یادداشت؛

لبنان و جنگ داخلی!

فشار به حزب‌الله به عنوان نماینده بیش از یک‌سوم جمعیت لبنان و بی‌دفاع کردن حزب‌الله در شرایط تهدید روزانه صهیونیست‌ها و نیروهای جولانی چیزی جز امضای فرمان قلع و قمع طائفۀ شیعه نیست و طبیعی است که در این فضا حزب‌الله حق مقابله دارد حتی اگر به جنگ داخلی منجر شود

رحا مدیا | داود فاضل فلاورجانی

تصویب لایحۀ آمریکایی خلع سلاح حزب‌الله توسط دولت جدید لبنان و فشار همه‌جانبه به حزب‌الله برای اجرایی کردن آن نشان از طرح جدید آمریکا برای بریدن کامل بازوهای جبهۀ مقاومت در منطقه دارد. با این حال واکنش بی‌سابقۀ شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب‌الله و سخن از نبرد عاشورایی، احتمال جنگ داخلی و تهدید سفارت آمریکا نشان داد که عملی کردن این مصوبه چندان هم ساده نیست. لحن و ادبیات دبیرکل جدید حزب‌الله به قدری متفاوت بود که تصمیم‌گیران این پرونده چه فرستادۀ آمریکایی و چه دولت لبنان متوجه شدند ادبیات مسالمت‌جویانۀ و عدم پاسخ حزب‌الله نه از سر ضعف بلکه ناشی از مصالح لبنان بوده و لذا باید در برخورد با حزب‌الله محتاطانه‌تر عمل کرد.

واقعیت این است که هرچند این روزها لبنان در شرایط حساسی قرار دارد اما این شرایط بی‌سابقه نیست و پیشتر نیز آمریکا و اسرائیل در موقعیت‌های مختلف تلاش کرده‌اند دولت لبنان را برای این‌کار تحت‌فشار قرار داده‌اند اما هیچ‌گاه موفق نشده‌اند و این‌بار نیز چنین موضوعی اتفاق نخواهد افتاد با این حال پرسش این است که چرا این‌بار دبیرکل حزب‌الله سخن از جنگ‌داخلی یا حمله به سفارت آمریکا را مطرح کرد به‌گونه‌ای که هیچ سیاستمداری چنین انتظاری نداشت؟ انها تصور می‌کردند این بار هم حزب‌الله یا سکوت کرده یا از بیان سخنانی که حزب‌الله را در مظان اتهام قرار دهد خودداری خواهند کرد.

در پاسخ باید گفت این‌بار دشمنان تصور می‌کردند با توجه به سقوط دولت سوریه و شهادت دبیرکل حزب‌الله این گروه دیگر پشتوانه‌های گذشته را ندارد و با فشار مضاعف تسلیم خواهد شد و با وجود سهم بزرگی که شیعه از دولت و پارلمان دارد تلاش کردند به تهدیدهای خود مبنی بر خلع سلاح جنبۀ عملی بدهند امری که باعث می‌شد دست اسرائیل برای قلع و قمع شیعیان باز شود و لبنان در برابر گرگهای صهیونی و شغالهای تفکیری بی‌دفاع بماند و داستان سوریه تکرار شود.

با این حال مسئله در لبنان متفاوت است. لبنان کشوری طائفی است و هرچند در نظام تقسیم‌ طائفی که توسط فرانسویان اعمال شد، شیعیان سهم عادلانه خود را نگرفتند اما احترام به این نظم طائفی از مقومات زندگی لبنانی است و هیچ طائفه‌ای نمی‌تواند دیگران را نادیده بگیرد. فشار به حزب‌الله به عنوان نماینده بیش از یک‌سوم جمعیت لبنان و بی‌دفاع کردن حزب‌الله در شرایط تهدید روزانه صهیونیست‌ها و نیروهای جولانی چیزی جز امضای فرمان قلع و قمع طائفۀ شیعه نیست و طبیعی است که در این فضا حزب‌الله حق مقابله دارد حتی اگر به جنگ داخلی منجر شود؛ هرچند این گزینه مطلوب حزب‌الله نیست اما قطعا در شرایط فشار گریزی هم از آن نیست.

به هرحال این تهدید بی‌سابقۀ شیخ نعیم قاسم به طرف مقابل تفهیم کرد که اگر بنا بر تهدید و پرداخت هزینه باشد این هزینه را مزدوران سعودی و آمریکایی هم باید بپردازند و روشن است که چه کسی در این میان بیشتر متضرر خواهد شد.

از همین نویسنده بخوانید

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها