فَحصی در چیستیِ حوزۀ انقلابی
روزهای پایانی سال1394 بود که یک کلیدواژه در میان اهالی علم و اندیشه سروصدا کرد و رسانه آن را در سطح عموم مردم نیز بازتاب داد؛ کلیدواژۀ حوزۀ انقلابی. از آن روز هرچند تحلیلهای بسیاری حول این کلیدواژه صورت پذیرفته اما هنوز مهمترین مرجع برای فهم دقیق از «حوزۀ انقلابی»، همان بیانات رهبرانقلاب است در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم. بیاناتی که در خود یک خطر اساسی را گوشزد میکرد؛ خطر انقلابزُدایی از حوزۀ علمیه که منجر به انقلابزدایی از نظام اسلامی نیز میشود.
به جهت زمانِ زیادی که از آن اعلان خطر گذشته، باید بگوییم تکرار و بر سر زبان انداختن «حوزه انقلابی» و یا تذکر دادن به آن، در شرایطی که هنوز خطر بیخ گوشمان است، امری ضروری میباشد؛ لکن در این نوشتار بیش از تکرار و تذکر، بنا را بر یافتن نسبت وضعیت کنونی خویش با «ماهیت و چیستی حوزه انقلابی» گذاشتهایم تا از این رهگذر به فهم رسالت خویش در برابر حوادث نوشونده برسیم. پس باید بیدرنگ پرسید: «حوزۀ انقلابی چیست؟»
انقلاب معنای روشنی دارد اگر نخواهیم در دالانهای تودرتویِ مباحث نظری فرو رویم. انقلاب یعنی آنچه در سال1357 رُخ داد و آن، چیزی نبود جز به میدان آمدن مردم برای یک خواست مهم. البته به میدان آمدنی که در آن توپ و تفنگ نقش محوری را بازی نمیکرد.
رهبرانقلاب ماجرا را اینگونه روایت میکند: «ما که اینجا توپ و تفنگی مصرف نکردیم؛ انقلاب ایران با توپ و تفنگ و کودتا و نیروی نظامی که پیش نرفت، فقط با حضور مردم پیش رفت؛ حضور بدنهای مردم، جسمهای مردم. دلها خوبند، دلها مؤثرند امّا دلها وقتی در خانهها بتپند و بیرون نیایند، هیچ اثری نمیگذارند؛ وقتی این دل تأثیرش آنچنان شد که جسم را حرکت داد و آورد به خیابان، آنوقت میشود آن راهپیماییها، میشود آن حرکت عظیم؛ و رژیم پادشاهی، با آن سابقه، با آن حمایتی که آمریکا از او میکرد و دیگران میکردند-فقط آمریکا هم نبود؛ آنوقت کشورهای کمونیستی هم از روی رقابت حمایت میکردند از رژیم شاه- بهوسیلهی مردم شکست خورد.»
نقطۀ پیوند حوزۀ علمیه با مفهوم انقلاب و عمل انقلابی در جایی نمایان میشود که بهسانِ رهبری از تاریخ بپرسیم: «مردم را چه کسی آورد به خیابان؟» و سپس پاسخ بشنویم: «طلبهها آوردند. بله، امام رهبر بود، اگر امام نبود بدون شک این اتّفاق اصلاً نمیافتاد؛ امّا ابزار امام چه بود؟ آن وسیلهای که فکر امام را، خواستۀ امام را، آن نیّت امام را تحقّق بخشید، عملیاتی کرد، اجرایی کرد، حوزۀ علمیّه بود، طلّاب بودند؛ ارتباط انقلاب با حوزۀ قم این است.»
از زاویۀ دیگری میتوان بحث را اینطور پیش بُرد که حوزۀ علمیه در ماجرای پیروزی انقلاب اسلامی، نقش یک دستگاه واسط را ایفا کرد. دستگاهی که ابتدا بینش انقلابی را در میان مردم توسعه داد و سپس مبتنی بر آن انگیزه و گرایش، انقلابی ساخت و در نهایت مجموعۀ بینش و گرایش انقلابی را به کُنش انقلابی بدل نمود. رهبرانقلاب به این واسطهگریِ حوزه به صراحت میپردازد: «پیشرو بودن و ورود، یک حلقۀ وصلی لازم داشت، یک حلقۀ واسطی لازم داشت؛ این حلقۀ واسط حوزۀ علمیۀ قم بود و البته حوزههای علمیۀ دیگر؛ فقط حوزۀ قم نبود. شما توجّه داشته باشید که این انقلاب عظیم، این پدیدۀ حیرتانگیز، این حادثهای که دنیا را تکان داد-[واقعاً] دنیا را تکان داد- منتهی میشود به این حلقۀ واسط، یعنی به حوزۀ قم. نسبت حوزۀ قم با انقلاب این است.»
اکنون با این توصیف از پیوند «حوزه» و «انقلاب» در بیانات رهبری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن حوزه علمیه در گرو این سه موضوع است: الف) ایجاد بینش انقلابی، ب) تولید گرایش انقلابی، ج) رهبری کنشهای انقلابی.
متفکران و اندیشمندان و صاحبان علم، طبعاً وظیفۀ ایجاد بینش را دارند. کما اینکه رهبری به آن اینگونه اشاره میکنند: «باید افراد صاحب فکر بنشینند فکر کنند. با کارهای سطحی، با فریاد کشیدن که احیاناً در یک جلسهای آدم داد بکِشد و به یکی اعتراض کند، با این حرفها مسئله درست نمیشود. راه، اینها نیست؛ راه، فکر کردن و اندیشیدن و حکمتآمیز برنامهریزی کردن، مجموعههای برنامهریزی شده را تهیّه کردن و دنبال کردن است؛ بنابراین بینش انقلابی در قم بایستی توسعه پیدا کند.»
موضوع دوم که اتفاقاً اهمیت بیشتری دارد، موضوع تبدیل بینش به گرایش یا تبدیل معرفت به ایمان است. امری که شاید بتوان به نحوی آن را به کارویژۀ تبلیغ در حوزۀ علمیه گره زد. مخصوصاً که رهبرانقلاب در دیدار اخیر با مبلغان و طلاب فرمود: «اولویّت حوزهها تبلیغ است… از جهت اینکه در نظام اسلامی پایه و قوام نظام، مردمند، ایمان مردم است و اگر چنانچه ایمان مردم نباشد، نظام نخواهد بود.» (بیانات؛21/4/1402)
میماند موضوع سوم و آن تبدیل این گرایش و ایمان به کنش انقلابی است. فرآیندی که رهبری از آن اینگونه یاد میکند: از سرمایۀ ایمان مردم برای تولید عمل صالح بهره بگیرید. مردم، مؤمنند، مردم ایمان دارند؛ این ایمان میتواند عمل صالح تولید کند؛ این کار را شما میتوانید بکنید؛ که امام بزرگوار ما استاد بینظیر این کار بود؛ امام، استاد بینظیر استفادۀ از ایمان مردم برای تولید عمل صالح بود. (بیانات؛14/3/1401)
در پیدا کردن نسبت وضعیت خویش با حوزۀ انقلابی باید یکبار دیگر این پرسش را تکرار کرد: «حوزه انقلابی یعنی چه؟» یعنی حوزهای که بتواند علاوه بر بینش و گرایش انقلابی، کنش انقلابی تولید کرده و آن را راهبری نماید. یعنی همان تولید عمل صالح از ایمان مردم.
اما نکته مهم آنکه عمل صالح در بیان رهبرانقلاب گسترۀ وسیع و در عین حال مرتبط با مسائل اساسی زندگی انقلابی دارد. ایشان میفرماید: «امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملّتها (باشد)، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملّتها باشد، در جهت استقلال و رُشد اقتصادی کشورها و ملّتها باشد، در جهت وحدت باشد، در جهت اقتدار امّت اسلامی باشد، در جهت ترویج علم در دنیای اسلام باشد، در جهت رشد دادن جوانهای دنیای اسلام باشد، هر حرکتی در این جهت عمل صالح است» (بیانات؛24/8/1398) همچنین ایشان در جای دیگری ذیل توضیح آیۀ120 از سورۀ توبه، عمل صالح را اینگونه معرفی میکند: «آن کاری که غیظ کفّار را برانگیزد، عمل صالح است.» (بیانات؛21/4/1402) و غیظ کفار جز با همان مواردی که در باب استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمیِ ملتها مطرح شد، برانگیخته نمیشود. از این رو مرزبندی با موضوع دشمن، استکبار و آمریکا به شدت در نگاه رهبری حائز اهمیت است و این شاخصهای برای عمل صالح است که حوزۀ انقلابی بایستی در راستای پدیدایی آن همت گمارد.
همچنین رهبرانقلاب دربارۀ دوگونۀ مخالفت با انقلاب اسلامی از درون حوزههای علمیه اینگونه میفرماید: مخالفت با انقلاب هم دوجور است، یکوقت صریحاً کسانی با انقلاب مخالفت میکنند -که این هم در حوزه وجود دارد، نه اینکه وجود نداشته باشد، ما بیاطّلاع نیستیم؛ حالا کسانی هستند صریحاً گوشهکنار [مخالفت میکنند]؛ البتّه کم هستند- یکوقت هست که نه، صریحاً با انقلاب مخالفت نمیشود، [بلکه] با مبانی و مبادی اعتقادی انقلاب مخالفت میشود؛ روی اینها باید حساس بود. اینکه ملاحظه میکنید بنده مرتّب روی مسئلۀ استکبار تکیه میکنم، روی مسئلۀ آمریکا تکیه میکنم، [به خاطر] این نیست که از روی عادت، آدم دائم بخواهد یک حرفی را تکرار کند؛ نه، اینها احساس خطر است. اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحط جهانی هویت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد؛ اهمیت نظام اسلامی -که میگوییم دنیا را تکان داد این انقلاب- بهخاطر این است؛ یک چیز جدید آورد.»