رحا مدیا | حسین انجدانی
تاریخ انقلاب اسلامی، مملوّ از لحظاتی است که در نگاه نخست، یک «فتوا» یا «اذن»ی فقهی به نظر میرسند، اما در حقیقت، نقطهی عزیمت تحولی تمدنیاند. ششم شهریورماه ۱۳۴۷، یکی از آن بزنگاهها و لحظات ماندگار است: روزی که امام قدس الله نفسه الزکیه، در پاسخ به استفتائی تاریخی، با اقدامی کمسابقه و ژرفنگر، اجازه داد صدقات مؤمنان، که سنتاً در قلمروهای محدود معیشتی و امور خیریهی محلی مصرف میشد، در مسیر مبارزه با رژیم صهیونیستی هزینه گردد. این فتوا، یا دقیقتر بگویم این اذن راهبردی، چیزی فراتر از یک حکم فرعی بود؛ نقطه عطفی در «تحول موضوعی فقه انفاق» و عبور از صدقه بهعنوان سنت فردی، به صدقه بهمثابه کنش تمدنی مقاومت.
این فتوا را نمیتوان در ردیف احکام جاری و روزمره قرار داد؛ زیرا از جنس «تحول در هندسهی مصرف منابع ایمانی» بود. امام صدقه را، که به ظاهر خردترین و شخصیترین واحد انفاق به شمار میآمد، در افق نزاع تاریخی حق و باطل سامان داد و آن را از سطح یک فعل فردی به ساحت یک کنش تمدنی ارتقا بخشید. صدقه، در این منطق، به سنگ بنای یک جبههی جهانی بدل گشت. امام با این اقدام، معادلهای تازه ترسیم کرد؛ هر سکهی کوچک صدقه، میتواند گلولهای در جبههی مقاومت باشد؛ هر نذر و نیاز مؤمن، میتواند بخشی از بنای تمدنی اسلام در برابر طاغوت زمان گردد. به تعبیر دقیقتر، امام صدقات را از سطح «حیات فردی» به سطح «پروژهی تاریخی امت» ارتقا داد.
این اقدام امام را باید در متن فلسفهی تاریخ دید؛ در جهانی که سرمایهداری غرب، صدقات را به ابزار خیریههای بیخاصیت و بازتولید نظم طاغوتی بدل کرده بود، امام با یک چرخش معرفتی، صدقه را به گفتمان ضدطاغوتی بازگرداند. از همین روست که میتوان آن روز را سرآغاز «اقتصاد سیاسی جهاد» دانست؛ اقتصادی که در آن، کوچکترین وجوه و نذرهای مردمی نیز بخشی از هندسهی کلان مبارزهاند.
امروز، پس از گذشت بیش از نیم قرن، میتوان عمق این منطق را در کارزار جاری امت اسلام علیه صهیونیسم و استکبار مشاهده کرد. پویش «ایران همدل» که از آغاز جنگ وحشیانهی رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم غزه و لبنان به ابتکار دفتر مقام معظم رهبری دامظله شکل گرفت، عین استمرار همان مسلک است؛ حرکتی که به سرعت نشان داد همان روحی که امام راحل در ۶ شهریور ۱۳۴۷ دمید، امروز نیز زنده و جاری است. این بار، نه فقط صدقههای پراکنده، بلکه همهی ظرفیت ایثار ملی، از نذر و انفاق مردمی تا خدمات جهادی و کمکهای سازمانیافته، در مدار مقاومت قرار گرفت. ملت ایران، بار دیگر نشان داد که همانگونه که امام عظیمالشأن صدقات را از سطح عمل خیریهی فردی به سطح کنش تاریخی امت ارتقا داد، خلف صالح او توانسته است همان منطق را در قامت یک «حرکت اجتماعی سراسری» بازآفرینی کند. ملت ایران بار دیگر ثابت کرد که صدقه و انفاق، اگر در مدار ایمان و امامت قرار گیرد، نه یک رفتار انفعالی، بلکه یک کنش فعال و راهبردی است.
ملت غیور ایران، در شرایط محاصره اقتصادی و فشار حداکثری، نه از مازاد که از نان شب خویش زد تا به جبهه مقاومت برساند. این «ایثار جمعی»، نه فقط یک کمک مالی، که یک اعلان سیاسی تمدنی بود: اعلام اینکه حتی در سختترین شرایط، ملت ایران ترجیح میدهد امید و قوت قلب مظلومان امت باشد تا مصرفکنندهی رفاه بیروح سرمایهداری.
«ایران همدل» در حقیقت، نسخهی بهروز شدهی همان اجازهی امام است؛ با این تفاوت که امروز انفاق تنها ریال و کالا نیست، بلکه وقت، جان، دانش، رسانه و روایت نیز صدقهاند. همانگونه که امام انفاق را به سلاح بدل کرد، امروز رهبر انقلاب انفاق را به جهاد تبیین و مقاومت روایتشناختی گسترش دادهاند. این همان «نذر تمدنی» است که از جیب و جان ملت میتراود و محور مقاومت را برپا نگاه میدارد.
بنابراین، اقدام امام در سال ۱۳۴۷ و در پاسخ به نامهی جمعی از فداییان فلسطینی، یک «اذن فقهی مقطعی» نبود؛ بلکه تأسیس «فقه مقاومت» بود. فقهی که نه تنها در سطح عبادات، که در سطح تمدن کار میکند؛ فقهی که توانسته است منابع خرد دینی را در خدمت پروژهی کلان امت درآورد. این همان منطق است که امروز، پویشهایی همچون «ایران همدل» را از یک حرکت مقطعی، به بخشی از استراتژی کلان مقاومت در جغرافیای اسلام تبدیل میکند. از این منظر، باید ششم شهریور را، یک قاعده فقهی مستمر دید: هرجا امت با طاغوت درگیر شود، انفاق به میدان مقاومت منتقل میشود. صدقات، نذرها و بخششها، از لحظهای که در هندسهی مبارزه قرار گیرند، دیگر صرفاً سنت فردی نیستند، بلکه ستونهای یک تمدن مقاوماند.
اگر جهان مدرن، اقتصاد را میدان سلطه کرده است، انقلاب اسلامی اقتصاد صدقه را میدان مقاومت ساخته است. این، همان راز جاودانگی فتوای امام است؛ و همان راهی است که ملت ایران با «ایران همدل» بار دیگر نشان داد در آن ثابتقدم است. در نهایت، این مسلک چیزی جز تحقق وعدهی الهی نیست که «وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ»؛ هزینههای ایمان، نه تنها ضایع نمیشوند، بلکه ضامن پیروزی و بقای امت خواهند بود.