حجت‌الاسلام زارعی؛

محمدباقر صدر؛ مرد دین و دانش

پژوهشگر پژوهشگاه آیت الله صدر می‌گوید: شهید صدر شخصیت جامع الاطراف واقعاً کم‌نظیری که شاید کمتر کسی را به این جامعیت بتوانیم در اندیشمندان اسلامی پیدا کنیم که هم فقیه باشد، هم اصولی باشد، هم جامعه‌شناس باشد، هم مفسر باشد و هم اقتصاددان باشد.

شهید آیت الله سید محمدباقر صدر، فقیه جامع‌الشرایط، فیلسوف، مفسّر، متفکری آگاه به فرهنگ و علوم زمان، نویسنده‌، سیاست‌مدار و یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان مسلمان در قرن چهاردهم هجری بود.

وی در کاظمین و نجف تحصیل کرده و از شاگردان برادرش سید اسماعیل صدر، سید ابوالقاسم خویی، محمدرضا آل‌یاسین، صدرا بادکوبه‌ای و دیگر بزرگان بود. او علاوه بر فقه و اصول علوم حدیث، رجال، درایه، کلام و تفسیر را نیز آموخت و از بیست سالگی به تدریس پرداخت. وی علاوه بر مرجعیت به فعالیت‌های سیاسی اشتغال داشت که مقابله با کمونیست‌ها، مقابله با حزب بعث عراق و تکفیر آنها، تأسیس حزب دعوت اسلامی، تشکیل جماعة العلماء، بیداری مردم عراق برای قیام، حمایت از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی(ره) برخی از فعالیت‌های این عالم بود.

ایشان دیدگاه‌هایی درباره اقتصاد اسلامی دارد که به تبیین آن پرداخته و در این زمینه هم کتاب‌هایی نگاشته‌است. از او تالیفات بسیاری برجای مانده که می‌توان به کتاب فلسفتنا، اقتصادنا، الاسلام یقود الحیاة، دروس فی علم الاصول اشاره کرد. این عالم سرانجام به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی توسط رژیم بعث به‌همراه خواهرش بنت‌الهدی صدر دستگیر و بعد از شکنجه به شهادت رسید.

رسانه رحا مدیا به بهانه تبیین ابعاد شعار «سرمایه‌گذاری برای تولید» که پیام اقتصادی رهبر انقلاب در سال جدید به شمار می‌رود، به تبیین اندیشه اقتصادی شهید صدر گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام دکتر محمد زارعی، پژوهشگر پژوهشگاه آیت الله صدر ترتیب داده که در ادامه تقدیم مخاطبان محترم می‌شود.

رحا: با توجه به تأکید رهبر انقلاب بر  شناخت شخصیت این شهید دانشمند، در ابتدای بحث کمی شهید محمد باقر صدر را معرفی کنید.

زارعی: اگر اجمالا بخواهم معرفی کنم، شهید صدر از یک خانواده بسیار جلیل‌القدر و عظیم‌الشأن که اجدادشان به امام کاظم علیه‌السلام می‌رسند. بخشی از این خانواده در طول تاریخ در منطقه لبنان و جبل عامل بوده و ایران آمدند و مدتی در اصفهان بودند و بعد در کاظمین و بعد نجف، اجداد و پدر ایشان ساکن شدند. خانواده علمی است؛ یعنی از اجداد ایشان همه از علمای دین و جد بزرگ ایشان از کسانی بود که مثل خود ایشان قبل از دوران بلوغ مرحوم صدر عاملی به مرحله اجتهاد رسیده‌بودند. اجداد ایشان همه از علما بودند.

پدر شهید صدر در کاظمین بود و شهید صدر در کاظمین به دنیا آمد و در سنین کودکی هم پدرش را از دست داد و تحت مراقبت و هدایت برادر بزرگش سید اسماعیل صدر تربیت علمی شد؛ وقتی خواهر کوچک‌ترش بنت‌الهدی به دنیا می‌آید، پدرش از دنیا می‌رود و خودش حدود چهارده ساله بود و در ادامه زندگی در حمایت برادرش سیرش را طی می‌کند. به دلایلی از کاظمین به نجف می‌آید و در آن‌جا ساکن می‌شود.

