یادداشت؛

ضرورت استقرار پدافند فکری در مرزهای اعتقادی

آفند فکری به عنوان مکمل پدافند فکری، نقش حیاتی در حفظ و تقویت بنیان‌های اعتقادی و فرهنگی جامعه دارد. با مسلح کردن مردم به سلاح مواجهه با شبهات و پیش‌دستی در نقد و تحلیل فلسفه‌ها و اندیشه‌های غربی، می‌توان از وقوع تهاجمات فرهنگی دشمن جلوگیری کرد.

رحا مدیا | یوسف پورجم

در نظام جمهوری اسلامی ایران، پدافند فکری به عنوان یکی از ارکان اصلی حفظ هویت دینی و فرهنگی جامعه، از جایگاهی ویژه برخوردار است. این پدافند، نه تنها به معنای مقابله با تهاجمات فکری و فرهنگی دشمنان است، بلکه به معنای حفظ و تقویت بنیان‌های اعتقادی و ارزش‌های اسلامی در جامعه نیز می‌باشد. اما سوال اساسی اینجاست که این پدافند فکری باید در کجا مستقر شود؟ آیا باید درون گفتمان‌های فکری و اجتماعی جامعه نفوذ کند، یا اینکه باید در مرزهای اعتقادی و ایمانی جامعه قرار گیرد؟

به فرموده حضرت امیرالمومنین علی(ع): «فوالله ما غَزَا قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا»؛ به خدا سوگند، هیچ قومی در درون خانه خود مورد هجوم قرار نگرفت، مگر آنکه ذلیل شد. این کلام گهربار امام علی(ع) اشاره به این حقیقت دارد که اگر نبرد فکری و فرهنگی به جای مرزهای اعتقادی، درون شهرهای فکری و گفتمان‌های جامعه وارد شود، نتیجه‌ای جز شکست و ذلت در امر دین و دینداری نخواهد داشت. به عبارت دیگر، اگر دشمن بتواند به درون مرزهای فکری و اعتقادی جامعه نفوذ کند، به راحتی می‌تواند بنیان‌های ایمانی و ارزشی جامعه را متزلزل سازد.

امروزه شاهد هستیم که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، به عنوان ابزارهای قدرتمند در انتقال افکار و اندیشه‌ها، نقش بسزایی در تغییر نگرش‌ها و باورهای جوانان ایفا می‌کنند. این شبکه‌ها، بدون هیچ نظارت صحیح و حساب‌وکتابی، در حال انتشار گسترده‌ای از اندیشه‌ها و ارزش‌های غیراسلامی و حتی ضداسلامی هستند. جوانان، به عنوان آینده‌سازان جامعه، به راحتی تحت تأثیر این جریان‌های فکری قرار می‌گیرند و گاه بدون هیچ آگاهی و شناختی، از ارزش‌های دینی و ملی خود فاصله می‌گیرند.

این تغییرات فکری، به وضوح نشان می‌دهد که اگر پدافند فکری در مرزهای اعتقادی جامعه مستقر نشود و به جای آن، درون گفتمان‌های فکری و اجتماعی وارد شود، نتیجه‌ای جز تضعیف ایمان و اعتقادات جوانان نخواهد داشت. شبکه‌های اجتماعی به عنوان ابزارهای نفوذ دشمن، به راحتی می‌توانند با ایجاد شبهات و ترویج اندیشه‌های انحرافی، جوانان را از مسیر صحیح دینی و اخلاقی منحرف کنند.

بنابراین، پدافند فکری در جمهوری اسلامی باید در مرزهای اعتقادی جامعه مستقر شود. این بدان معناست که باید با تقویت بنیان‌های ایمانی و اعتقادی مردم، به ویژه نسل جوان، از نفوذ افکار و اندیشه‌های انحرافی جلوگیری کرد. این کار تنها از طریق آموزش صحیح، ترویج معارف دینی و ایجاد فضایی سالم و ایمن در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی امکان‌پذیر است.

در این راستا، نظارت صحیح بر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. باید با ایجاد مکانیزم‌های نظارتی و کنترلی، از انتشار گسترده‌ی افکار و اندیشه‌های مخرب جلوگیری کرد و در عین حال، فضایی برای رشد و تعالی فکری جوانان فراهم آورد.

فلذا پدافند فکری در جمهوری اسلامی باید به گونه‌ای طراحی شود که در مرزهای اعتقادی جامعه مستقر گردد و از نفوذ افکار و اندیشه‌های انحرافی به درون گفتمان‌های فکری و اجتماعی جلوگیری کند. تنها در این صورت است که می‌توان از ذلت و شکست در امر دین و دینداری جلوگیری کرد و جامعه‌ای مستحکم و پایدار بر پایه‌ی ارزش‌های اسلامی بنا نهاد.

آفند فکری: ضرورت پیش‌دستی در مواجهه با شبهات و تهاجم فرهنگی غرب

در کنار پدافند فکری که بر استقرار در مرزهای اعتقادی تأکید دارد، بحث آفند فکری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. آفند فکری به معنای پیش‌دستی در مواجهه با شبهات و تهاجمات فرهنگی دشمن است. این رویکرد نه تنها به معنای دفاع از مرزهای اعتقادی است، بلکه به معنای حرکت به سمت مواضع دشمن و زیر آتش گرفتن اندیشه‌ها و فلسفه‌های انحرافی است که غرب برای تخدیر افکار مردم و تضعیف بنیان‌های دینی و فرهنگی جامعه طراحی کرده است.

آفند فکری بر این اصل استوار است که بهترین دفاع، حمله است. به جای آنکه منتظر بمانیم تا دشمن با شبهات و اندیشه‌های انحرافی خود به مرزهای اعتقادی ما حمله کند، باید پیش‌دستی کرده و با مسلح کردن مردم به سلاح مواجهه با شبهات، از وقوع این تهاجمات جلوگیری کنیم.

در حقیقت آفند فکری به معنای حمله پیش‌دستانه به فرهنگ و فلسفه غرب است. این حمله باید فراتر از سنگرهای اعتقادی صورت گیرد و مواضع دشمن را پیش از آنکه بتواند به مرزهای اعتقادی ما نزدیک شود، زیر آتش بگیرد. برای این کار، باید به نقد و تحلیل فلسفه‌هایی مانند لیبرالیسم، پلورالیسم، سکولاریسم و دیگر دیگر «ایسم‌ها»های ساخته اندیشه‌های غربی پرداخت و نقاط ضعف و تناقضات آنها را آشکار کرد. این نقدها باید به گونه‌ای ارائه شوند که برای عموم مردم، به ویژه جوانان، قابل فهم و جذاب باشند.

برای موفقیت در آفند فکری، باید مردم، به ویژه نسل جوان، را به سلاح‌های فکری و اعتقادی مجهز کنیم. این سلاح‌ها شامل آگاهی از مبانی دینی، شناخت عمیق از فلسفه‌ها و اندیشه‌های غربی، و توانایی نقد و تحلیل این اندیشه‌ها است. جوانان باید بتوانند به راحتی شبهات را تشخیص داده و با استدلال‌های محکم و منطقی به مقابله با آنها بپردازند. این کار تنها از طریق آموزش‌های هدفمند و نظام‌مند در مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی امکان‌پذیر است.

مثال‌هایی از آفند فکری

نقد لیبرالیسم: لیبرالیسم با تأکید بر فردگرایی و آزادی‌های بی‌حدوحصر، به تضعیف ارزش‌های جمعی و دینی می‌پردازد. باید با نشان دادن پیامدهای منفی این اندیشه، مانند از بین رفتن انسجام اجتماعی و ترویج بی‌بندوباری، به مقابله با آن پرداخت.

نقد پلورالیسم: پلورالیسم با ترویج نسبی‌گرایی در حقیقت، به تضعیف اعتقادات مطلق و دینی می‌پردازد. باید با تأکید بر وجود حقیقت مطلق و انحصاری بودن دین اسلام، به مقابله با این اندیشه پرداخت.

نقد سکولاریسم: سکولاریسم با جدا کردن دین از زندگی اجتماعی و سیاسی، به تضعیف نقش دین در جامعه می‌پردازد. باید با نشان دادن ضرورت حضور دین در تمام عرصه‌های زندگی، به مقابله با این اندیشه پرداخت.

در آخر، آفند فکری به عنوان مکمل پدافند فکری، نقش حیاتی در حفظ و تقویت بنیان‌های اعتقادی و فرهنگی جامعه دارد. با مسلح کردن مردم به سلاح مواجهه با شبهات و پیش‌دستی در نقد و تحلیل فلسفه‌ها و اندیشه‌های غربی، می‌توان از وقوع تهاجمات فرهنگی دشمن جلوگیری کرد. این کار نه تنها به تقویت ایمان و اعتقادات مردم کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود که جامعه در برابر هرگونه تهاجم فکری و فرهنگی مقاوم و پایدار باقی بماند. در نهایت، آفند فکری باید فراتر از سنگرهای اعتقادی حرکت کند و مواضع دشمن را پیش از حمله فرهنگی-اعتقادی، زیر آتش بگیرد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها