رحا مدیا | زینب سید میرزایی
رسالت پیامبر تکمیل شده و اینک حیدر امیرالمؤمنین است. حاجیان حجةالوداع را با پیامی مهم و گوهری گرانبها به پایان رساندهاند و هر یک از آنها مامورند تا پیام غدیر را به جهان اسلام آن روز ابلاغ کنند. کاروان پیامبر به سمت مدینه حرکت میکند. لحظه خداحافظی فرا رسیده است.حانیه و آتیه یکدیگر را در آغوش میگیرند، با اشک باهم وداع میکنند و قرار میگذارند سر حوض کوثر وقت پس دادن امانت رسول خدا همدیگر را ملاقات کنند.
آتیه با صدای خانم امامی به خود میآید، نقاشیاش تمام شده است. برگه نقاشی بوی گل محمدی میدهد. اثر هنری آتیه بهعنوان یک تصویر سرشار از واقعیت و احساس مقام اول را آورده است. یکی از هدایای نفیس دیدار با مقام معظم رهبری امام خامنهای است. حالا آتیه برگه به دست در حسینیه امام خامنهای نشسته است و به سخنان ایشان گوش سپرده است. پس از اتمام سخنرانی، دوان دوان خود را به حضرت آقا میرساند، تا میآید سلام کند حضرت آقا گل سلام را تقدیمش میکند. چقدر این رفتار آشناست. با اشتیاق میگوید: آقا جان این نقاشی هدیه من به شماست، دوستتان دارم و میدانم که شما سکاندار کشتی غدیر هستید تا روز ظهور. امام خامنهای مهربانانه به آتیه نگاه میکند و لبخندی از روی رضایت میزند و این لبخند و نگاه نیز چقدر برای آتیه آشناست. و حضرت آقا میگویند: دخترم آتیه قراری که با حانیه گذاشتی یادت نرود! آتیه میگوید: چشم آقا جان و به دوردستها مینگرد، حانیه از آن دور دستها برایش دست تکان دهد.