رحا مدیا | حجت الاسلام محمد مروارید
قانون «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب»، اکنون به مرحله اجرای آزمایشی سه ساله رسیده است.
وضعیت اسفبار و نامتعارف پوشش برخی از بانوان و آقایان در فضای مجازی و حقیقی، هنجارشکنیهای گسترده و عادیسازی پوششهای نامتعارف، وضعیت بلاتکلیف نهادهای متولی فرهنگ و ترک فعلهای گسترده، وضعیت غیر قابل پذیرش قانون درباره حجاب شرعی و اجرایی نبودن آن و… موجب تدوین و تصویب این قانون شدهاست.
پیش از هرگونه واکنش باید به چند نکته توجه کرد:
۱. این قانون پس از دو سال ارائه به محافل علمی فرهنگی و نقد و بررسی و رفت و برگشتهای متعدد میان کمیسیونها و میان مجلس و شورای نگهبان در مرحله اجرای آزمایشی سه ساله قرار دارد.
۲. ۳۶ ماده از ۷۴ ماده این قانون به تکالیف دستگاهها و نهادهای نظام و برخورد با ترک فعلها اختصاص دارد. در ماده ۵۷ این قانون، شاهد عدم تخفیف مجازاتها برای مقامات، مسئولان، کارگزاران و خانواده آنان هستیم.
۳. هشت ماده به مجازات شدید ترویجکنندگان برهنگی، بیعفتی و کشف حجاب و مجازات افراد دارای شهرت و تأثیرگذاری اجتماعی اختصاص دارد.
۴. هیچکدام از جرائم افراد عادی در این قانون، ارتباطی با حجاب شرعی بانوان ندارند؛ بلکه عناوین مجرمانه عبارتند از: برهنگی عرفی آقایان و بانوان، بدپوششی عرفی آقایان و بانوان و نداشتن پوشش سر از سوی بانوان.
البته قطعاً این قانون مثل همه قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی از نقص و ایراد مصون نیست و میتواند توسط کارشناسان مربوطه مورد نقد قرار بگیرد. اما به نظر میرسد این قانون با واکنشهای غیرمنطقی و غیرمنصفانهای مواجه شدهاست.
باید توجه داشت که هیچگاه «برهه حساس کنونی» به پایان نمیرسد. اصلاح را باید از نقطهای آغاز کرد. اقدامات ایجابی و فرهنگسازی در جای خود لازم هستند. اما همگان اتفاقنظر دارند که مانند همه کشورهای دیگر، باید برای پوشش آقایان و بانوان، قانونی مبتنی بر فرهنگ وجود داشته باشد و تخلف از آن جرمانگاری شود. هیچ انسان خردمندی با ولنگاری، بیتفاوتی و نداشتن یک قانون معقول و قابلاجرا موافق نیست. لطفاً منتظر تمام شدن برهه حساس کنونی نباشیم!
در پایان باید گفت جای بسی تعجب است که پس از دو سال نقد و بررسی لایحه و ارائه آن به محافل علمی و نظرخواهی و مشارکت چندین گروه پژوهشی در بررسی لایحه، اکنون که توسط نمایندگان ملت تصویب شده و طبق قانون اساسی لازمالاجرا شده، صدای انتقادات و اعتراضات بلند شدهاست! اگر انتقادات از سرِ دلسوزی و اصلاح وضع موجود است، چرا در دو سال گذشته شاهد سکوت اکثر منتقدان بودیم و اکنون که زمان عملیاتی شدن قانون است احساس خطر کردهاند؟ واقعاً همه این انتقادات، دلسوزانه و کارشناسانه هستند یا باز هم شاهد مانور رسانهای و بازیهای حزبی و جناحی هستیم؟