یادداشت؛

عملگرایی هوشمندانه و کارآمد؛ شاخصه مهم مکتب حاج قاسم

یکی از نقاط قوت عملکرد حاج قاسم که در مکتب ایشان نیز تبلور دارد، ناظر به عملگرایی هوشمندانه بر اساس همان روحیه انقلابی و جهادی است، چه آنکه فرمانده و مسئولی چون او آن‌چنان استقامت و جسارت در کارها و در وسط میدان داشت، باعث می‌شد با الهام بخشی ایشان، نیروهای زیرمجموعه نیز با انگیزه بالا به فعالیت بپردازند و به لطف الهی بر مشکلات و سختی‌ها غلبه کنند.

رحا مدیا | رسول عباسی، عضو هیأت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س)

ویژگی‌های متعددی برای سردار دل‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی در طول سال‌های اخیر چه در زمان حیات پر برکت‌شان و چه پس از شهادت ایشان بیان شده است که از آن جمله می‌توان به مواردی چون روحیه جهادی و انقلابی، بی توقع بودن، رعایت حق الناس، اخلاص و ولایتمداری، شجاعت و جسارت، متواضع بودن و ساده‌زیستی، با مردم بودن، مدیریت و فرماندهی همه‌جانبه، خانواده‌محور بودن و… اشاره کرد.

با این حال اگر بخواهیم که بر اساس شاخصه‌های مکتب حاج قاسم آن هم ناظر به تحولات و مباحث روز برای زمان فعلی جامعه خود، نکته‌ای را بیان کنیم به عقیده بنده، باید به عملگرایی هوشمندانه ایشان اشاره کنیم.

به هر حال ما امروز در وضعیت جنگ ترکیبی قرار داریم. این را همه می‌دانیم که شهید سلیمانی در عرصه نظامی و مأموریت‌هایی از این جنس، یک فرد کاملاً موفق و پیشرو بودند اما باید توجه داشت که جنگ ترکیبی فقط به حوزه نظامی محدود نمی‌شود و به ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… نیز ارتباط پیدا می‌کند. از این رو در چنین نبردی می‌بایست به‌دنبال ویژگی و صفتی از ایشان باشیم که در همه این عرصه‌ها فراتر از مباحث نظامی به ما الگویی اثربخش و کارآمد بدهد که منظورم در اینجا تأکید بر عمل‌گرایی هوشمندانه و خردورزانه ایشان است.

توضیح بیشتر اینکه به‌دور از تعارفات مرسوم ما باید بپذیریم که در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، دچار بیماری‌ها و معضلاتی هستیم، کما اینکه نظام اداری و اقتصادی کشور ما از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و پیشتر از آن نیز دچار مشکلات و معضلاتی همچون تورم و سوء مدیریت‌ها و مشکلات دیگر بوده است و گاهی احساس می‌شود هر چه جلوتر می‌رویم گویا قرار است به این ویروس و معضل عادت کنیم و حال آنکه باید با علاج مشکل به‌دنبال ارتقای سطح کارآمدی در حاکمیت به‌خصوص در مباحث اقتصادی باشیم.

 از سویی وقتی معیارها و شاخصه‌های عدالت را بررسی می‌کنیم متوجه برخی ضعف‌ها و نقص‌ها می‌شویم که باید ریشه برخی از آنها را در فقدان یا ضعف عملگرایی خردمندانه جستجو کنیم.

در طول سال‌های گذشته، صدها سیاست کلان در کشور به تصویب رسیده و چندین برنامه توسعه بعد از انقلاب اجرا شده اما واقعیت آن است که بخش اندکی از آنها به‌معنای واقعی به مرحله اجرا رسیده و نتیجه مطلوب را به‌همراه داشته است.

ما در ادبیات مدیریت استراتژیک بحثی داریم مبنی بر اینکه یک برنامه با وجود زمان قابل توجهی که برای تدوین آن صرف می‌شود، وقتی کارآمد و مؤثر است که در عرصه اجرا خودش را نشان دهد. البته بخش آماده‌سازی و تدوین برنامه و طرح بسیار مهم است اما اگر در اجرا به آن توجه نشود، عملاً اثربخشی لازم را نخواهد داشت.

در بسیاری از عرصه‌های اقتصادی به‌عنوان مثال همچون خودرو، سکه و ارز، مسکن و… از منظر حاکمیتی دچار آسیب‌ها و مشکلاتی هستیم که ضعف در عملگرایی به آنها دامن هم زده‌است.

اتفاقاً یکی از نقاط قوت عملکرد حاج قاسم که در مکتب ایشان نیز تبلور دارد، ناظر به عملگرایی هوشمندانه بر اساس همان روحیه انقلابی و جهادی است، چه آنکه فرمانده و مسئولی چون شهید سلیمانی آن‌چنان استقامت و جسارت در کارها و در وسط میدان داشت که باعث می‌شد با الهام بخشی ایشان، نیروهای زیرمجموعه نیز با انگیزه بالا به فعالیت بپردازند و به لطف و یاری الهی بر مشکلات و سختی‌ها غلبه کنند.

ایشان وقتی یک برنامه را طراحی می‌کرد، برای موفقیت در عرصه اجرا به‌خوبی نیروهای خویش را توجیه و سازماندهی می‌کرد و به آنها آموزش‌های لازم را می‌داد و از سویی در حوزه عمل بر اساس همان هدف الهی، کار را تا مرز شهادت انجام می‌داد و لذا ما در عرصه‌های مختلف از جمله حوزه اقتصاد افرادی می‌خواهیم که مثل حاج قاسم، سردار عمل باشند نه صرفاً سردار سخن و برنامه محض!

در واقع ما امروز بیش از هر چیزی به سرداران عمل نیاز داریم در حوزه اقتصاد و فرهنگ، نه اینکه شاهد باشیم مصوبات متعددی در حوزه‌های گوناگون وجود دارد اما وقتی بررسی دقیق می‌کنیم متوجه می‌شویم که در عرصه عمل لنگ می‌زنیم و هنوز نتوانسته‌ایم به نتایج مورد نظر دست پیدا کنیم.

به‌خصوص در عرصه فرهنگ برای ساخت و تولید محصولات فرهنگی که نیازهای جامعه را به‌خوبی پاسخ دهد ما نیاز به عملگرایی از جنس حاج قاسم داریم. به هر حال باید توجه داشت که فرهنگ به صرف فلان مصوبه فرهنگی اصلاح نشده و به سامان نمی‌رسد بلکه نیازمند عمل گرایی خردمندانه است

نکته حائز اهمیت دیگر اینکه نظارت میدانی یکی دیگر از شاخصه‌های مکتب حاج قاسم است، چه آنکه ایشان وقتی برنامه را تدوین می‌کرد در راستای اصلاح آن به‌دنبال نظارت‌های لازم بود و این گونه نبود که کناری بنشیند و کاری به نظارت‌های میدانی نداشته‌باشد.

شاید این فرهنگ نفتی ما را ضعیف و کم تحرک کرده و اراده‌ها را تا حدودی از ما گرفته باشد اما باید بدانیم که با ابلاغ صرف برنامه‌ها ما به اهداف مدنظر نمی‌رسیم بلکه نیاز به حضور در میدان داریم و اینکه اشکالات هر برنامه را در میدان عمل رصد کرده و در کمترین زمان ممکن در مقام اصلاح و رفع مشکلات برآییم.

در این زمینه به دشت نیازمند تغییر نگاه و رویکرد داریم و در این خصوص نیز حاج قاسم بهترین الگو است.

واقعیت آن است که الآن در شرایطی قرار داریم که فقط از مشکلات سخن می‌گوییم و تحمل رنج‌ها را مشاهده می‌کنیم لذا اگر بتوانیم این تغییر رویه را با عملگرایی هوشمند در حوزه حاکمیت ببینیم بسیاری از گرفتاری‌ها و معضلات خودبه‌خود مرتفع می‌شود.

در همین کشورهایی که ما به آنها صفت توسعه یافته می‌دهیم و آنها را به اسم مکاتب بازار آزاد در اقتصاد می‌شناسیم اما در عمل مشاهده می‌کنیم که بحران‌های اقتصادی بسیاری را همین کشورهای غربی تجربه کرده‌اند و با این حال آموخته‌اند که رهاشدگی بازارها باعث ساماندهی آنها نمی‌شود، بلکه برعکس، شدیدترین و سخت‌گیرانه ترین حاکمیت‌ها را در نظام کشورهای غربی می‌بینیم و این در حالی است که علی‌رغم شعار آزادی که سرمی دهند آن را صرفاً به برخی مسائل مثل پوشش و… محدود کرده‌اند.

به‌عنوان مثال در حوزه مسکن، سخت‌گیرانه‌ترین قوانین در بسیاری از کشورهای غربی وجود دارد به‌نحوی که حتی نسبت به نرخ اجاره منازل نیز این مسأله مشهود است و آنها به هر گونه رفتار خارج از ضوابط قانونی، با تنبیهات و مجازات قانونی و مالیات سنگین پاسخ می‌دهند. خلاصه آنکه تا این عمل گرایی دقیق و هوشمندانه را نداشته باشیم از این مشکلاتی که در عرصه‌های مختلفی چون اقتصاد بدان دچار هستیم، رهایی پیدا نخواهیم کرد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها