رحا مدیا | طاهره قادری
سالها در ردههای مختلف از کف تا بالای نظام، مراتب مسئولیتها را تجربه کرده بود. آنچنان که او را فقط در قد و قواره یک حزباللّهیِ واقعی میتوان دید. آن حزباللّهیای که هدفش اتحاد و انسجام کشور و ملت بر پایه رضایت خدا و تثبیت جایگاه ولایت بود. نه بر پایه امثال شعارهای تو خالیه مدعیان وفاق!
روحش چنان بزرگ و مهذب شده بود که آغوشش برای تمام طیفهای سیاسی، حتی جناح مخالف هم باز بود. رفتار خاضعانه و خاشعانه او باعث شده بود که جناحهای مختلف و مخالف نظام هم در مقابل او احترام بگذارند البته که همواره از نیش و کنایه و حسدِ حسودان در امان نبود. چه آنهایی که سر سفره نشستنش با سربازان گلستانی و هم کلامی با کارگران را تمسخر کردند چه آنهایی که او را بهخاطر نگهداشتن برخی طیفهای مخالف در دولتش، سرزنش کردند.
آری او تربیت یافته حدیث سلسلة الذهب علی بن موسی الرضا بود کسی که در برابر اراده مولایش هیچ ارزشی برای خود قائل نبود. او نه فقط نهج البلاغه را از بَر بلکه آن را با تمام وجودش چشیده بود و سرلوحه اطاعت پذیری در عمل و کار و خدمت به مردم قرار داده بود.
جهد و تلاشهای شبانهروزیاش در طول دوران زندگیِ فردی و اجتماعی، هرگز قابل انکار و کتمان نیست. قطعاً آیندگان دولتش را سرآمد و الگو قرار میدهند و ما را بهخاطر قدر ندانستنش سرزنش خواهند کرد.
دولتی بر پایه نیروهای فرهیخته و جوان داخلی چون امیرعبداللهیان که دیگر سیاست خارجی ایران هرگز چنین وزیری را به خود نخواهد دید. دولتی بانگاه بلند به منابع درونی و دانش آموختگان داخلی نه امیدوار به نسخههای پوسیده غربی و نه با تکیه و التماس به مذاکرههای بیفرجام! دولتی که افتخارش اجرای قوانین قرآن و دست بیعت دادن با ولایت بود نه محتاج و آرزومندِ بیعت با دستان شیطان بزرگ و منافقین!
آری از بزرگمردی میگوییم که در مکتب اهل بیت آموخته بود بهترین راه نزدیک شدن و کسب رضایت ائمه علیهمالسلام علاوه بر ابراز محبت و عشق به ایشان، پیرویِ عملی از آنها و الگو قرار دادن سیره و سنت اخلاقی و سیاسی اهل بیت درخط مشی زندگی است. او چشیده بود که آدمی فقط تحت ولای امامت بزرگ و ابدی خواهد شد لذا چنان ذوب در ولایت بود که هیچ رتبهای برای خود قائل نبود!
صحن و سرای حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام شهادت خواهد داد که او یک لحظه از دویدن در دم و دستگاه اهل بیت و جلب رضایت نائب امام زمان عج خسته نشد.
اما آیا براستی شیاطین و ایادی آنها در داخل و خارج مرزهای اسلام تاب تحمل چنین سربازانی را دارند؟ واضح است که هرگز تحمل نداشته و نخواهند داشت و در مورد شهیدان رجایی و رئیسی نیز چنین بودند. و اما هرچند حقد و کینه دستان ناپاک او را برای همیشه از خدمت به ما قدرنشناسان گرفت اما این غریب الغربا بود که قیمتش را خوب میدانست و او را برای همیشه تحت انوار شمس الشموسی خود ماندگار کرد.
آری سخن گفتن از شهیدی که نائب امام زمانش بر صداقت و اخلاصِ در بندگی اش شهادت دهد، سخت است. آن بزرگمردی که هرگز مدعیِ از بَربودنِ قرآن و نهج البلاغه نبود اما جهاد شبانهروزیاش و خدمت خالصانه به مردم در جایجای نقاط کور ایران آینه تمام نمای ولایت پذیری او از صاحب نهج البلاغه بود.
آری این شهید رئیسی بود که زخمها به جان خرید تا نام ایران را آنچنان که شایسته مردم ایران است در عالیترین رتبه جهانی قرار بگیرد. تکرار چنین دولتی را آرزوست! روحش شاد و یادش گرامی.