یادداشت؛

ضرورت رویکرد درست در مواجهه با مسائل اجتماعی

رسانه‌ها به‌ویژه در فضای مجازی، نقش قابل توجهی در شکل‌گیری افکار عمومی دارند. در این بحران‌ها، رسانه‌ها با بزرگ‌نمایی اعتراضات و تمرکز بر خشونت‌ها، تصویری نادرست از عملکرد نیروی انتظامی و دستگاه قضائی ترسیم کردند. این رسانه‌ها به‌جای ایفای نقش مثبت در تبیین مسائل و اصلاح نگرش‌ها، به تقویت دیدگاه‌های منفی نسبت به نیروی انتظامی پرداختند

رحا مدیا | داود فریادرس

در چند سال اخیر، شاهد آن بوده‌ایم که چهره‌های معروف و سلبریتی‌ها به‌طور فزاینده‌ای در شکل‌دهی به افکار عمومی مردم نقش ایفا کرده‌اند. اما متأسفانه در برخی از مواقع حساس، این نقش به‌جای آنکه در جهت اصلاح و هدایت درست افکار عمومی باشد، باعث اشتباهات بزرگی شده است. اشتباهاتی که نه تنها مشکلات اجتماعی را حل نکرده، بلکه به تضعیف جایگاه نهادهای اجرایی و قانونی کشور، از جمله نیروی انتظامی، منجر شده است. در این یادداشت به بررسی این موضوع می‌پردازیم و تحلیل می‌کنیم که چگونه این اشتباهات باعث کاهش اعتماد مردم به نهادهای قانونی شده و چگونه می‌توان با توجه به آموزه‌های دینی و اسلامی، این اعتماد را بازسازی کرد.

سلبریتی‌ها به‌عنوان شخصیت‌هایی شناخته‌شده در سطح جامعه، می‌توانند تأثیر زیادی بر افکار عمومی داشته باشند. اما در سال‌های اخیر، مشاهده کرده‌ایم که برخی از این چهره‌ها در مواقع حساس و بحران‌ها، بدون دقت و آگاهی کافی، اظهارنظرهایی کرده‌اند که نه تنها موجب رفع مشکلات نشده، بلکه به ایجاد نگرش‌های منفی نسبت به نهادهای حاکمیتی و انتظامی منجر شده است. در بسیاری از این موارد، اظهارات آن‌ها بدون در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت، باعث تشویش و سردرگمی مردم شده است.

در واقع، این چهره‌ها به‌جای استفاده از ظرفیت اجتماعی خود برای تقویت نظم و امنیت، به‌طور غیرمستقیم به ایجاد تصورات نادرست درباره نیروی انتظامی پرداخته‌اند. این مسئله در نهایت موجب کاهش اعتماد مردم به نیروهای انتظامی و امنیتی کشور شده است و برخی از مردم به این باور رسیده‌اند که این نهادها قادر به اجرای قانون و تأمین امنیت نیستند.

تأثیر تصمیم سیاست‌مداران بر اقتدار نیروی انتظامی

اما این تنها سلبریتی‌ها نبوده‌اند که به تقویت این نگرش نادرست دامن زده‌اند. برخی سیاست‌مداران نیز با تصمیمات و اظهارنظرهای خود، در راستای تضعیف نیروی انتظامی حرکت کرده‌اند. عدم حمایت کافی از اقتدار نیروی انتظامی و تلاش برای کم‌رنگ کردن نقش آن در تأمین امنیت جامعه، باعث شده است که بخشی از جامعه به‌ویژه افرادی که تمایل به تخلف دارند، احساس کنند که می‌توانند بدون نگرانی از قانون، به تخلفات خود ادامه دهند.

این روند زمانی واضح‌تر می‌شود که سیاست‌های اتخاذ شده توسط دولت، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم پیام‌هایی را به مردم ارسال می‌کند که نشان‌دهنده عدم تمایل به تقویت نیروی انتظامی است. در نتیجه، برخی افراد، به‌ویژه بزهکاران و متخلفان، به این نتیجه می‌رسند که نیروی انتظامی نمی‌تواند آن‌ها را مهار کرده و به‌راحتی از تخلفات خود عبور کنند.

یکی از بحران‌هایی که در این زمینه به‌ویژه تأثیرگذار بود، جنبش «زن، زندگی، آزادی» است که پس از فوت مهسا امینی در جامعه گسترش یافت. این جنبش که در ابتدا به‌طور مسالمت‌آمیز با هدف اعتراض به برخی محدودیت‌ها شکل گرفت، در ادامه به بحران گسترده‌ای تبدیل شد که تأثیرات زیادی بر افکار عمومی داشت. متأسفانه برخی سلبریتی‌ها و شخصیت‌های عمومی به‌طور ناآگاهانه از این جنبش حمایت کرده و در نتیجه، به‌جای حل مسائل، باعث گسترش نگاه منفی به نیروی انتظامی شدند.

این حمایت‌ها، به‌ویژه از طریق ترند کردن هشتگ‌هایی همچون «نه به اعدام»، به‌طور غیرمستقیم پیام‌هایی را منتقل کرد که نیروی انتظامی و دستگاه قضائی فاقد اقتدار و توانمندی لازم برای اجرای قانون هستند. این تصورات نادرست باعث شد تا بخشی از مردم احساس کنند که هیچ‌گونه بازدارندگی از سوی نهادهای قانونی وجود ندارد و در نتیجه، احساس امنیت کاذبی در برابر تخلفات پیدا کردند.

در این میان، حادثه‌ای که برای الهه حسین‌نژاد، یکی از چهره‌های شناخته‌شده در جامعه، رخ داد، نمونه‌ای دیگر از کاهش اعتماد عمومی به نیروی انتظامی است. حمایت برخی از سلبریتی‌ها از این شخصیت و همچنین انتشار پیام‌های نادرست در رسانه‌ها، به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی، باعث شد که نگاه عمومی نسبت به نیروی انتظامی و اقتدار آن دچار تزلزل شود. این مسائل نه تنها تصویری منفی از نیروی انتظامی به وجود آورد، بلکه به‌طور غیرمستقیم بزهکاران را تشویق به انجام تخلف بدون ترس از مجازات کرد.

رسانه‌ها به‌ویژه در فضای مجازی، نقش قابل توجهی در شکل‌گیری افکار عمومی دارند. در این بحران‌ها، رسانه‌ها با بزرگ‌نمایی اعتراضات و تمرکز بر خشونت‌ها، تصویری نادرست از عملکرد نیروی انتظامی و دستگاه قضائی ترسیم کردند. این رسانه‌ها به‌جای ایفای نقش مثبت در تبیین مسائل و اصلاح نگرش‌ها، به تقویت دیدگاه‌های منفی نسبت به نیروی انتظامی پرداختند و عملاً اعتماد عمومی به این نهادها را کاهش دادند.

بازسازی اعتماد عمومی به نیروی انتظامی

در چنین شرایطی، ضروری است که بازسازی اعتماد عمومی به نیروی انتظامی و سایر نهادهای قانونی کشور در دستور کار قرار گیرد. در آموزه‌های دینی ما نیز تأکید شده است که بر اساس اصول اسلام، هر فرد و نهادی که مسئولیت اجرای قانون و تأمین امنیت دارد، باید از حمایت و همکاری مردم برخوردار باشد. این بازسازی اعتماد نیازمند ارائه پیام‌های روشن و مستند از سوی نهادهای قانونی است که نشان دهند نیروی انتظامی قادر است امنیت جامعه را حفظ کند.

همچنین، ضروری است که سلبریتی‌ها و شخصیت‌های عمومی در مواقع حساس، اظهارات خود را با دقت بیشتری بیان کنند و از دامن زدن به بحران‌های اجتماعی بپرهیزند. در این راستا، مردم باید به‌ویژه در فضای مجازی، از اخبار و اظهارات نادرست پرهیز کرده و به نظرات کارشناسی و مستند اعتماد کنند.

در نهایت، برای مقابله با بحران‌های اجتماعی و بازسازی اعتماد عمومی به نهادهای اجرایی، باید سیاست‌مداران، سلبریتی‌ها و رسانه‌ها مسئولانه‌تر عمل کنند. این تنها زمانی ممکن است که افراد در اظهارات خود به تأثیرات بلندمدت آن‌ها توجه کرده و به‌جای ایجاد شکاف و تفرقه، به تقویت اتحاد و همکاری با نهادهای قانونی پرداخته و از ایجاد هرگونه تصویر نادرست نسبت به این نهادها پرهیز کنند. تنها از طریق این رویکرد است که می‌توانیم امنیت اجتماعی را حفظ کرده و اعتماد مردم را بازسازی کنیم.

بیشتر بخوانیم

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها