رحا مدیا | علیرضا محمدلو
جنگ اخیر بدون روتوش، نقطه قوتهای ایران اسلامی را نشان داد که در اولویت بانک اهداف صهیونیستی بودند. هرجایی و هر کسی را که مورد حمله و سیبل ترور قرار داد، نماد و نمودی از یک فراروایت در ایران اسلامی بود که مورد تعرض قرار گرفت. در واقع سوال اینجاست که رژیم صهیونیستی با پشتیبانی آمریکا از کدام متغیرهای ایرانی هراس دارد؟
اولا، مقوله «امنیت بدون غرب» که با نماد ترور سرداران عزیزمان و تهاجم به سایتهای موشکی و اعتراف دشمن به نیت حذف آنها قابل برداشت است. در واقع در منطقهای که یا باید کشور درجه سه و چهار باشی و ویرانهطور و یا اگر درجه یکی، برده و گاو شیرده و «باج بده» باشی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی و جیب رییس جمهور آمریکا را با سرمایههای سرزمینت پر کنی، کشور مستقل و مقتدر و پیشرفتهای چون ایران یک آنتیتز محسوب میشود که خلاف جریان آب حرکت میکند و حرف تازهای برای جهان مساوی و بدون شیب و ظلمانی در آستین دارد.
دوما، مقوله «علم و دانش بومی» که با ترور اندیشمندان هستهای و حمله به تاسیسات هستهای میشود به فراروایت موفق در ایران از آنها نام برد که رژیم تروریستی صهیونیستی و آمریکای میلیتاریست و تروریست پرور، آینده علم و دانش در ایران را مساوی به خطر افتادن امپراطوری غرب و مکتب از خدا بریده و مادیگرای اومانیسم میدانند.
سوما، مقوله «مردم با هویت و دیندار» که هم زیر ضرب آتش دشمن رفتند و مناطق مسکونی هم مورد هدف قرار گرفت. از طرفی نیز عملیات روانی سنگینی که برای ترس و دلهره عمومی صورت داده شد و جنگ شناختی موازی که جهت ساخت گسل مردم_نظام به کار گرفته شد. در واقع جامعه ایرانی یک قدرت نرم پشتیبان و پیشران برای پیشرفتهای جمهوری اسلامی محسوب میشود که این انسجام و حمایت و نجابت برای جریان استکبار و استعمار قابل تحمل نیست و براندازی و تجزیه و گسلسازی را در عملیاتهای رسانهای پیش میگیرند.
دنیا یک تشکر به رهبر ایران بدهکار است
مقوله چهارم و اساسی هم رهبری معظم انقلاب است که نماد دین و دینداری است که نقطه قوت و مزیت بزرگ جمهوری اسلامی ایران و اتصال بخش و راهبر و مقوم هر سه ستون و سازه قبلی هم به شمار میرود. در واقع آنچه و آنکه مقابل تمام دنیای غرب و قلدریهایش ایستاده، نظریه ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنهای و جریان مقاومت برخاسته از این نظریه است. به تعبیر یک تحلیلگر خارجی، دنیا یک تشکر به این مرد بدهکار است. چرا که با نظر و عملش مقابل زیادهخواهی غرب ایستاده و پارادایم مبارزه را به مدل ظالم_مظلوم در امتداد منطقهای و جهانی تبدیل کرده است.
اینچنین میشود که ایران به یک نگرانی راهبردی و تمدنی برای جهان تک قطبی آمریکایی_صهیونیستی تبدیل میشود. داروینیسم غربی که با پشتوانه عقلانیت آمریکایی در عرصه علم و امنیت و موجودیت به راه افتاده که یا باید ذیل آنها تعریف بشوی یا مجبور به حذف و حاشیه رفتن از جدول جهانی هستی، بهدست ایران به خطر افتاده و دچار چالش شده است.
حال کشوری که اقتدار و امنیت مستقل داشته و بر قله و مرزهای دانش هم با ذهن و دست بومی تکیه زده باشد و مردم متحد و همراهی را در کنار خود ببیند و رهبری قوی و بیباک و استراتژیست و مؤمن در رأس کار بایستد، ترکیب برنده را در عصر بقای تمدنی داراست.