یادداشت سینمایی؛

سینما و انقلاب اسلامی

 با وجود تحولات بزرگی که در عرصه سینما اتفاق افتاد؛ ولی متأسفانه در طول سال‌های پس از انقلاب، خصوصا در سال‌های اخیر فیلم‌هایی تولید می‌شود که هم از نظر ظاهری (مثل پوشش نامناسب زن‌ها که بعضا به افتضاح کشیده می‌شود) و هم از نظر محتوایی؛ ارزش‌های اخلاقی، مذهبی و اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند.

رحامدیا | بابک شکورزاده، روزنامه‌نگار حوزوی

جریان حاکم در سینما از ابتدای نهادینه شدن در ایران با تفکرات غیر دینی و حتی ضد دینی همراه بود و نتیجه‌اش سینمای قبل از انقلاب و به عبارتی فیلم فارسی بود که رسما فاحشه‌خانه قانونی به حساب می‌آمد. به طور کلی سکس، کاباره، مشروب، مستی و رقص و آواز از لوازم اصلی آن سینما بود. طبیعتا از آن‌جایی که بهائیت نفوذ زیادی در دربار داشت در این عرصه هم نفوذ این جماعت تأثیر بسزایی داشته؛ مثلا مهدی میثاقیه که یکی از معروف‌ترین تهیه‌کنندگان آن دوران و صاحب استودیو میثاقیه بود، بهایی بود. البته کم و بیش فیلم‌هایی هم بود که مسیری غیر از فیلم فارسی را دنبال می‌کرد؛ اما همان فیلم‌ها هم معمولا فاقد ارزش معنوی بود و صرفا نقطه مقابل فیلم‌فارسی بود.

جالب اینجاست که دهه ۵۰ به مراتب اوضاع بدتری از حیث برهنگی نسبت به دهه ۴۰ داشته و بعضا داستان فیلم مربوط به امور جنسی بود و اگر انقلاب نمی‌شد معلوم نبود که عاقبت سینما به کجا می‌انجامید!

این‌ها کلکسیونی از انواع و اقسام خلاف شرع‌هایی بود که در آن سینما حاکم بود. بعد از انقلاب بخش قابل توجهی از آن بدنه، از ایران رفتند و اصولا فضا را مناسب کار نمی‌دیدند؛ چرا که قاعدتا باید آن شاخصه‌هایی که در سینمای قبل از انقلاب حاکم بود و به آن دلبستگی داشتند را کنار می‌گذاشتند و مسیر دیگری را طی می‌کردند که مخالف مشی و عقیده آن‌ها بود. برخی دیگر ماندند که یا خودشان مایل نبودند کار کنند و یا به آن‌ها اجازه داده نشد. البته پشتوانه برخی از این عدم مجوز‌ها استدلال درستی نداشت.

اوایل انقلاب تغییرات اساسی ایجاد شد و محتوای فیلم‌ها دگرگون شد. با شروع جنگ تحمیلی سینمای دفاع مقدس شکل گرفت و این ژانر نیز به سینما افزوده شد و به طور کلی فضای متفاوتی نسبت به قبل از انقلاب پیش آمد که کاملا متفاوت با آن سینما بود. اصلا برخی از سینماگران مثل عبدالحسین برزیده و مرحوم ملاقلی‌پور به واسطه جنگ وارد سینما شدند و شاید اگر جنگ نبود مسیر دیگری می‌رفتند.
سینمای کودک و نوجوان جدی‌تر از سابق وارد گونه‌های
سینمایی شد و تحول بزرگی نیز در این عرصه به وجود آمد.

به هرحال این‌ها بخشی از ماجرا بود و برخی از فیلمسازان و عوامل دیگر همان تفکرات قبل را کم و بیش داشتند و بعضا برخی تغییرات در فیلم‌های اوایل انقلاب به خاطر شرایط حاکم بر جامعه بود. به عبارت دیگر برخی از سینماگران بدشان نمی‌آمد که همان روند سابق را در آثارشان داشته باشند، ولی گویا انقلاب دست و پایشان را بسته بود. بالاخره برخی از سینماگران همان‌هایی بودند که قبل از انقلاب هم فعالیت داشتند و با آن فرهنگ خو گرفته بودند. برخی از جوان‌هایی هم که بعد از انقلاب تازه وارد این حوزه شده بودند ریشه‌هایی از همان تفکر را داشتند.

با وجود تحولات بزرگی که در عرصه سینما اتفاق افتاد؛ ولی متأسفانه در طول سال‌های پس از انقلاب، خصوصا در سال‌های اخیر فیلم‌هایی تولید می‌شود که هم از نظر ظاهری (مثل پوشش نامناسب زن‌ها که بعضا به افتضاح کشیده می‌شود) و هم از نظر محتوایی؛ ارزش‌های اخلاقی، مذهبی و اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند. جشنواره فیلم فجر نیز که نام فجر و انقلاب را به یدک می‌کشد فاصله بسیار زیادی با فرهنگ و اهداف انقلاب اسلامی دارد؛ نه خیلی از فیلم‌ها در شأن این جشنواره است و نه برخی از عوامل فیلم‌ها.

یکی از دلایل اصلی این معضلات، حاکم بودن همان تفکرات قبل از انقلاب در بدنه سینما و سینماگرانی است که جذب سینما شدند. این نیز پاشنه‌آشیل سینمای پس از انقلاب است که تا اصلاح و رسیدن به حد مطلوب، اقدامات اساسی را می‌طلبد.

یادداشت دیگری از این نویسنده

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سینما و انقلاب اسلامی

لینک کوتاه: