جمعیت به تدریج متفرق می گردند، مجروحان جنایت رژیم با کمک مردم به بیمارستان منتقل می شوند.
درگیری ها تا غروب ادامه داد و مردم هم با سردادن شعارهایی از جلمه «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی». عشق و ارادت بی نظیر خود را به ساحت امام راحل نشان می دهند.
دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم که از همیشه دستپاچه تر به نظر می رسند، در شب بیستم دی ماه، شهر قم را مملو از انبوه نیروهای امنیتی کرده اند و شهر به حالت حکومت نظامی درمی آید.
با شهید و زخمی شدن شماری از طلاب و روحانیان، مراجع و علما با انتشار پیام های این جنایت رژیم را محکوم و بار دیگر بر حمایت از امام خمینی(ره) تاکید می کنند و مردم را به بیداری و بصیرت فرامی خوانند.
شاه که از خشم مردم قم مطلع شده است، عده ای را مامور می کند تا با به راه انداختن تظاهراتی نمایشی در این شهر قیام مردم که از آن به عنوان شورش مرتجعیت قم یاده کرده بود، را محکوم کند، جیره خوران رژیم شاه روز 23 دی با چندین اتوبوس به سمت قم حرکت کرده و در یک تظاهرات نمایشی به حمایت از شاه می پردازند و در حالی که اشعاری را در حمایت از رژیم سر می دادند به سمت حرم کریمه اهل بیت(ع) حرکت می کنند.
جلوه گری حق در فضای خفقان به برکت روشنگری روحانیت
رسانههای آن زمان که از رژیم حمایت می کردند ابتدا قیام مردم قم در 19 دی را کوچک جلوه می دهند و وانمود می کنند که هیچ اتفاقی رخ نداده و تظاهر کنندگان را عده ای معلوم الحال می دانند، اما به تدریج در برخی از رسانه های اخباری مبنی بر سرکوب قیام مردم قم منتشر می شود و با وجود جو حاکم بر رسانه های آن زمان و ترفندهای رژیم، بار دیگر حق جلوه گر شد وتبعات قیام قمی ها فرا گیرد می شود.
سرکوب مردم، تاییدی بر توخالی بودن شعار فضای باز سیاسی
با گذشت چهل روز از حادثه خونین قم، مردم تبریز با برگزاری مراسم گرامی داشت شهدای قیام 19 دی قم، اعتراض خود را علنی تر از همیشه با رژیم اعلام می کنند و با برپایی محافلی روحانیان ماهیت پلید رژیم را برای مردم بازگو می کنند.
در سایر شهرهای کشور نیز اربعین های پشت سر هم برای شهدای قیام شکل می گیرد، این حرکت های مردمی و به موازات آن برخورد تند و سرکوب گرانه رژیم با تظاهر کنندگان در سراسر کشور نشان می دهد که شعارهایی که رژیم شاه نسبت به فضای باز سیاسی مطرح کرده، توخالی و واهی است.
با شکل گیری حرکت های مردمی، نهضت انقلاب اسلامی با جلوداری روحانیت به عنوان یک نهضت خالص اسلامی شتاب فزاینده ای به خود می گیرد و کسانی که دنبال انزوای روحانیت بودند و جدایی دین از سیاست را دنبال می کردند، به دنبال حوادثی که در کشور روی می دهد شکست می خوردند و همه چیز خود را برباد رفته می بینند.
19 دی نماد اتحاد مردم با ولایت و مرجعیت
آن گونه که شواهد تاریخی و قرائن نشان می دهد 19 دی را باید نماد اتحاد مردم و روحانیت و مرجیعت و ولایت نام داد و این روز بزرگ که زمینه های انقلاب را فراهم کرد و جرقه موتور انقلاب به شمار می رفت به عنوان یکی از بیادماندنی روزها در تاریخ مردم ایران اسلامی ثبت شد و مردم به همراه روحانیت هر ساله این روز را گرامی می دارند.
قیام خونین مردم قم در 19 دی سال 56 و پیامدها و تبعات بعدی آن و شکل گیری نهضت های مردمی در سراسر کشور در نهایت در 22 بهمن سال 57 به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد و نشان داد هرکجا مردم به تبعیت از مرجعیت و روحانیت به منظور دفاع از ارزش ها به میدان آمده اند به موفقیت های بسیار خوبی نیز دست یافته اند.
گرامی داشت 19 دی با دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی
مردم قم نیز که بصیرت و جلوداری شان در حرکت های انقلابی شهره خاص و عام شده است، هر ساله در سالروز قیام 19 دی به عنوان تجدید میثاق با رهبری به شهر تهران سفر کرده و افزون بر زیارت مرقد مطهر امام راحل، با رهبر معظم انقلاب دیدار و با ایشان و آرمان های والای انقلاب اسلامی تجدید پیمان می کنند.
علی اسفندیار