رحا مدیا | سیدعبدالله هاشمی
استان چهارمحال و بختیاری، استانی شناختهشده با ظرفیتهای انسانی و طبیعی و افتخارات بزرگ در جنگ تحمیلی است؛ با انبوهی از مشکلات ریز و درشت که با مرور زمان در زندگی مردم رسوب کردهاند. در کنار همه پیشرفتها، برخی مشکلات عمر چندین دولت را به خود دیدهاند و هنوز با ما زندگی میکنند. علاوه بر این مشکلات، در دهه نود مشکلات اقتصادی نیز دوچندان شد.
در کنار همه این مشکلات، درد بیدرمان دیگری هم به جان روستای ما افتاده بود. روستای نمونه ایثارگری کشور که سرشار از امید به انقلاب بود، به سمت ناامیدی پیش میرفت.
ناامید ساختن مردم از حکومت، گناهی است که با هیچ عبادتی نمیتوان آن را شست. نظامی که خوبان جامعه جانشان را فدای آن کردهاند، برای همه مردم و ملتهای مظلوم امیدآفرین بوده است. اگر امیدها ناامید شود، بلاها شروع میشود. «شیخ شبان» با بیتدبیری به سمت ناامیدی پیش میرفت. دهه نود روزهای سختی برای مردم روستای «شیخ شبان» بود.
پای صحبت جوانان و مردم روستا که مینشستی، باد سرد ناامیدی از اعماق وجودشان میوزید. آنها خود را به هر دری زده بودند و در سطوح مختلف استانی و کشوری درد خود را مطرح کرده بودند، اما این گره کور بازشدنی نبود. منابع طبیعی و محیط زیست خط قرمزی دور روستای شیخشبان کشیده بود و هرگونه تصرف مردم در زمینهای اجدادی خود را جرمانگاری میکرد. برای برخی از رزمندگان و جانبازان دوران جنگ به دلیل اعمال مالکیت در زمینهای کشاورزی و حضور در طبیعت اطراف روستا، پرونده قضایی تشکیل شد و دچار محکومیت شدند. مردمی که در طول تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی هیچگاه از انقلاب و آرمانهای آن فاصله نگرفته بودند، کمکم هوای مسموم ناامیدی در میانشان پیچیده میشد. ساخت و ساز مسکن در زمینهای شخصی در روستا ممنوع شد و جلوی ساخت و ساز جوانان برای شروع زندگی در روستا گرفته شد.
بخش دیگری از مشکل نیز به ادعای بنیاد مسکن نسبت به منازل مسکونی بخش وسیعی از مردم روستا ارتباط داشت. منازلی که بنیاد مسکن اوایل انقلاب برای برخی از مردم ساخته بود و بیش از سی سال در تصرف مردم قرار داشت، به یکباره مدعی شد که مردم باید قیمت بهروز آن را پرداخت کنند وگرنه منع تصرف خواهد شد. همه مشکلات مربوط به زمینهای کشاورزی، مسکونی و مراتع دامی همزمان اتفاق افتاده بود و هر روز فکر و ذهن مردم درگیر حواشی ناخوشایندی مانند دستگیری و پروندهسازی برای یکی از اهالی بود.
در بر همین پاشنه میچرخید تا اینکه سید محرومان، رئیس دستگاه قضا شد و در یکی از سفرهای استانی به شهرکرد آمد. نور امیدی در دل مسئولین روستا و مردم روشن شده بود و برای حل مشکل دست به دامان سید ابراهیم شدند. با اینکه مرسوم نبود رئیس دستگاه قضا به روستایی سفر کند، اما او به شیخ شبان آمد و از نزدیک پای حرف مردم نشست و برای حل مشکل مردم ضربالاجل سه ماهه قرار داد.
امید رفته کمی برگشت و حال مردم کمی بهتر شد، اما باز هم با گذر زمان مسئولین دولت وقت، خواسته رئیس دستگاه قضا را اجابت نکردند و مشکل باقی ماند تا اینکه آن مرد الهی رئیس دولت شد. شهید رئیسی در سفر خود به استان چهارمحال و بختیاری از فرودگاه مستقیم به شیخ شبان آمد و در کمال شگفتی برنامه سفر خود را از یک روستا آغاز کرد. مردم دردمند روستای نمونه ایثارگری کشور در گلزار شهدای روستا به استقبال امید قلبشان آمدند. یادم نمیرود وقتی یکی از معتمدین و بزرگان روستا به دلیل درد پا به سختی حرکت میکرد و وارد جلسه شد، شهید رئیسی از روی صندلی خود بلند شد و حاجی محمد عموی سردار شهید سید ابوالقاسم احمدی را روی صندلی خود نشاند. واقعاً جز خدمت چیزی در سر او نبود.
با آمدن او، آب رفته به جوی بازگشت و در دولت سید محرومان دوباره امید و رضایت به جان مردم بازگشت و مشکل زمینهای روستا یکی پس از دیگری حل شد. این سفر مصوبات خوشحالکنندهای برای مردم روستا داشت. شهید رئیسی در گفتدگوی رسانهای خود در این سفر فرمود: «منطقه شیخ شبان که رفتیم، با مشکلات مردم مواجه شدیم. خوب نشستیم و با مردم در مزار شهدا صحبت کردیم. مسئولین مربوطه قرار شد مشکلات را دنبال کنند. من از وقتی که آمدم تهران فکر نکنم هیچ هفتهای باشد که پیگیر مسأله شیخ شبان نباشم… شیخ شبانی که این همه شهید دارد، از حقداران این منطقه و همه ما هستند.»
تازه با تدبیرهای او امیدهای برباد رفته در دولت روحانی (تدبیر و امید) جان تازهای گرفته بود که یکباره ورزقان جوانه امید محرومان را در مه و دود ناپدید کرد و نظام اسلامی یکی از بهترین کارگزاران خود را از دست داد. خبر شهادت او، داغ تازهای به دل روستای داغدیده ما گذاشت. دوباره مجلس عزای شهید در روستای شهیدپرور شیخ شبان برپا شد و مردم در عزای این عالم ربانی اجتماع بسیار باشکوه و بزرگی برگزار نموده و بیش از دو هزار نفر در مجلس بزرگداشت شهید رئیسی شرکت کردند. مردم وفادار شیخ شبان قرار است در سالگرد شهادت سید محرومان، محل حضور ایشان در گلزار شهدای روستا (همان محلی که عموی شهید را جای خود نشاند) به رسم یادبود گلباران شود و به یاد شهیدان خدمت مجلس یادبودی برگزار کنند.