یادداشت؛

فردای بعد از مذاکره

نتیجه‌ی مذاکرات با توجه به تجربه‌های قبلی، «تقریباً هیچ» خواهد بود و نتیجه آن ناامیدی و نارضایتی است؛ درست همان‌چیزی که استکبار با تمام هیمنه‌اش سال‌هاست برای آن نسخه‌های متعدد پیچیده ‌است.

رحا مدیا | عباس بابایی

دوباره مذاکره و سؤالات و ابهامات و شبهاتش! در این نوشته نمی‌خواهم به مأذون‌بودن (اجازه) یا نبودن مذاکره یا به تفاوت مستقیم و غیرمستقیم بپردازم؛ چون درست یا نادرست، مذاکرات از روز شنبه آغاز خواهد شد.

اما آنچه اکنون اهمیتش از سؤالات فوق بیشتر است، آن است که «فردای بعد از مذاکره» برای «مردم» چه فردایی است؟ مرادم از «مردم» تمام مردم است؛ چه آنان‌که اکنون خوشحال‌اند؛ چه کسانی‌که مغموم‌اند و چه بخش وسیع‌تری که در ابهام‌اند!

مردم در «فردای بعد از مذاکره» یکی از این سه حال را خواهند داشت: یا راضی و سرزنده؛ یا ناراضی و افسرده؛ و یا عبرت‌گیرنده و رشد یافته!

حالت نخست قطعاً محقق نخواهد شد! چون ترامپ مذاکره را صرفاً برای مذاکره و تحکم (زورگویی) می‌خواهد نه امتیاز دادن، آن هم به قوی‌ترین دشمنش! دشمنی که از نگاه او اکنون بخشی از مدیرانش یا خواهان غرب‌اند یا ترسان از غرب!

از طرفی «قاتل حاج‌قاسم» معتقد است مردمی که سالیان سال با انواع تحریم‌ها تحت فشار بوده‌اند، به مرز شورش علیه «حرم جمهوری اسلامی» رسیده‌اند! و این همان چیزی است که از ابتدای انقلاب تاکنون میلیاردها دلار برایش خرج کرده‌اند.

وقتی نتیجه‌ی مذاکرات با توجه به تجربه‌های قبلی، «تقریباً هیچ» بشود، لاجرم حالت دوم محقق خواهد شد؛ ناامیدی و نارضایتی؛ درست همان‌چیزی که استکبار با تمام هیمنه‌اش سال‌هاست برای آن نسخه‌های متعدد پیچیده‌است؛ هرچند تقریباً در تمامی آنها شکست خورده‌است!

فارغ از اینکه این «ناامیدی» به اغتشاش خیابانی برسد یا نه، باعث ریزش قابل‌توجهی از «قدرت نرم» نظام خواهد شد.

اما حالت سومی هم هست؛ همان حالتی که اگر دغدغه‌مندان انقلابی در زمان خودش برای تحقق آن «قیام» می‌کردند، نه برجام‌ی شکل می‌گرفت و نه بعد از دولت «شهید جمهور» غرب‌گرایان برای چندمین بار سکان اداره‌ی کشور را به‌دست می‌گرفتند؛ عبرت‌گیری و رشدیافتگی.

اینکه عده‌ای از مردم از ماجرای تلخ برجام عبرت نگرفتند را نباید به‌حساب «کم‌حافظگی تاریخی» بگذاریم؛ بلکه مشکل اصلی «عدم تبیین درست و به‌هنگام» بود!

هیچ از خود پرسیده‌ایم که چرا حضرت‌آقا به‌تنهایی سالیان سال بعد از فتنه‌ی ۸۸ در هر مناسبتی گریزی به «فتنه و فتنه‌گران» می‌زدند؟ چون باور داشتند که «عدم تبیین» مساوی است با «تحریف» و «عوض‌شدن جای جلّاد و شهید»!

برای عبرت‌گیری و رشدیافتگی چه باید کرد؟

۱) باید از الان تا فردای بعد از مذاکره مدام موضع «امام‌جامعه» مبنی بر مخالفت مبنایی ایشان با مذاکره و چرایی آن تبیین شود. اگر این کار نشود، لشکر رسانه‌ای غرب‌گرا بعد از شکست مذاکرات تمام تقصیرها را متوجه ایشان خواهد کرد!

۲) باید از الان تا فردای بعد از مذاکره «واقعیت و هدف مذاکره از نگاه آمریکا» و «خسارت‌های فراوان» آن برای مردم بیان شود؛ والا آمریکا با امپراتوری رسانه‌ای خود، ایران را مقصر ناکامی مذاکرات پیش‌رو معرفی خواهد کرد!

۳) باید از الان تا زمانی که انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه‌السلام) متصل می‌شود، آثار نابودکننده‌ی غرب‌گرایی در سال‌های گذشته خصوصاً دهه‌ی ۹۰ مرتب تبیین شود.

۴) باید برای تمام مردم آثار خیره‌کننده‌ی «مقاومت» و «نگاه به درون» باتوجه به تجربه‌های موفق آن به‌ویژه تجربه‌ی فوق‌العاده‌ی «دولت شهید جمهور» مطرح شود.

سؤال: مخاطب این «بایدها» کیست؟

کاملاً روشن است که مخاطب این «بایدها» اولاً و با لذات، سازمان‌های بزرگ و کوچک انقلابی و سپس تمام دغدغه‌مندان ایرانی و انقلابی است.

اگر در حوادث این روزهای عالم که سرعت خیره‌کننده‌ای یافته، جایگاه خودمان را پیدا نکنیم، یقیناً در غربال‌های آخرالزمانی از «حرم جمهوری اسلامی» که به تعبیر حاج‌قاسم همان «قرارگاه حسین‌بن‌علی» است و از «خیمه‌ی ولایت» که همان «خیمه‌ی رسول‌الله» است، جدا خواهیم شد!

سه روز قبل از شروع مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا!

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

لینک کوتاه: