رحا مدیا | بهروز دلاور
شطرنجباز ماهر از ابتدا به هدف شکست حریف وارد بازی میشود. صحنه را به درستی شناسایی میکند. چینش مهرههای حریف را دقیق میبیند. چشمانش را صرفاً به یک مهره خیره نکرده؛ بلکه همه مهرهها را به نظاره مینشیند. حرکتهایش حریف را نگران میکند. حتی میکوشد رقیب را فریب دهد تا حرکتهای بعدیاش را نتواند حدس بزند. مهرههایش را بدون برنامه خرج نمیکند. به زمان و فرصتهایش به چشم یک سرمایه نگاه میکند. نه شتابزده عمل میکند و نه گرفتار تعلل میشود. مسئله اصلیاش تنها و تنها شکست حریف است و بس.
امروزه کنشگری روحانیت و حوزههای علمیه در مواجهه با حوادث گوناگون تبدیل به یک مسئله مهم شده است. از روحانی روضهخوان در فلان روستای دور از پایتخت تا استاد فاضلی که با دغدغه گسترش دین به تعلیم و تدریس اشتغال دارند همگی به نوعی کنش گری میکنند. هدف از این کنش گریها چیست؟ آیا سهم و نقش هر عالِمی در مقیاس مأموریتهای بزرگ اسلامی معین است؟ آیا دستگاهها و سازمانهای مربوطه گامهای خود را در مقیاس تمدنسازی نوین اسلامی تعریف کردهاند یا مشغول کارهای روزمره اداری خود هستند؟
روحانیت در طول تاریخ افقهای بلندی داشته و دارد. حاکمیت توحید، مبارزه با طواغیت، اقامه قسط، تعالی انسان، ایجاد حیات طیبه، آزادی و کرامت انسان، برقراری اخوت و برادری همگی آرزوهایی است که روحانیت بیدار و آگاه را به حرکت واداشته است.
همه سازوکارهای اداری، مؤسسات، پژوهشگاهها و اندیشکدههای حوزوی و غیرحوزوی برای ابلاغ پیام دین و تحقق آرزوهای دیرین انبیاء و اولیای الهی شکل گرفته است. حتی اساس حکومت دینی نیز برای تحقق همین مفاهیم متعالی است.
برای نمونه میتوان به سیره و آثار بزرگانی همچون مرحوم کلینی، شیخ مفید، شیخ صدوق، شهید اول، شهید ثانی، علامه حلی، میرزای شیرازی بزرگ، مرحوم کرکی، مرحوم شیخ عبدالکریم حائری، مرحوم شاهآبادی، امام خمینی و دهها عالم فرهیخته دیگر اشاره کرد. بزرگانی که مشعل دیانت و دینمداری را متناسب با زمانه خود پیش برده و به قدر توان، از توحید و حقیقت پاسداری کردهاند. شکنجهها، ناسزاها، دشمنیها و غیره آنها را از هدف بازنداشت و پیوسته در مسیر تحقق دین به مبارزه برخاستند.
با توجه به اینکه دشمنان دین به دنبال از بین بردن معارف دین و تحریف تاریخ و هویت شیعه بوده است، رهبران شیعه نیز به پژوهش، تحقیق، تدریس و تدرس اولویت داده و به درستی از دین و دیانت حفاظت کردند. خلأ روزگار خود را به درستی شناسایی کرده و نسبت به رفع آن اقدام کردهاند.
حال قریب به پنج دهه از انقلاب اسلامی میگذرد. امکانات و فرصتهایی که در اختیار روحانیت قرار دارد، قابلمقایسه با گذشته نیست. دسترسی آسان به مخاطبین (شناخته و ناشناخته)، فرصت بینظیر قانونگذاری مبتنی بر معارف دین، رسانههای بزرگ و پر مخاطب مثل پیادهروی اربعین، مراسم حج، نمازهای جمعه و جماعات، در اختیار داشتن چندین سازمان عریض و طویل تبلیغ حضوری و مجازی و دهها امکان دیگر همگی مسئولیتهای مضاعفی را برای ادامهدادن راه اولیای الهی پیش روی ما میگذارد.
صحنه جهان، صفحه شطرنج است. نگاه به اهداف بزرگ اسلام، صفحه شطرنج و عملکرد روحانیت، نهاد حوزه علمیه را از ماهیت تدریس و تدرّسی، به هویت توحیدی و تمدنی، در مقیاس جهانی منتقل میکند. استاد محترم حوزههای علمیه، دیگر نه یک مدرس؛ بلکه در امتداد یک هویت تاریخی است که میتواند به کنشگریهای تمدنی و تحولهای بزرگ فکر کند. نهتنها امکان پالایش نفس خود از پلیدیها و زینت بخشیدن آن به زیباییهای دین را دارد، که فرصتهای بینظیری برای تحقق همه معارف توحیدی و فقه حکومتی نیز فراهم است.
پشتوانه بزرگ معارفی میتواند زمینه تحولهای بزرگ را فراهم سازد. حتی مبلغ محترمی که در فلان روستای دور از پایتخت زندگی میکند نیز میتواند و میباید تمدنی فکر کند، تمدنی تبلیغ کند و تمدنی اقدام کند. او میتواند با اتصال قلب خود به دریای بیکران الهی، نقطه ای که ایستاده است را تبدیل به مرجعی کانونی برای احیاء ظرفیتهای جهان اسلام کند.