به گزارش رحا، حجتالاسلام دکتر محمدعلی رنجبر، مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در نشست مجازی «جایگاه قرآن در ساختار آموزشی حوزههای علمیه» برگزار شد، گفت: امروز طلاب علوم دینی از همان ابتدا با قرآن مأنوس هستند؛ هرچند تا آنچه ایدهآل است فاصله داریم.
رییس هیات مدیره موسسه مطالعات راهبردی جهان تمدن رسالت گفت: امام خمینی ابتدای دهه چهل وقتی به نجف تبعید شدند درسی را با عنوان حکومت اسلامی و ولایت فقیه میگذارند. در مقدمه بحث، بیانی را دارند که میفرمایند: «مثلاً تبلیغ کردهاند که اسلام دین جامعی نیست طرز حکومت و قوانین حکومتی نیاورده است. اسلام فقط حیض و نفاس است اخلاقیات هم دارد اما راجع به زندگی و اداره جامعه چیزی ندارد. تبلیغات سوء آنها متأسفانه مؤثر واقع شده است الان گذشته از عامه مردم طبقه تحصیل کرده چه دانشگاهی و چه بسیاری از محصلین روحانی اسلام را درست نفهمیدهاند و از آن تصور خطایی دارند همان طور که مردم افراد غریب را نمیشناسند اسلام را هم نمیشناسند و اسلام در میان مردم دنیا به وضع قربت زندگی میکند….»
وی با اشاره به اوج مطلب امام از نقص در نظام آموزشی حوزه در آن مقطع، فراز دیگری از امام را نقل کرد که فرموده بودند: «برای اینکه کمی معلوم شود فرق میان اسلام و آنچه که بهعنوان اسلام معرفی میشود تا چه حد است، شما را توجه میدهم به تفاوتی که میان قرآن و کتب حدیث با رسالههای عملیه است.»
رئیس حوزه ریاست دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: امام در آن مقطع یک نوع آسیب شناسی بزرگی از آنچه که در حوزهها کار میشود و از خروجی این حوزهها و ستونهای حوزه یعنی مراجع نقد میکنند که بهلحاظ جامعیت و اثری که میتواند رسالهها داشتهباشد، وقتی مقایسه با کتب حدیث و قرآن میشود به کلی تفاوت دارد و امام ادامه میدهد که نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی ان از نسبت صد به یک هم هم بیشتر است.
وی افزود: امام خمینی اعتراض میکند که همه احکام اسلام را از یک دوره کتاب حدیث و همین طور در قرآن چند مورد راجع به وظایف انسان نسبت به پروردگار است و مابقی درباره اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق، سیاست و تدبیر جامعه است. اینها در نظام آموزشی حوزه خوب تدریس نمیشد.
مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم با کلامی از رهبر انقلاب در طرح کلی اندیشه اسلامی گفت: رهبر انقلاب میفرماید: «طرح اسلام بهصورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یک آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسانها، یکی از فوریترین ضرورتهای تفکر مذهبی است. مباحثات و تحقیقات اسلامی، پیش از این بهطور غالب، فاقد این دو ویژگی بس مهم بوده.» یعنی دارای اصول منسجم نیست و ناظر به زندگی اجتماعی انسانها نیست.
دکتر رنجبر فراز دیگری از کلام رهبر انقلاب را نقل کرد که فرمود: «سخن دیگر آنکه قرآن سند قاطع و تردید ناپذیر در بیشترین موارد سهمی در روشنگری و راهگشایی نیافته و بهجای آن، دقتهای شبه عقلی و یا روایات و منقولات ظنی و گاه با اعتباری بیشتر، میداندار و مسئول شناخته شده و بالنتیجه تفکرات اعتقادی جدا از قرآن و بیاعتنا به آن نشر یافته و شکل گرفته است. شاید همین بی ارتباطی یا احساس بینیازی از امکان استفاده صحیح، موجب آن گشته که در تدبر در آیات قران جای خود را به قرائت و تلاوتی سطحی و فاقد نتیجه و ثواب دنیوی و یکسره برای پاداش و ثواب اخروی داده و کتاب کریم الهی دست مایه عوامیها و عوامفریبیها بشود.»
وی افزود: رهبر معظم انقلاب هم اشاره دارد که متأسفانه قرآن بهعنوان محور تحقیقات اسلامی، آن هم بهصورت انداموار و نظاموار، مورد کنکاش قرار نمیگیرد. این نکتهای است که سال 53 رهبر انقلاب فرمودند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: شهید صدر هم به این نکته اشارات و انتقاداتی دارد که در حوزههای علمیه خیلی به قرآن بها داده نمیشود و اگر بهایی داده شود بیشتر در فضای تفسیر ترتیبی است، نه در فضای تفسیر موضوعی و ساخت جوامع قرآنی.
دکتر رنجبر با متفاوت خواندن شرایط بعد از انقلاب با قبل از آن تصریحکرد: بعد از انقلاب و در این سالهای اخیر در دوره مقدمات حوزوی، طلبهها شدیداً با قرآن مأنوس میشوند. کتابهای زمان ما بیشتر اشعار عرب بود، ولی الان نه؛ مثلاً کتاب بدایةالنحو استاد صفایی بوشهری، مثالهایش برای نحو، قرآنی است. برخی از مدارس هم خودشان طرحهای قرآن محور دارند و در نظام آموزشی وارد کردند
وی افزود: همان طور که در فضای استنادات و مباحث فقهی اصولی شاهد هستیم، قرآن یا مباحث مربوط به حوزه سیاسی و اقتصادی کلان و بهره گیری از آیات قرآن پر رنگشده؛ مثلاً آقای بهجتپور مؤسسات را دارند یا مثلاً مرکز فقهی ولی امر، فقه نظام و مراجعات به قرآن زیاد است.
رنجبر درباره اینکه آیا ساختار حوزه سیر مطالعاتی قرآنی را به طلبهها داده یا نه گفت: بهصورت نظاممند نه؛ اما مثلاً مؤسسه امام خمینی بهعنوان یکی از مراکز وابسته به حوزه دوره معارف قرآن علامه مصباح که معروف شده بود به دوره مصباح شناسی، اما بنده هرچه دارم از تلمذ به این کتابها و سیر مطالعاتی قرآنی است که ایشان هستی در قرآن، خدا در قرآن، جامعه و تاریخ در قرآن و سایر موضوعات را عرضه کرده و بهنوعی تفسیر موضوعی حساب میشود که اگر کسی بخواند با سیر مطالعات قرآنی، اما موضوعی آشنا میشود. همین طور کاری که آیت الله جوادی آملی که ایشان هم تفسیر موضوعی مفصلی را نوشتند.
وی در ادامه گفت: خبر خوبی هم که این سالها به گوش ما میرسد طرح ولایت برای طلاب است. در این طرح شش مبانی مربوط به معرفتشناسی، هستیشناسی، راه و راهنمایی شناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه سیاست است که آنجا هم آیات قرآن ملاک آن کتابها بوده است و در کنارش پاسخ به برخی شبهات هم بوده است.
وی با تصریح بر کارهای خوبی که بعد از انقلاب مثل آثار علامه مصباح و آیت الله جوادی در حوزه معارف قرآنی شده، تأکید کرد که هنوز فاصله زیادی تا خارج کردن قرآن از مهجوریت است و گفت: اما این سقف کار نیست، خیلی فاصله داریم. نظریات و سؤالاتی هست که میشود اینها را با تولید نظریه قرآنی حل و فصل کرد و نظریات موجود را کنار گذاشت.
مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: مثلاً در بعد اقتصاد مقاوم، خوب میشود نظریه قرآنی استخراج کرد. میتوانیم بگوییم روح حاکم بر اقتصاد اسلامی در آیه مبارکه سوره حشر خلاصه شده و اشاره دارد که با مواردی مثل زکات پول فقط بین اغنیا نچرخد. در اقتصاد لیبرال اساساً طوری طراحی شده که پول بین اغنیا بچرخد و قرآن از این طبقه خاص به ملأ یاد کرده و اینها کسانی هستند که بهخاطر ثروت زیاد و استکبار همیشه مقابل حق و رسالت الهی ایستادهاند و بیشترین مانع در مقابل انبیاء الهی هستند.
دکتر رنجبر درباره جمله منتسب به رهبر انقلاب که در ساختار حوزه، طلبه تا اجتهاد میتواند به قرآن مراجعه نداشتهباشد گفت: به این شدتی که در آن زمان مرسوم بوده، الان حقیقتاً اینطور نیست. من از یکی از اساتیدم شنیدم که فرمود در نجف، محضر آیت الله خویی بود. آیت الله خویی گفتهبود که سالها، آقایان ادبا روی یک آیهای بحث میکردند که «واو» درون این آیه چیست و نسبت به اینکه چه «واوی» بگیریم فتوایشان عوض میشد. بعد میگفت مرحوم خویی به قرآن مراجعه کرد و دید که اصلاً این آیه واو ندارد!
او ادامه داد: این یک بلیّه بزرگی بود. علت این بود که معمولاً همینطور کتابها دست بهدست میشد و شرحی میزدند و چهبسا مراجعه به اصل قرآن نمیشد. این شدنی بود و امکان داشت طلبهای به مقام اجتهاد برسد و نگاه عالمانه به قرآن نداشتهباشد. اما اخیراً اینگونه نیست، در نظام آموزشی حوزه، طلبه از همان ابتدا با قرآن مأنوس است. اما این ایدهآل نیست. باز مجدد در درسهای خارج، جریان غالب این است که درسهای تفسیر با نگاهی درجهدو دیدهمیشود.
وی افزود: اینکه بیاییم در فقه و اصول غیر از آیات احکام، مجموعه آیات را حول یک موضوع جمع کنیم، عام و خاص و مطلق و مقید کنیم، کار اصولی جوامع قرآنی حول یک موضوع فقهی مثل بانک و پول داشته باشیم که اساساً ماهیت پول چیست، نمیتوانیم کلمه پول را در قرآن جستجو کنیم که ببینیم آمده است یا نه، بعد بگوییم نیامده و هیچی؛ نه؛ ما باید فلسفه و ماهیت پول را بررسی کنیم که اساساً مفهوم ماهوی است یا فلسفی است یا مفهوم کاملاً اعتباری است. وقتی اینطوری بحث کنیم، وارد آیات میشویم که خداوند آنچه را که منشأ اعتباری دارد مالیّت میدهد یا نه. متأسفانه این نیست و باید کار کنیم. بحث باید عالمانه باشد، مثل کاری که علامه مصباح یا شهید صدر کردند. این کارها را میشود گسترش داد.
گزارشگر: بابک شکور زاده