به گزارش رحا مدیا، دکتر فاطمه امیری روحاللهی، عضو هیأتعلمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، در نشست تخصصی «زنان مقاوم و بدنمندی جنگ» که در سالن شهید بهشتی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد، گفت: بحث اصلی من صورتبندی تاریخی مقاومت زنان در جنگها است. هدفم این است که نشان دهم زن در حوزه مقاومت، میتواند نقشهای متنوعتری ایفا کند. تصور رایجی وجود دارد که زنان همواره نقشهای کلیشهای در مقاومت داشتهاند، درحالیکه باید این نگاه را کنار گذاشت و نقشهای تازهای برای آنان تعریف کرد. زن فقط در پشتصحنه نیست، بلکه در میدان معنا و بقا نیز میتواند نقشی چشمگیر و تعیینکننده داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به نخستین الگوی کنشگری زنان در تاریخ اسلام گفت: اولین شکل کنشگری زنان در مقاومت، کنشگری اخلاقی و ایمانی است؛ جایی که زن بدون سلاح فیزیکی، با سلاح زبان و معنا وارد میدان میشود. نماد بارز این نوع مقاومت، حضرت زینب(س) است. او در کربلا سلاح در دست نداشت، اما با زبان و ایمانش، پیام عاشورا را در دل تاریخ استمرار بخشید. این نوع مقاومت، پیامآور آگاهی و بیداری است.
وی افزود: زنان در طول تاریخ، نهتنها نخستین گروهی بودهاند که در معرض تهدیدها و فشارهای روحی قرار گرفتهاند، بلکه خود، عامل تسکین و آرامش جامعه نیز بودهاند. از دعا و نیایش تا حمایت معنوی از جریان مقاومت، همگی نمودهای این نقش ایمانی است.
دکتر امیری روحاللهی در ادامه با اشاره به گونه دوم کنشگری زنان گفت: دومین نوع کنشگری، کنشگری اجتماعی، سیاسی و نظامی است. از دوران پیامبر(ص) تاکنون، زنان در میدانهای مختلف جنگ حضور فعال داشتهاند. در جنگ اُحد، نسیبه از پیامبر دفاع مستقیم کرد. در دورههای بعد نیز زنانی چون زینبپاشا و بیبی مریم بختیاری، در برابر استعمار و بیعدالتی، شمشیر به دست گرفتند و در کنار آن، نقشهای اجتماعی مؤثری چون تأمین غذا و حمایت از مردم را بر عهده داشتند.
وی ادامه داد: همین الگو را در دوران معاصر و دفاع مقدس نیز میبینیم. هزاران زن در شهرهای نزدیک به خط مقدم، مدیریت آشپزخانهها، بیمارستانهای صحرایی و کارگاههای دوخت لباس رزمندگان را برعهده داشتند. برخی از آنان مانند شهیده شهناز حاجیشا، شهناز محمدی و کاظمیه یاسری، حتی در خط مقدم جنگ حضور یافتند و مستقیماً از سرزمین خود دفاع کردند. این کنشگری، صرفاً نماد مشارکت نیست، بلکه نشاندهنده عاملیت سازمانیافته زنان در پایداری جبهههاست.
وی تأکید کرد: «فرانتس فانون» در کتاب دوزخیان زمین از این واقعیت سخن میگوید که در نبرد الجزایر، زنان نه فقط پشتیبان، بلکه حامل پیام، رساننده سلاح و شرکتکننده مستقیم در عملیات شهری بودند. همین الگو در ایران نیز تکرار شده است؛ زنان، پشت جبهه زنده مقاومتاند.
امیری روحاللهی با اشاره به نوع سوم کنشگری زنان گفت: گونه سوم، کنشگری فرهنگی و حافظهای است. امروز زنان به نهاد حافظه جامعه تبدیل شدهاند. آنان روایتگر دردها، رنجها و رشادتهای دوران جنگاند. این روایتها که در قالب کتابهایی مانند «دا» یا خاطرات مدافعان حرم منتشر میشوند، حافظه تاریخی جامعه را زنده نگه میدارند و نوعی مقاومت تمدنی را شکل میدهند.
وی افزود:زن مورخ خاموش جامعه است. او درد را به آگاهی تبدیل میکند و از طریق روایت، نسلهای آینده را با معنای مقاومت آشنا میسازد. اگر مردان از وطن دفاع میکنند، زنان از معنای وطن دفاع میکنند؛ یعنی از ارزشها و روح فرهنگی جامعه اسلامی. استمرار حیات فرهنگی جامعه، مدیون همین مقاومت زنانه است.
وی با جمعبندی سخنان خود اظهار کرد: میتوان مقاومت زنانه را در سه سطح دستهبندی کرد: مقاومت مادی و فیزیکی؛ مشارکت مستقیم در جنگ و پشتیبانی میدانی، مقاومت معنایی و روایتی؛ معنابخشی و انتقال تجربههای مقاومت و مقاومت تمدنی؛ استمرار ارزشها، آموزش نسل جدید و تبدیل دردها به دانش فرهنگی. در هر سه سطح، زن نقشی اصلی و سازنده دارد و بدون حضور او، ساختار مقاومت معنای خود را از دست میدهد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: زن مقاومت در حاشیه جنگ نیست؛ او در مرکز حافظه ایستاده است. زن بهمثابه نهاد حافظه، معمار بیداری جامعه آینده است و تفاوت زن ایرانی با دیگر زنان مقاوم منطقه، در همین هویت و الگوی خاصی است که در بستر تمدن اسلامی و فرهنگ ایرانی برای او شکل گرفته است.
انتهای پیام/