به گزارش رحا مدیا، حجت الاسلام دکتر محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در همایش «فقه مقاومت؛ غزه در ترازوی فقه» درباره فقه مقاومت گفت: در صد ساله اخیر استقلالطلبیها و انقلابها در کل جهان به خصوص در جهان اسلام تا انقلاب اسلامی، ظرفیت بسیار مناسبی برای شکوفایی فقه المقاومه بود. جا دارد بررسی بشود که چرا این اتفاق نیفتاد. در میان تحولاتی که رخ داد انقلاب اسلامی باعث شکوفایی فقه سیاسی در حوزه تشیع شد؛ اما ماجرای فلسطین و اخیر غزه یکی از نقطه عطفهایی است که مثل انقلاب اسلامی فقه مقاومت اهلسنت را هم فعال میکند. در طول تاریخ شاید کم پیش آمده که اهلسنت اینطوری با فتوا، بهصورت لجنهای در مقابل هم بایستند و همدیگر را بهنوعی تکفیر کنند.
وی درباره محتوای فتوای لجنه قطری گفت: فتوای جهادی که داده شده و از آن خوشحال هستیم از طریق اخوانیها بود، این فتوا، فتوای خوبی است. این شمشیر دوگانه است که دو ظرفیت دارد؛ یکی اینکه باعث نشویم جریان افراطیگری که اوجش داعش است تقویت شود. از طرفی هم وقتی این را تقویت کنیم باید مراقب باشیم که جریان رقیبش جریان الازهر است. به هر حال یک مجموعه بنیادین و با سابقه است که اگر چه ما نتوانستیم با آنها کار کنیم و مشکل از ضعف خودمان بود، از آن طرف هم سیگنالهای لازم ارائه نشد.
مسئول انجمن مطالعات سیاسی حوزه درباره چالشی که دو فتوا ایجاد کردند، گفت: در واقع نگاه اخوانی، خیلی فتوای مدرن، ناظر به واقعیتهای موجود و فراگیر، مثلاً محصور در تفکر اخوانی هم نیست و یک جاهایی به تفکر شیعه و انقلاب هم نزدیک میشود. در مقابلش یک تفکر سنتی داریم که در نقدش تلاش میکند همه مسائل را به سنت برگرداند. میگوید بر خلاف مصالح و بر خلاف اینکه در روایات آمده که تحت رایت دولت مشروع باید قیام شود و باید حافظ نظم موجود باشید و امثال این مسائل که مبنای فقه اهلسنت است را مطرح میکند.
او ادامه داد: خیلی خوب است که یک کار جدی در مقارنهسازی بشود. هر دو اینها در مقابل تفکر شیعه هستند و مبنای ما متفاوت از آنها است. در این شرایط بد نیست که مقارنهسازی و مقایسهای بین هر دو فتوا با تفکر شیعه انجام شود. ضمن اینکه ما خودمان را در مقابل آنها قرار ندهیم، در عین حال اعلام موضعی هم بشود که ضمن اینکه اشتراکاتی با آنها داریم، این ویژگیها را هم داریم و بهرغم اینکه حکومت شیعی هستیم و تفکر اهل بیتی هست، به دفاع از اهلسنت برخواستیم.
مهاجرنیا درباره شاخصههای دو فتوا گفت: در فتوای مصریها میگوید که باید حفظ وضع موجود و حاکمیت را در نظر گرفت؛ اما در فتوای مقابلش ویژگیهای جدیدی مطرح میشود. در پایان فتوای مصری بهرغم اینکه سنتی حرف میزند و به نشانههای سنت کاملاً ارجاع میدهد، یک دفعه لیبرال شده است. اینها در فتوای اهلسنت، این نوع ادبیات یک سبک لیبرالی است و در فتوای آنها این عقلانیت نیست؛ چون همه کارهای آنها مصلحت متناسب با حاکمیت جور است. حکمتی وجود ندارد. عقلانیتش عقلانیت تغلب است.
وی با اشاره به اینکه نقد طرف مصری فقط بر لجنه قطری نیست، خاطرنشان کرد: به خود فلسطینیها هم نقد زده است. اینها دعوای کبروی هم دارند؛ یعنی خود فلسطینیها که بعد از 70 سال ظلم، برخاسته و از خودش دفاع میکند، در نامهای که هست تعبیر «ماجراجوییهایی عاقبت نیندیشانه» میکند و به خود حماس میزند. در واقع میخواهد بگوید شما که فتوا میدهید عواقب کار را نمیبینید. اما جریانها (حماس) خلاف وضع موجود عمل کردند.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: بهنوعی میخواهد بگوید که فلسطینیها هم باید تعامل با جور را میپذیرفتند و حق نداشتند هرج و مرج کنند و امنیت را خراب کنند؛ یعنی حتی امنیت در سرزمینهای اشغالی هم گویا با مبنای اهلسنت جور در میآید که برای حفظ وضع موجود هرج و مرج نشود؛ حتی در دولت صهیونیستی هم این مبنا گویا در نامه دیدهمیشود.
گفتنی است، نشست «همایش فقه مقاومت؛ غزه در ترازوی فقه» به همت گروه فقه سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و با همکاری نهادها و مؤسسات علمی و رسانهای همچون مرکز مطالعات راهبردی خبرگزاری تسنیم و مدرسه اندیشهورز رحا در قم برگزار شد.
گزارشگر: بابک شکورزاده