به گزارش رحا، دفتر انقلاب اسلامی یادآور حادث تلخ و شیرینی است که هر یک عبرت هایی ماندکار برای آیندگان به ارمغان گذاشته است، سخنرانی کوبنده و تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در مسجد اعظم قم پس از آزادی از حبس، در 26 فرودین سال 1343 درست پس از یک سال از فاجعه فیضیه قم در سال 42 مواضع بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی را مشخص کرد.
امام راحل در شرایطی شامگاه 18 فروردین 43 بدون اطلاع قبلی آزاد و به قم منتقل شد، که عمال محمدرضا شاه به ویژه ساواک درصدد اجرای طرح هایی جدید برای تفرقه میان روحانیت و مراجع بودند. اما سخنرانی کوبنده بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی خط بطانی بر توطئه های رژیم ظالم و سفاک کشید، چنانکه آن رهبر فرزانه فرمودند؛ من که این جا نشستهام دست تمام مراجع را میبوسم، تمام مراجع اینجا، نجف، سایر بلاد، مشهد، تهران هر جا هستند دست همه علمای اسلام را میبوسم. مقصد بزرگتر از اینهاست.
کدام اتحاد مقدس؛ روحانیت، مخالف انقلاب سفید است
این بود که رژیم پهلوی طرف مقابل خود را شناخت و دید که امام خمینی روندی افشاگرانه پیش گرفته و با آگاهی از تبلیغات شوم ساواک علیه روحانیت، حوزه های علمیه و مراجع خطاب به رژبم ظلم و جور فرمود؛ اشتباه نکنید، اگر خمینی هم با شما سازش کند ملت اسلام با شما سازش نمیکند. امام به صراحت اعلام کرد که « برسانید به همه که روحانیت با این «انقلاب» موافق نیست. ما که وسیله انتشاراتی نداریم؛ همه چیز را از ما گرفتهاند. تلویزیون و رادیو را از ما گرفتهاند. تلویزیون که در دست آن نانجیب است؛ رادیو هم که در دست خودشان هست؛ مطبوعات ما کثیف است. آنها مطلبی را مینویسند یا میگویند، فوراً به تمام نقاط دور دست میرسانند؛ آن وقت مردم بیاطّلاع فکر میکنند که روحانیون هم با آنها هستند. روحانیون با این مفاسد دوستی ندارند. اگر روزنام? اطّلاعات جبران نکند، با عکسالعمل شدید ما مواجه خواهد شد.(1)
خبر آزادی امام راحل از حبس موجی از شور و نشاط در سراسر کشور به ویژه شهر مقدس قم و مدرسه فیضیه به راه انداخت، رژیم ستمشاهی که از دیرباز توجهی ویژه به تحولات و جریانات شهر مقدس قم داشته، بار دیگر محبوبیت امام راحل میان حوزویان را مشاهده کرد. البته نطق کوبنده امام در 26 فرودین 43 در محکومیت جنایات شاه و کشتار مردم در قیام 15 خرداد مردم را از مواضع حق گرایانه روحانیت اصیل آگاه کرد. چنانکه آن امام فرزانه در پاسخ به گزارش روزنامه ها تاکید کردند که هیچ تفاهمی میان روحانیت و انقلاب سفید شاه و ملت نشده و با این لحن کوبنده خاطر نشان کردند که در این روزنامه کثیف اطّلاعات، تحت عنوان «اتّحاد مقدّس»، در سرمقاله نوشته بودند که با روحانیت تفاهم شده و روحانیون با «انقلاب سفید» شاه و ملّت موافق هستند! کدام انقلاب؟ کدام ملّت؟ این انقلاب مربوط به روحانیت و مردم است؟! خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد. با سر نیزه نمیشود اصلاحات کرد، با نوشتن «خمینیِ خائن» به دیوارهای تهران که مملکت اصلاح نمیشود! دیدید غلط کردید؟ دیدید اشتباه کردید؟ خاضع به احکام اسلام شوید ما شما را پشتیبانی میکنیم. اگر از آزاد نمودن ما برنامه دیگری دارند، اگر خیال دیگری در سر دارند، اگر میخواهند آشوب کنند، بسماللّه! بفرمایند.
امام در ادامه تصریح کردند: در روزنامه[مورّخ 13/5/1342]که مرا از زندان قیطریّه آوردند، نوشتند که مفهومش این بود که روحانیت در سیاست مداخله نخواهد کرد. من الآن حقیقت موضوع را برای شما بیان میکنم. آمد یک نفر از اشخاصی که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدرسوختگی است! و آن را شما برای ما بگذارید! چون موقعْ مقتضی نبود نخواستم با او بحثی بکنم. گفتم: ما از اوّل وارد این سیاست که شما میگویید نبودهایم. امروز چون موقع مقتضی است، میگویم. (2)
موضع رژیم ستمشاهی در مقابل سخنرانی تاریخی و کوبنده امام خمینی(ره) پس از آزادی از حبس، خونی تازه در رگ های انقلابیون به جریان انداخت، از این رو عمال رژیم پهلوی دست به کار شدند تا از انتشار اخبار این سخنرانی میان مردم جلوگیری کنند، چراکه می دانستند اگر مردم از مواضع بحق امام راحل آگاه شوند، حرکت انقلابی که به صورت زیرزمینی و سینه به سینه دنبال می شد، موجی مهلک در سطوح و طیف های مختلف مردم ایجاد کرده و منافع استکبار در ایران به خطر خواهد افتاد.
پس از این سخنرانی کوبنده که همواره در تاریخ انقلاب اسلامی به نیکی از آن یاد می شود، عوامل ساواک با تشکیل جلسات فرمایشی در نقاط مختلف کشور و تهیه گزارش هایی کذایی این گونه القا میکردند که شاه نوکر مردم است و هیچ رژیم ستمشاهی بر سر کار نیست؛ اما واقعیت غیر از این بود، مطالعه تاریخ انقلاب اسلامی نشان می دهد چنین گزارش های غلط از عوامل جزء به مقامات عالی رتبه و شخص شاه، موجب تسریع در سرنگونی رژیم طاغوت شده است چنانکه گزارش ساواک از قیام 29 بهمن سال 56 مردم تبریز اینگونه بود که عده ای خارجی شورش کرده بودند و یا از این جمله گزارشات می توان به میزات استقبال مردم تبریز از شهید قاضی طباطبایی پس از بازگشت از تبعید در میدان راه آهن اشاره کرد. در این گزارش ساواک تعداد مستقبلین از شهید قاضی را حدود هزار نفر درج کرده بود، در حالیکه واقعیت به اذعان حاضرین غیر از این بود و تمامی راه های منتهی به میدان راه آهن تبریز به دلیل انبوه حضور مردم با ترافیک سنگین مواجه شد.
در بررسی سخنرانی امام راحل پس از آزادی از حبس در سال 43 به این نکته مهم می توان دریافت که مواضع آن رهبر فقید از ابتدای نهضت اسلامی تا پیروزی آن بر یک کلمه آنهم اسلام استوار بود و با وجود کوران حوادث و فتنه ها موضع امام تغییر نیافت. البته نتیجه آن سخنرانی تاریخی از ابعاد مختلف قابل بررسی است.
واللّه اسلام تمامش سیاست است
این سخنرانی رسالت روحانیت و حوزه های علمیه در مسائل سیاسی را کاملا مشخص کرد و تاکیدی دوباره بر جمله معروف شهید مدرس که گفت؛ سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست، بود. چنانکه امام راحل در آن سخنرانی تاکید کردند که « اسلام این نیست. واللّه اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفی کردهاند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه میگیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامی اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد. نمیخواهند این مملکت اصلاح بشود؛ اجانب نمیخواهند مملکت آباد شود. اینها حتّی آب هم برای این ملّت تهیه نکردهاند! آبی که ما در قم از آن استفاده میکنیم، در اروپا حتّی به حیواناتشان هم نمیدهند! اگر راست میگویند برای بیکاران کار پیدا کنند. این جوان بعد از بیست سال تحصیل، کار میخواهد. فردا، که فارغالتّحصیل میشود، سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود نمیتواند دین خود را حفظ کند. شما خیال میکنید آن دزدی که شبها از دیوار، با آن همه مخاطرات، بالا میرود و یا زنی که عفت خود را میفروشد، تقصیر دارد؟ وضع معیشتْ بد است که این همه جنایات و مفاسد، که شب و روز در روزنامهها میخوانید، به وجود میآورد.(3)
آن سخنرانی میان طلاب حوزه های علمیه و روحانیت اصیل حرکتی ایجاد کرد که نوعی التزام حوزویان برای تبیین سیمای واقعی اسلام برای نجات بشریت بود. مواضع امام راحل نه تنها در آن سخنرانی بلکه در تمام دوران حیات با برکتش برخاسته از اصل قرآن، سنت و سیره پیامبر و اهل بیت(ع) بود و آن منویات روشنگرانه زیربنای اصلی انقلاب اسلامی را بنیان نهاد.
رهبری امام راحل نه تنها موجب وحدت میان مردم ایران بود، بله موجب وحدت میان جامعه روحانیت و حوزه های علمیه و قشر طلبه بود، دشمنان انقلاب نیز کاملا واقف به این مساله بودند، از این رو توطئه های مختلفی برای تفرقه میان طیف روحانیت و رهبری انقلاب طرح ریزی کردند. البته توطئه دیگر استکبار بدبینی عموم جامعه نسبت به روحانیت و شخص امام راحل بود، با این حال مردم بصیر ایران اسلامی با پیوندی عمیق و معنوی با روحانیت و حوزه های علمیه مقدمات پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم کردند، چنان که قیام 19 دی قم و 29 بهمن تبریز تجلی واقعی این مدعا است.
منابع:
1.صحیفه امام ج 1
2. همان
3. همان
علی اسفندیار