یادداشت؛

عهدی که با وفاداری به پایان رسید

رسالت سید مصطفی خمینی با آن‌که در بند و زندان بود، پایان نیافت. او در جهت عمل به وظیفه‌ی خود نسبت به امام و انقلاب، به تربیت افراد محبوس در زندان اهتمام ورزید و به کتابت مسائل مستحدثه‌ی تدریس‌شده از سوی امام، با حداقل امکانات پرداخت.

رحا مدیا | معصومه حسنعلی زاده

تکاپوی او برای آزادی امام ادامه‌ داشت. گویا لحظه‌ای درنگ را هم برخود جایز نمی‌دانست. با رفتن نزد روحانیون، تشویق آنان به اعتراض علیه بازداشت امام و درخواست اعتصاب از کسبه‌ی بازار، از تلاش بی‌وقفه‌ی خود دست نکشید تا آن‌که به دست رژیم، بازداشت شد.

رسالت سید مصطفی خمینی با آن‌که در بند و زندان بود، پایان نیافت. او در جهت عمل به وظیفه‌ی خود نسبت به امام و انقلاب، به تربیت افراد محبوس در زندان اهتمام ورزید و به کتابت مسائل مستحدثه‌ی تدریس‌شده از سوی امام، با حداقل امکانات پرداخت.

پس از آزادی نیز، وی با مقاومت در برابر تبعید اختیاری به ترکیه، خصومت رژیم را با ادامه‌ی نهضت امام افشا کرد، چراکه اگر اختیارا می‌رفت، ظاهر این سفر، برای جویا شدن از حال امام به نظر می‌رسید. یار وفادار امام، فرزندی را که در انتظار تولدش نشسته ‌بود تقدیم راه امام و انقلاب کرد و او را در یورش عمّال رژیم به خانه‌اش، از دست داد.

آری، سید مصطفی خمینی، با شهادت خود نیز، سیلی خروشان از اعتراضات را علیه طاغوت برانگیخت و نه در مقام گفتار و سخن که در عمل خویش، با گذشتن از جان خود و عزیزانش، صدق عهدی را که میان خود و امامش داشت، به منصه‌ی ظهور رساند و به تمام ولایت‌مداران، خاصّه، طلاب و حوزویان آموخت که جهاد در راه تحقق امر ولی، با سکون و سکوت امکان‌پذیر نیست و در این مسیر، باید از تمام توان و دارایی خویش حتی با وجود سختی شرایط و کمبود امکانات بهره جست.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها