رحا مدیا | علیرضا شهامت
اگر بپذیریم که حوزه علمیه فارغ از اشخاص خود دارای تاریخ، هویت، اندیشه، سنن و کنشی خاص است، و اگر خودمان را منسوب به این صنف میدانیم، باید به راحتی بپذیریم که شناختِ بخش زیادی از هویتِ خودمان در پسِ شناخت نهاد حوزه محقق میشود.
در واقع ما بیشتر اوقات، در پاسخ به این سوال که طلبه کیست؟ کارکردها و عقاید یک فرد طلبه را در نظر میگیریم و بعنوان تعریف طلبه بیان میکنیم؛ حال آنکه بخش زیادی از هویت حوزوی ما در شناخت هویت تاریخی حوزههای علمیه شکل میگیرد.
با هجوم زندگی مدرن به بافت زندگی حوزویان و تشکیکهای فراوان در مورد کلّ موجودیت و هویت حوزه، نسلهای جدید حوزه، به شکلی که بینایی خود را از دست داده باشند، دیگر قادر به دیدن عظمت حوزه و جایگاه جهانی آن نیستند. زین رو برای شناخت عمیق و همه جانبه از حوزه، از سویی باید ستونهای این بنای رفیع را در مفاهیم پشتیبان آن، یعنی در نظام مفاهیم دینی، و در لابلای متون مقدسمان جستجو کنیم. باید از خود بپرسیم که نهاد علمی مورد پسند رسول الله(ص)، امیرالمومنین(ع) و در عصر حاضر بقیة الله(عج)، چه مختصاتی دارد؟ یا اینکه، مفاهیمی چون «فقیه» «محدث» «عالم» و مانند آن چه جایگاهی در هندسه دین دارند؟
از دگرسو لازم است، عینیت حوزههای علمیه را بصورت کامل و واقعبینانه شناخت. که این شناخت در بخشهای رسمی و غیررسمی و سنتیِ آن؛ در ابعاد فردی آن و جمعی و صنفی آن و همچنین، در ساحتهای علمی و در ساحتهای اجرایی و حتی خدماتی حاصل خواهد شد.
باید از تاریخچه و کارکردهایی همچون شورای عالی، مرکز مدیریت، مرکز خدمات، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، تیپ امام صادق علیهالسلام، دادگاه ویژه روحانیت، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مرکز پژوهش های اسلامی مجلس و … باخبر بود. از سویی نیازمند بررسی ساختار بیوت مراجع، تکیه های عزاداری، مدرس های خارج، موسسات و مراکز مختلف فقهی، کلامی، فلسفی و هستیم تا شناخت مناسب به دست آید.
مگر میتوان جریانات مختلف فکری و علمی حوزه را ولو به اجمال نشناسیم، نقاط اشتراک و افتراق جریانهای سنتی، متجدد، غربگرا و غربستیز را نشناسیم و ادعا کنیم، به هویت حوزوی خویش احاطه داریم؟ این حوزهشناسی برای کسانی که دغدغهی اقامه ی دین، کنشگری حداکثری حوزهها و تریبت نیرو برای زمینه سازی ظهور بقیة الله(عج) را دارند، ضرورتی غیر قابل اهمال است. مع الاسف، عدم اعتقاد به شناخت ماهیت دینی و عینیت تاریخی حوزه، نقاط ابهام بسیار زیادی در فاهمه طلاب و روحانیون نسبت به حوزههای علمیه به وجود آورده است، که تنها با جهاد تبیینی منسجم و تشکیلاتی، قابل برطرف شدن است.
بنابراین، تنها وقتی طلاب حوزه علمیه میتوانند نقش اصلاحگری خود را ایفا کنند که از کل ظرفیت نهادی و تاریخی خودشان بهره مند شوند. آنها زمانی میتوانند پاسدار اسلامیت جمهوری اسلامی باشند، که همه نقاط قوت و ضعف خود را شناخته و تعاملی حداکثری با جمهوری اسلامی را شکل بدهند.
اصلاحِ امورِ خود حوزه، دغدغه جمع زیادی از بهترین نخبگان روحانیون بوده و هست (ر.ک به طرح اصلاحی امام خمینی که به آیت الله بروجردی تحویل شد)؛ همین دغدغه نیز تنها با شناخت دقیق و جامع از شرایط موجود حوزهها و زوایای آن امکانِ پیگیری دارد.
در پایان باید این سؤال را مطرح کرد: «چرا مطالعات خودِ حوزویان در زمینه شناخت حوزه در مقایسه با مطالعات حوزهشناسی اندیشکدههای خارجی و سازمانهای امنیتی داخلی به چشم نمیآید؟» به نظر میرسد شاید، آنگونه که دیگران ما را جدّی گرفتهاند، خودمان را جدّی نگرفتهایم و باید به مثابه جزئی از این جامعه مقدس روحانیت، سفری انفسی را شروع کرده و به شناخت شئون و زوایای خود بپردازیم.