یادداشت؛

غزه، بر لبه فراموشی

وضعیت غزه، وضعیت یک ملت نیست؛ وضعیت وجدان بشریت است. هر کودکی که در غزه زیر آوار جان می‌دهد، هر مادری که فرزندش را در آغوش می‌گیرد و فریاد می‌زند، هر پدری که خانه و خانواده‌اش را از دست می‌دهد، بخشی از انسانیت ما را با خود به خاک می‌سپارد. ما نمی‌توانیم و نباید اجازه دهیم که این فاجعه، در سایه دیگر اخبار، به فراموشی سپرده شود.

رحا مدیا | علیرضا مکتب‌دار

در هیاهوی اخبار و تحولات پرشتاب جهان، گاه فریاد مظلومان در میان غوغای رسانه‌ها گم می‌شود. گاه قلبمان چنان درگیر مسائل روزمره و بحران‌های نزدیک به خودمان می‌شود که فراموش می‌کنیم در گوشه‌ای از این کره خاکی، مردمانی زیر بار سنگین ظلم و جنایت، نفس می‌کشند و هر روز با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند. امروز، بر لبه فراموشی ایستاده‌ایم؛ فراموشی درد و رنج مردم مظلوم غزه، فراموشی کودکان بی‌پناهی که زیر بمباران‌های بی‌امان رژیم صهیونیستی، نه تنها خانه و خانواده، بلکه حق زندگی را از دست داده‌اند. ما درگیر اخبار حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به ایران شده‌ایم، درگیر تحلیل‌ها و واکنش‌ها به این تهاجم غیرانسانی و حمایت‌های شرم‌آور کشورهای غربی از این جنایت. اما در این میان، نباید اجازه دهیم که فریاد مظلومان غزه در میان این هیاهو گم شود. نباید بگذاریم که کودکان بی‌گناه این سرزمین مقاوم، در سایه اخبار دیگر، از خاطرمان محو شوند.

غزه، این سرزمین کوچک اما مقاوم، سال‌هاست که زیر یوغ ظلم و اشغال رژیم صهیونیستی، به نمادی از مظلومیت و پایداری تبدیل شده است. مردمانی که با دست‌های خالی اما دل‌هایی پر از ایمان و امید، در برابر یکی از مجهزترین و بی‌رحم‌ترین ارتش‌های جهان ایستاده‌اند. کودکانی که به جای بازی در کوچه‌ها و پارک‌ها، در میان آوارها و خرابه‌ها بزرگ می‌شوند؛ به جای قلم و کتاب، صدای انفجار و فریاد را می‌شناسند. این کودکان، آینده غزه‌اند، اما آیا آینده‌ای برایشان باقی مانده است؟ هر روز که می‌گذرد، اخبار هولناک‌تری از این سرزمین به گوش می‌رسد. بمباران‌های بی‌امان، محاصره‌ای که حتی اجازه ورود دارو و غذا را نمی‌دهد، و جنایت‌هایی که قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد. و حالا، در میان این همه ظلم، خبری دیگر دلمان را لرزاند: خلبانان صهیونیستی، پس از تهاجم به آسمان ایران، باقیمانده مهمات و بمب‌های خود را بر سر مردم بی‌دفاع غزه ریخته‌اند! این خبر، نه تنها از عمق بی‌رحمی این رژیم پرده برمی‌دارد، بلکه نشان می‌دهد که غزه، حتی در لحظات دیگر بحران‌ها، همچنان هدف جنایت و خشم این رژیم کودک‌کش است.

ما، به عنوان انسان‌هایی که قلبمان برای عدالت و انسانیت می‌تپد، چگونه می‌توانیم این فاجعه را نادیده بگیریم؟ چگونه می‌توانیم اجازه دهیم که مظلومیت مردم غزه، در میان اخبار مربوط به تهاجم رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، و حمایت‌های شرم‌آور کشورهای اروپایی از این اقدامات خلاف قوانین و عرف بین‌المللی، از یادها برود؟ مگر نه این است که مردم غزه، سال‌ها با حمایت‌های معنوی و مادی ایران، قوت قلب گرفته‌اند و امیدوار شده‌اند که روزی این ظلم پایان یابد؟ مگر نه این است که هر فریاد مقاومت در غزه، با نام ایران و حمایت‌هایش گره خورده است؟ پس چگونه می‌توانیم در این روزها که خودمان درگیر بحرانی دیگر هستیم، آنها را فراموش کنیم؟

وضعیت غزه، وضعیت یک ملت نیست؛ وضعیت وجدان بشریت است. هر کودکی که در غزه زیر آوار جان می‌دهد، هر مادری که فرزندش را در آغوش می‌گیرد و فریاد می‌زند، هر پدری که خانه و خانواده‌اش را از دست می‌دهد، بخشی از انسانیت ما را با خود به خاک می‌سپارد. ما نمی‌توانیم و نباید اجازه دهیم که این فاجعه، در سایه دیگر اخبار، به فراموشی سپرده شود. جهان، به ویژه کشورهای اسلامی، در برابر این ظلم، سکوت کرده‌اند. نه تنها حرکتی برای حمایت از مردم غزه انجام نمی‌دهند، بلکه برخی از این کشورها، در کمال تأسف، به دنبال عادی‌سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی هستند. این عادی‌سازی، نه تنها خیانت به مردم غزه، بلکه خیانت به تمام ارزش‌های انسانی و اسلامی است. چگونه می‌توان با رژیمی که دستش به خون کودکان بی‌گناه آلوده است، دست دوستی داد؟ چگونه می‌توان در برابر این همه جنایت، سکوت کرد و حتی به همکاری با جنایتکار روی آورد؟

اما مسئولیت ما چیست؟ ما که در ایران، خود درگیر تهاجم و تهدید هستیم، چگونه می‌توانیم صدای غزه باشیم؟ شاید بگویید که ما نیز درگیر مشکلات خودمان هستیم، که ما نیز زیر فشار تهدید و تحریم، نفس می‌کشیم. اما مگر نه این است که درد غزه، درد ماست؟ مگر نه این است که مقاومت غزه، بخشی از مقاومت ماست؟ ما نمی‌توانیم و نباید اجازه دهیم که این مظلومیت، در هیاهوی اخبار دیگر، از ذهن و قلبمان پاک شود. ما باید صدای غزه باشیم، باید فریاد مظلومان را به گوش جهان برسانیم. هر کدام از ما، به اندازه توان خود، می‌توانیم در این راه قدم برداریم. از نوشتن در شبکه‌های اجتماعی گرفته تا صحبت کردن با دوستان و خانواده، از آگاه‌سازی دیگران تا دعا برای این مردم مظلوم. هر قدم کوچک، می‌تواند بخشی از این بار سنگین را از دوش غزه بردارد.

کودکان غزه، این فرشتگان کوچک، بیش از هر چیز به یادآوری ما نیاز دارند. آنها نیاز دارند که بدانند جهان هنوز آنها را می‌بیند، که قلب‌هایی برایشان می‌تپد، که هنوز کسانی هستند که برایشان اشک می‌ریزند و دعا می‌کنند. آنها نیاز دارند که بدانند فراموش نشده‌اند. تصور کنید کودکی را که در میان آوارها، به دنبال مادرش می‌گردد، کودکی که شب‌ها از صدای بمباران به خود می‌لرزد، کودکی که به جای خنده، اشک بر چهره‌اش نقش بسته است. آیا می‌توانیم این تصویر را از ذهنمان پاک کنیم؟ آیا می‌توانیم اجازه دهیم که این کودکان، در سایه اخبار دیگر، از یادمان بروند؟

اخبار اخیر از غزه، قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد. بمباران‌های بی‌امان، محاصره‌ای که حتی اجازه ورود کمک‌های بشردوستانه را نمی‌دهد، و جنایت‌هایی که هر روز ابعاد جدیدی به خود می‌گیرد. و در این میان، خبر هولناک ریختن بمب‌های باقی‌مانده خلبانان صهیونیستی بر سر مردم غزه، پس از تهاجم به ایران، نشان می‌دهد که این رژیم، هیچ حد و مرزی برای جنایت خود نمی‌شناسد. این اقدام، نه تنها یک جنایت جنگی، بلکه یک توهین آشکار به تمام ارزش‌های انسانی است. چگونه می‌توان چنین بی‌رحمی را توجیه کرد؟ چگونه می‌توان در برابر این ظلم، سکوت کرد؟

ما بر لبه فراموشی ایستاده‌ایم، اما نباید اجازه دهیم که این لبه، ما را به پرتگاه بی‌تفاوتی بکشاند. نباید اجازه دهیم که مظلومیت غزه، در میان هیاهوی اخبار دیگر، از یادمان برود. ما باید به یاد داشته باشیم که هر فریاد مقاومت در غزه، هر قطره خونی که بر خاک این سرزمین می‌ریزد، بخشی از مبارزه برای عدالت و آزادی است. ما باید به یاد داشته باشیم که کودکان غزه، نه تنها آینده این سرزمین، بلکه آینده انسانیت هستند. اگر امروز سکوت کنیم، اگر امروز فراموش کنیم، فردا چه پاسخی برای وجدان خود خواهیم داشت؟

در پایان، از همه کسانی که این یادداشت را می‌خوانند، می‌خواهم که لحظه‌ای تأمل کنند. لحظه‌ای به کودکان غزه فکر کنند، به مادرانی که فرزندانشان را از دست داده‌اند، به پدرانی که خانه و خانواده‌شان را در یک چشم به هم زدن از دست داده‌اند. لحظه‌ای به این فکر کنند که اگر ما سکوت کنیم، اگر ما فراموش کنیم، چه کسی صدای آنها خواهد بود؟ بیایید عهد ببندیم که غزه را فراموش نکنیم، که فریاد مظلومان را به گوش جهان برسانیم، که حتی در سخت‌ترین شرایط، قلبمان برای غزه بتپد. بیایید نگذاریم که غزه، در پرتگاه بی‌تفاوتی ما سقوط کند. غزه، منتظر ماست؛ منتظر صدای ما، منتظر حمایت ما، منتظر یادآوری ما. بیایید نشان دهیم که هنوز انسانیت زنده است، که هنوز قلب‌هایی برای مظلومان می‌تپد. غزه را فراموش نکنیم، کودکان غزه را از یاد نبریم.

یادداشتی دیگر از همین نویسنده

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها