به گزارش رحا مدیا، با شهادت چهرههای برجسته جبههی مقاومت و سخنان برخی سازشکاران در نهادهای بینالمللی، چنین نشان داده شد که گویا دشمن با اتکا به برخی نیروهای سازشگر در این کشورهای مقاومت، توانسته به خود جرئت دهد تا در مقابل جبههی مقاومت دست به اقدامات وحشیانهتر زده تا بتواند جنگ ادراکی را از آن خود کند. زین سبب رسانه رحا مدیا بر آن شد تا طی مصاحبهای با حجت الاسلام محمدمهدی ابراهیمپور، مدیر مرکز حجاب ریحانه النبی(س) و فعال تبلیغی و فرهنگی به ابعاد و ویژگیهای جریان سازشکار بپردازد.
شما مخاطبان عزیز را به مطالعهی این مصاحبه دعوت میکنم.
* ابتدا بفرمایید که سازش چیست و افراد سازشکار را چگونه میتوان شناخت؟
تسلیت عرض میکنم، شهادت بزرگمرد اسلام، شهید سید حسن نصرالله(ره) و همچنین تبریک به مناسبت انتقام بخشی از جنایات رژیم صهیونیستی.
اگر بخواهیم از ریشهی سازش، جریان سازش و تبعاتی که سازشکاری برای جامعهی اسلامی میتواند داشتهباشد، سخن بگوییم، باید ابتدا به بحث تاریخی و مولفههای سازش اشاره کنیم. اگر ملاک و معیار بدهیم که سازشکاری چیست، بر شناخت آن و جلوگیری از تبعاتش میتوانیم موفق شویم. خب سازش به چه معناست؟ بهمعنای همکاری کردن با باطل و کفر است. از همین جا نکتهی مهمی که مشخص میشود این است که سازشکار مرز بین حق و باطل و اسلام و کفر را نمیخواهد رعایت کند.
* ریشهی این تفکر چیست؟
باید گفت شخص سازشکار یا نقص ایمان دارد یا دین را نفهیمده است یا بحث نفاق در میان است؛ یعنی نمیخواهد این مرزبندی را رعایت کند. اگر کمی بیشتر بخواهیم دقت کنیم باید گفت، اینها در یکی از فروعات دین مشکل دارند و آن فروع چیزی جز جهاد نیست! بر این اساس، سازشکاران با جریان دینداری که حاکمیت دینی را قبول ندارد، کاملاً هم جهت است؛ زین رو هیچگاه درباره جهاد حرف نمیزنند و از اسلام فقط مصیبتهایش را میگویند. بهتعبیری قمه بر سرشان میزنند ولی در مقابل دشمن شمشیر بهدست نمیگیرند!
* جهاد چه ویژگی برجستهای دارد که شما آن را در شناخت سازشکار مؤثر میدانید؟
جهاد با اینکه از فروعات دینی است ولی اگر نباشد اصلاً اسلامی باقی نمیماند. جالب است بدانید که بعد از حملهای که آمریکا به کشورهای اسلامی داشت، آمدهبودند و بخش جهاد را از کتب درسی حذف کردهبودند. باید توجه کرد که دشمنان با مسلمانی ما کاری ندارند؛ بلکه با جهاد کار دارند؛ چراکه روح ایمان جهاد است.
* معتقد به جهاد نبودن، چگونه افرادی سازشکار میسازد؟
حال که فهمیدیم افراد سازشکار با جهاد میانهای ندارند باید یکسری از مؤلفههای دیگرشان را که تابع همین مؤلفه است، بررسی کنیم. اینها منفعت طلب و راحت طلب هستند. طبیعتاً جهاد که از جهد و کوشش میآید با منفعت طلبی نمیسازد. سنخ منافعشان نیز طبیعتاً مادی است نه معنوی. این افراد هم فریبکار هستند و هم فریب میخورند؛ یعنی مردم را فریب میدهند و فریب از دشمن میخورند. نکتهی دیگر آن است که آنان خائن به مردم هستند، بهعبارتی متناسب با جایگاهی که دارند میتوانند ضربهای به اسلام بزنند.
ضمن این ویژگیها، باید تأکید کرد کسی که اهل جهاد نیست، ترسو است و مردم را هم میترساند. شنیدید که وقتی میخواهند از نبرد با دشمن مردم را بترسانند، مشکلات اقتصادی و چه و چه را برجسته میکنند. در واقع باید گفت اینها قمار باز سیاسی هستند. کسی که قمار بازیمیکند میگوید یک قمار میکنم، حالا یا این طرف برنده میشود یا آنطرف. نگاه خوش بینانه این است که حالا اگر این طرف ببرد چه میشود؟! همین نگاه را در امور سیاسی تطبیق بدهیم، مواجه میشویم با همان نگاهی که در برجام برای رفع تحریمها وجود داشت، که اگر ببریم، تحریمهای این 45 سال برداشته شود، چه میشود. البته چون سازشکاران همیشه فریب دشمن را میخورند، لذا در این قمار بازندهاند. برای همین فکر میکنند قمارشان برد-برد است، در حالی که قمار برد برد ندارد، یا برد است یا باخت است!
اگر کسی اهل جهاد باشد، تلاش میکند تا چیزی را بهدست بیاورد، اما کسی که اهل جهاد نیست، قمار بازی میکند.
* مجاهد نبودن چگونه به سلطهپذیری منتج میشود؟
ویژگی دیگر سازشکاران، سلطهپذیر بودن یا ستم پذیر بودن است. در کنار راحت طلبی این سلطه پذیری نیز برای آنها اهمیت پیدا میکند و بهجهت ضعف ایمانشان، به بیگانگان چشم دارند و دین را تهی از منفعت میبینند. در طرف دیگر چون به مردم اتکا ندارند، خود تحقیر میکنند. این خود تحقیر ناشی از نگاه مادی است، برای همین همهچیز را در کمیت میبیند، درحالیکه توکل به خدا بهعنوان امری غیر مادی در نگاه آنها مغفول است.
دیگر ویژگی اینها، باسواد و کلاسیک نشان دادن خودشان در چشم دیگران است. روشهای پیامبر برای مقابله با دشمنان در نگاه این افراد، قدیمی و منسوخ شدهاست. بعد ادعای بلد بودن زبان دنیا را دارند تا نظر خودشان را غالب کنند.
هیچگاه سازشکاران، اهل عبرت نیستند و اگر به اشتباهشان پی ببرند، اشتباهشان را نهتنها بیان نمیکنند؛ بلکه بهانه تراشی میکنند. مثلاً فلان جریان کار را خراب کرد. میگویند، مسیر ما درست بود اما یک موشک زدند همهچیز خراب شد و جالب اینجاست که هیچوقت دشمن را مقصر نمیدانند! مهمترین خطر افراد سازشکار، نفوذشان در دستگاههای تصمیمساز برای کشور است، چراکه مبنای دینی و فکریشان مخالف حق است و بهسادگی مشکلشان قابل حل نیست.
این افراد بهجای آنکه به امداد غیبی و امداد الهی ایمان داشتهباشند، به امداد کفر ایمان دارند. زبانشان برای مؤمنین دراز است ولی برای کفار دستشان دراز است. اهل زانو زدن هستند ولی اهل سجده نیستند. حاضرند در برابر سران کفر ذلیل شوند ولی در برابر خداوند تعظیم نکنند. اهل التماس به کفر هستند ولی اهل توسل به اهل بیت و دین نیستند.
* اگر اتفاقی از سمت دشمن بیفتد، سازشکاران تا کجا جلو میآیند؟
یک مسئله واضح شد که دشمن وقتی در جایی به ما ضربه زد، دیگر جای لاپوشانی نیست. خب سازشکاران تا جایی که بتوانند فقط دشمن را تنبیهی بکنند جلو میآیند ولی بیشتر از آن دیگر حاضر نیستند. مهمان ما را کشتند، ما هم بکشیم، اما بیشتر نه! این حرف سازشکاران است. همین افراد زمان جنگ هم میگفتند، دو سال اول خوب بود ولی شش سال بعدی اضافه کاری کردیم.
زمانی که اسرائیل میجنگد، توئیت میزنند که ما جنگ طلب نیستیم. چرا؟ چون این تنبیهِ بیشتر را جنگ طلبی تلقی میکنند. این افراد ویرانیهای جنگ را بازگو میکنند؛ اما دستاوردهای ملی و امنیتی را نمیگویند. زمان جنگ تحمیلی به امامخمینی (ره) میگفتند، که «آقای خمینی» مسئول خونها جوانان است! خب اگر «آقای خمینی» این کار رو نمیکرد، مسئول خونهای بعد چه کسی بود؟! زنان و کودکانی که در جنگ با داعش ناپدید شدند را ندیدند؟!
جنگ طبیعتاً هزینه دارد ولی اگر در این معرکه قرار نگیریم و دشمن به خانه بیاید، همان اتفاقی میافتد که در سوریه و عراق رقم خورد. وقتی دشمن به خانه میآید دیگر قاعدهای وجود ندارد. بنابراین سازشکاران آثار تخریبی جنگ را میگویند که مردم را فریب دهند.
سازشکاران یک اعتقاد قلبی دارند که هیچگاه بر زبان نمیآورند و آن «جنگطلب خواندن امام جامعه» است. این سخن را هیچگاه بر زبان نمیآورند چراکه اکنون در جامعهی اسلامی زندگی میکنند، البته عدهای از آنها اگر پررو باشند میگویند اما به صراحت نمیتوانند بیان کنند. این در حالیست که امام جامعه که در میان میدان نبرد میان حق و باطل است باید هنگام مصلحت مسلمین، دستور به جنگ بدهد، اما جنگ طلب خوانده میشود.
سازشکاران، اهل میز مذاکره هستند، نه میدان نبرد. آنها میزان درگیری ما با دشمن را در حد دعوا تنزل میدهند، ولی نگاهشان نگاه تقابلی 100 درصدی نیست! آنها نسبت به همهی نزاعها، چنین فکر میکنند. اتفاقاً در همین سفر اخیر به نیویورک گفتند، ما همهی مشکلات را حل کردیم و بعد سید حسن را ترور کردند.
سازشکار میدان را برای جاسوس فراهم میکند تا دشمن کار خودش را انجام دهد. این یعنی از جهت عمل و میدان دادن به دشمن فرقی میان جاسوس و سازشکار نیست.
* سازشکاری امر جدیدی است یا در قبل نیز وجود داشته است؟
نکتهی آخر که البته باید اول گفته میشد این است که سازشکاری در صدر اسلام وجود داشته و امر جدیدی نیست. شاید اولین اقدامی که علیه پیامبر انجام دادند، تطمیع بود. اول نزد پیامبر (ص) رفتند، ایشان قبول نکردند، سپس نزد ابوطالب(ع) رفتند و بعد آن ماجرا پیش آمد که پیامبر فرمودند، اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار بدهند، من دست از این مسیر حق بر نمیدارم. وقتی دیدند پیامبر کوتاه نمیآید، چه اتهامهایی که به پیامبر نزدند.
بعد از اتهامها پیشنهاد دادند که اصلاً ما هم دو ماه خدای تو را میپرستیم یا مثلاً این مدت خدای تو را میپرستیم و این مدت هم خدای ما، که بعد از این سخن، آیات سورهی کافرون نازل شد. چرا؟ چون آیات سورهی کافرون یا آیه 113 سورهی هود بر عدم سازش با دشمنان نازل شدهاست.
برخی اسم این عدم سازش را تندروی مینامند. حتی صلح امامحسن(ع) را سازش با دشمن میخوانند و این در حالی است که برای حفظ اسلام آن صلح انجام گرفت.
سازشکاران با همین تفکرات باعث شدند برجام را رقم بزنند و بعد نتیجه آن، شهادت حاج قاسم سلیمانی بود. اگر چند سال طول کشید تا بعد از برجام، سردار ما را شهید کنند، اما این بار به ماه نکشید که بعد از سخنان سازشکارانه در آمریکا، سید حسن نصرالله به شهادت رسید.
* ادامهی مسیر مقاومت را چگونه ارزیابی میکنید؟
این بستگی به فهم مردم دارد. اگر مردم جریان سازشکارانه را بشناسند ما ضربهای نمیخوریم؛ چراکه نیروهای نظامی کارشان را انجام میدهند، اما این مردم هستند که اراده را خلق میکنند. مسئولیت این روشنگری بر دوش رسانههاست. نتیجهی انتخابات اخیر، نشان داد که ما به رسانه باختیم. چراکه مردم گوشت 800 تومان را دیدند ولی نفهمیدند که سایه جنگ را بر سر خود روانه میسازند.
حاکمیت نیز خود، در مدیریت افکار عمومی و سخنان مسئولان نقش مهمی دارد. باید به برخی سخنان سازشکارانه تذکر بدهند و مدیریت کنند. این همان جهاد تبیین است و اگر میخواهیم در جنگ پیروز شویم باید جهاد تبیین را جدی بگیریم.
گزارشگر: علی عسگری