از همان سنین کودکی نبوغ خاصی داشته و بین اساتید زبانزد بوده است. دوره کودکی در دبستانی که توسط مرحوم مظفر تأسیس شده بود درس می‌خواند و سریع هم تمام می‌کند و شروع به تحصیل علوم حوزوی می‌کند. و چون استعداد زیادی داشته خیلی از درس‌ها را بدون استاد خوانده؛ یعنی همه درس‌های حوزه را هم کامل استاد ندیده و خودش خوانده و قبل از بلوغ، به مرحله اجتهاد رسیده و اجتهاد ایشان را آیت الله خویی تایید کردند.

از همان سنین نوجوانی در حلقه شاگردان خاص مرحوم آقای خویی قرار می‌گیرد. بعد از چند سالی که در درس خارج شرکت می‌کند، خود ایشان شروع به تدریس دروس حوزوی می‌کند و شروع به تألیف می‌کند و در کنار آن چون از یک خانواده‌ای است که فقط عالم دینی نیستند و در امور سیاسی نیز فعال هستند، از همان دوره نوجوانی فعالیت‌های سیاسی هم در عراق با توجه به شرایطی که آن زمان وجود داشته انجام می‌دهد و «حزب الدعوة» را تأسیس می‌کند و شروع به فعالیت‌های سیاسی می‌کند.

بعدها به دلایلی از «حزب الدعوة» و «جماعت العلما» کناره گیری می‌کند و حوادث متعددی اتفاق می‌افتد تا به پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌رسد. ایشان در آن زمان به‌واسطه شناختی که از نبوغ ایشان در جهان اسلام و جود داشته دارای وجاهت خاصی بوده و همه این توان و نبوغ و ظرفیت و نفوذ را در راستای حمایت از جمهوری اسلامی ایران به کار می‌بندد و در نهایت هم به‌خاطر همین حمایت و اینکه حاضر نشد دست از حمایت از امام و جمهوری اسلامی بردارد به‌دست دژخیمان حزب بعث عراق و صدام ملعون به شهادت می‌رسد.

ایشان شاگردان متعدی هم در این سن کوتاه تربیت کردند و درباره اساتیدشان هم نزد دایی‌اش مرحوم آل یاسین مدتی بوده و آقای خویی؛ غیر از این چون نبوغ خاصی داشتند، استاد کم و بیش دیدند، ولی به آن معنایی که اساتید زیادی داشته‌باشند، اینطور نبوده، نبوغش عالی بوده و خیلی از درس‌ها را خودش مطالعه کرده و به مرحله اجتهاد رسیدند.

ایشان از همان دوره نوجوانی کتاب‌های متعددی نوشته. اولین کتاب «فدک در تاریخ» است که وقتی این کتاب را دایی ایشان می‌بیند، می‌گوید که این کتاب را کسی غیر از مجتهد نمی‌تواند بنویسد. یعنی واقعاً باید مجتهد باشد که نوشته باشد.

رحا: به نظر شما مهم‌ترین ویژگی شخصیتی و اندیشه‌ای شهید صدر چه چیزی هست. شهید صدر وقتی مسائلی را مطرح می‌کردند نگاه نظام‌مندی بوده؛ اگر شما خصوصیت دیگری از ایشان می‌دانید برای ما مطرح کنید.

زارعی: شاید بشود گفت مهم‌ترین ویژگی که در اندیشه شهید صدر می‌شود پیدا کرد جامعیت شمول ایشان بود. در کنار اینکه یک فقیه و اصولی و در واقع یک فعال سیاسی، اجتماعی، با آن پیش زمینه علمی و معرفتی که خود ایشان دارد، فقیه اصولی، متکلم و کتاب «فلسفتنا» را نوشته و یک نظریه‌پرداز در عرصه سیاسی و در عرصه اجتماعی هست. یک اقتصاددان است و اگر بگوییم اقتصاد اسلامی را بنیان نهاد و پدر اقتصاد اسلامی را برای ایشان در نظر بگیریم خیلی اغراق نکردیم.

جامعیت و شمولی که در اندیشه و فکر و حتی عملکرد ایشان است؛ ایشان از مسائل ریزی که مربوط به حوزه علمیه آن زمان است تا مسائلی که مربوط به جهان اسلام در عرصه‌های مختلف است همه این‌ها را نظر داشد و دخالت کرده است؛ از آثار ایشان، از نامه‌هایی که نوشته، همه این‌ها قابل مشاهده‌است.

یک شخصیت جامع الاطراف واقعاً کم‌نظیری که شاید کمتر کسی را به این جامعیت بتوانیم در اندیشمندان اسلامی پیدا کنیم که هم فقیه باشد، هم اصولی باشد، هم جامعه‌شناس باشد، هم مفسر باشد هم اقتصاددان باشد، هم در مسائل تربیتی نظر داشته‌باشد؛ یعنی در شاخه‌های علوم اسلامی، یا مستقیماً کتاب نوشته یا اندیشه‌های ایشان می‌تواند الهام بخش و راهگشا برای نظریه پردازی و تولید محتوا و علم باشد.

رحا: فرمودید ایشان به‌عنوان یکی از نظریه‌پردازها، اقتصاد اسلامی را بنیان نهاد. حالا برخی این شبهه را مطرح می‌کنند که در اسلام اصلاً اقتصاد اسلامی مطرح است یا خیر؟ 

زارعی: اینکه بنده عرض کردم اقتصاد اسلامی را بنیان نهاده، اقتصاد اسلامی در واقع با ظهور اسلام بنیان نهاده شده است و چیزی نیست که ایشان ایجاد نکرده‌است. اینکه ما عرض کردیم پدر علم اقتصاد اسلامی مثل اینکه رایج است پدر فلان علم، در واقع کسی که به‌صورت نظام‌مند توانست اندیشه‌های اقتصادی اسلام را با اندیشه‌های دیگر در زمان معاصر ارائه بکند ایشان است.

شهید صدر قبل از اینکه وارد عرصه نگارش در عرصه اقتصاد بشود کتاب «فلسفتنا» را می‌نویسد. ایشان سال 1958 میلادی این کتاب را می‌نویسد و بنا داشته بعدش کتاب «مجمتعنا» را بنویسد؛ یعنی بعد از اینکه مبانی فلسفی و نظری اندیشه‌های خودش را تبیین کرد، اندیشه‌های اجتماعی خودش را در عرصه اجتماعی بیان کند؛ منتها درخواست‌ها نسبت به ایشان زیاد می‌شود و برنامه داشته بعدش اقتصادنا را بنویسد و این را بر «مجتمعنا» مقدم می‌کند.

اول جلد یک اقتصادنا را می‌نویسد، بعد یک کتابچه‌ای به‌عنوان رسالت ما که بعدها در کتاب «اسلام راهبر زندگی» چاپ شد و بعد جلد 2 اقتصادنا را می‌نویسد و بنا بر درخواست‌هایی که از ایشان کردند «بانک بدون ربا» می‌نویسد و اواخر عمر شریفش «اسلام راهبر زندگی» را در پاسخ به نیازهایی که جمهوری اسلامی در ایران ایجاد شده و نیازمند به نظریه پردازی است در راستای آن‌ها می‌نویسد.

در مقدمه جلد اول کتاب اقتصادنا مقدمه‌ای که نوشته اشاره کرده که درخواست‌ها زیاد شد، نوشتن کتاب اقتصادنا را بر مجتمعنا مقدم کردم. بعدها ایشان عمرش کفاف نداد که کتابی به‌عنوان مجتمعنا بنویسند. بعد از عمر ایشان برخی از شاگردهایش کتاب مجتمعنا را بر اساس اندیشه‌های شهید صدر نوشتند.

قبل از اینکه وارد عرصه اقتصاد بشود مبانی فلسفی را تنقیح و تبیین کرده. باید شرایط زمانی و مکانی که شهید صدر اقدام به نوشتن در عرصه اقتصاد کرده توضیح داده شود.

اگر شرایط آن زمان را لحاظ کنیم، کل عالم اسلامی با اندیشه‌های غربی درگیر شده؛ یعنی یک طرف جهان اسلام درگیر با اندیشه‌های مکاتب اقتصادی غربی و نظام سرمایه داری است؛ از طرفی درگیر با اندیشه‌های سوسیالیستی و کمونیستی شرقی است؛ یعنی جامعه اسلامی در آن زمان، هر دو اندیشه در آن نفوذ کرده است و از طرفی دیگر یک عقب ماندگی از سال‌ها پیش در جوامع اسلامی نسبت به مسائل اقتصادی و به تبعش سیاسی ایجاد شده و همه دغدغه‌ها این است که ما چه کار کنیم که جهان اسلام و تمدن اسلامی را به اوج شکوه و عظمت خودش برگردانیم یا لااقل عقب ماندگی که نسبت به تمدن غرب پیدا کرده، جبران کنیم.

پس از یک طرف عالم اسلام درگیر اندیشه‌های شرقی و غربی است و از آن طرف هم در خود جامعه عراق اندیشه‌های سوسیالیستی و کمونیستی شکل‌گرفته، حزب بعث تشکیل شده و به‌شدت در حال فعالیت است. هم شرایط جامعه عراق که شهید صدر به‌عنوان یک اندیشمند و مرجع دینی با مردم آن‌جا تعامل می‌کند شرایطی است که نیازمند ارائه اندیشه اسلامی هست و هم کل جهان اسلام؛ یعنی بستر، شهید صدر را می‌رساند به اینکه کتاب اقتصادنا را برای تبیین اندیشه اقتصادی اسلام تألیف کند این است که این اندیشه‌های غربی و شرقی جامعه اسلامی را فرا گفته، حالا عده‌ای سراغ اندیشه‌های غربی می‌روند، می‌بینند جواب نمی‌دهد و سراغ اندیشه‌های کمونیستی می‌روند.

حالا ببینید شهید صدر در شرایطی قرار دارد که اندیشه‌های شرقی و غربی کل جامعه اسلامی و عالم اسلام را فرا گرفته، کسی اصلاً شاید باورش نشود که اسلام در عرصه اقتصاد هم حرف دارد. خود شهید صدر در مقدمه اقتصادنا اشاره می‌کند که من با یک اندیشمندی صحبت می‌کردم و گفتم اقتصاد اسلامی.

او اظهار تعجب کرد و گفت که اقتصاد اسلامی مثل این می‌ماند که شما بگویید مربعِ دایره؛ چقدر این محال است، به همین اندازه هم اینکه اسلام اقتصاد و اندیشه اقتصادی داشته‌باشد و بتواند حرفی برای گفتن داشته‌باشد در بین متفکران بعید بوده؛ یعنی اصلاً کسی تصور اینکه می‌شود در این مورد هم حرف زد، نداشته‌است. بنابراین اولین کاری که شهد صدر باید انجام بدهد این است که اثبات کند هیچ راهی جز اینکه سراغ اقتصاد اسلامی برویم، نداریم.

رحا: اندیشه‌های اقتصادی شهید صدر را تبیین کنید.

زارعی: اگر بخواهم اندیشه‌های اقتصادی شهید صدر را بازخوانی کنم، در هفت گام می‌توانیم این را انجام بدهیم. یعنی کل اندیشه‌های شهید صدر و کل کتاب‌های ایشان در این باب را می‌توانیم در هفت مرحله تدوین کنیم.

گام اول؛ اگر بخواهیم نظام‌مند اندیشه اسلامی را بر مبنای اندیشه شهید صدر ارائه کنیم، اثبات ضرورت توجه به اقتصاد اسلامی است. شهید صدر بعد از اینکه اقتصادنا را می‌نویسد، در چاپ بعدی یک مقدمه دیگر می‌نویسد که اصلاً معروف به مقدمه چاپ دوم اقتصادنا است. این مقدمه خیلی مهم است. از این جهت مهم است که شهید صدر در آن ضرورت رفتن به سراغ اقتصاد اسلامی برای برون‌رفت از چالش‌های اقتصادی که عالم اسلام در آن گیر افتاده، اثبات می‌کند که ما راهی نداریم جز اینکه سراغ اقتصاد اسلامی برویم.

 اگر اجمالا مضمون آن مقدمه را عرض کنم، شهید صدر راز عقب ماندگی مسلمان‌ها در عرصه اقتصاد را در این می‌داند که عالم اسلام در را به روی فرهنگ و اندیشه غرب باز کرد؛ یعنی ریشه مشکل را اگر از نظر شهید صدر کشف کنیم، این است که جامعه اسلامی نسبت به اندیشه اقتصادی غرب درها را باز کرد و اندیشه غرب را به خودش راه داد. این شروع مشکل بود؛ یعنی نقطه آغاز ایجاد مشکلات، لااقل در عرصه اقتصادی که قطعاً غیر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را هم شامل می‌شود.

‌وقتی اندیشه غرب وارد جامعه اسلامی شد و اندیشمندان اسلامی برای حل مشکل‌شان سراغ غربی‌ها رفتند که ببینند آن‌ها چه کار کردند که ما همان کار را انجام بدهیم؛ راه حلی که اقتصاد غرب پیش پای متفکران مسلمان می‌گذاشت این بود که شما باید از ما تبعیت کنید. هر کاری ما کردیم انجام بدهید. این تبعیت هم یا اولش با تبعیت سیاسی شروع می‌شود که ما در کشور شما بیاییم، حکومت شما را دست بگیریم، بعد در اندیشه‌های اقتصادی هر کاری انجام دادیم انجام بدهید، بعد مسیری را که ما طی کردیم شما هم همین را طی کنید که اقتصاد شما شکوفا بشوید.

شهید صدر همین جا می‌گوید که راه حل این نیست. اول می‌گوید نسخه‌های شرقی و غربی که متفکران مسلمان برای حل اقتصادی ارائه کردند این‌ها محکوم به شکست بوده و هست. علتش هم مفصل توضیح می‌دهد. ایشان انسان غربی را با مسلمان مقایسه می‌کند. انسان غربی انسانی است که نگاهش را از عالم بالا بریده، نگاهش به زمین و خودش است.

از زمانی که این انسان غربی به‌جای اینکه نگاهش به آسمان و اندیشه‌های وحیانی باشد ارتباطش را با اندیشه‌های وحیانی قطع کرد و خواست خودش مشکلاتش را حل کند و البته یک شعاری هم داد، شعار آزادی هم داد، با شعار آزادی و این مبنای اومانیستی مکتب غرب شروع کرد و نهایت کارش اصالت لذت و اصالت منفعت شد که الان هم هنوز در گیرش هستیم.

در مقابلش انسان مسلمان کسی است که نگاهش به عالم بالاست و ایمان به غیب دارد. این انسان مسلمان چون نگاهش به عالم بالاست و البته به زمین هم نگاه دارد، به هر دو نگاه می‌کند، اول به عالم بالا و بعد به زمین نگاه می‌کند، هم از بیرون از یوغ طواغیت باید خودش را آزاد کند و هم در درون خودش؛ بر خلاف انسان غربی که خودش را آزاد می‌پندارد. دنبال منفعت شخصی خودش می‌گردد. انسان مسلمان این‌طوری نیست. انسان مسلمان در درون خودش خودکنترلی دارد و خودش را آزادی که هر کاری بخواهد بکند نمی‌پندارد. انسان مسلمان بافت فکری و روحی‌اش این است و انسان غربی آن است.

اگر جامعه غربی پیشرفت کرده، راز پیشرفت جامعه غربی این است که آن فکر و اندیشه و ایدئولوژی با روشی که پیش گرفته تناسب دارد. انسان غربی دست از خدا و فضائل انسانی کشیده و شروع کرده متناسب با این ایدئولوژی که انتخاب کرده، قتل کرده، منابع ثروت‌های ملت‌های دیگر را چپاول کرده؛ اما انسان مسلمان این‌طوری نیست. اندیشه و فکر او هیچ موقع به او اجازه نمی‌دهد که چنین اندیشه‌هایی در او رسوخ کند.

فلذا مطلبی را شهید صدر مطرح می‌کند و آن مقاومت عنصر بشری است. اگر توضیح بدهم همین چیزی است که بافت ذهنی و فرهنگ جامعه اسلامی هیچ موقع اجازه نمی‌دهد که روش‌های غربی در جامعه اسلامی اجرا بشود و جامعه اسلامی با این روش‌های غربی هیچ موقع به‌سمت شکوفایی نمی‌رود. اصلاً پذیرش این وجود ندارد که چنین کارهایی بخواهد انجام شود. بنابراین برای حل چالش‌های جامعه اسلامی راهی جز اقتصاد اسلامی نداریم.

این بحثی که شهید صدر در مقدمه چاپ دوم اشاره می‌کند و آخرش همین نکته را می‌گوید که ما راهی جز رفتن به‌سمت اقتصاد اسلامی نداریم.

ماهیت اقتصاد اسلامی

عده‌ای می‌گویند که اقتصاد اسلامی یعنی چه؟ گام دوم این است که شهید صدر ماهیت اقتصاد اسلامی را تبیین کند. شهید صدر یک نکته اساسی را مطرح می‌کند که جای بحث دارد؛ ولی ایشان یک نکته اساسی را مطرح می‌کند و این است که اگر ما بخواهیم از اقتصاد اسلام حرف بزنیم باید بین مکتب اسلام و یا به تعبیر خود شهید صدر مذهب اقتصادی اسلام و بین علم اقتصاد تفکیک کنیم.

ما یک مکتب داریم و یک علم اقتصاد. مکتب اقتصادی چهارچوب‌ها را بیان می‌کند. مکتب حالا فرقی هم نمی‌کند در کدام اندیشه باشد، اندیشه اسلامی یا غربی باشد. مکتب کارش این است که روش تنظیم حیات اقتصادی جامعه را برای رسیدن به عدالت تبیین بکند. حالا مکتب اقتصاد غربی یک مبنایی دارد، مکتب اقتصادی اسلام یک مبنایی دیگر دارد.

اما علم چیست؟ علم اقتصاد علمی است که عوامل و پیامدهای پدیده‌های اقتصادی که در جامعه اتفاق می‌افتد را بررسی می‌کند. دو چیز است؛ از نظر شهید صدر ما یک مکتب اقتصادی داریم، یک علم اقتصاد داریم. علم اقتصاد پدیده‌های جزئی مثل گران شدن کالاها، عرضه و تقاضا و نحوه تعیین دستمزد را بحث می‌کند. شهید صدر حرفش این است که ممکن است بگویید در کجای قرآن و روایات این بحث‌ها آمده است. می‌خواهیم تفکیک کنیم که ماهیت اقتصاد اسلامی چیست؟ آیا از سنخ علم اقتصادی است که در علوم غربی رایج است یا ماهیتاً با آن‌ها فرق می‌کند.

شهید صدر می‌گوید اسلام، مکتب و مذهب اقتصادی دارد. اسلام علم اقتصاد به این معنایی که پدیده‌های جزئی که در جامعه اتفاق می‌افتد را درمورد آن‌ها صحبت کند که مثلاً الان نرخ کالا بالا رفت یا پایین آمد، قیمت بورس شاخصش بالا و پایین شد را که بررسی نمی‌کند، ولی چهارچوب اساسی که در واقع تنظیم کننده حیات اقتصادی است، اسلام آن را بیان می‌کند. کما اینکه آن را در فرهنگ غرب هم داریم؛ منتها علم اقتصادی که در ذهن‌ها است که می‌گویند ما اقتصاد اسلامی نداریم شهید صدر تعبیر به اقتصاد سیاسی می‌کند. در ادبیات قدیم ما تعبیر اقتصاد سیاسی داریم.

از نظر شهید صدر آیا ما علم اقتصاد اسلامی به معنایی که در علوم دیگر و اندیشه غربی داریم، شهید صدر می‌گوید که نداریم. ما در اسلام مکتب اقتصادی داریم. ایشان یک مثالی می‌زند که در قانون عرضه و تقاضا می‌گویید که فلان اتفاق می‌افتد مثلاً عرضه و تقاضا بالا می‌رود و روی قیمت اثرگذار است، این را علم اقتصاد بررسی می‌کند.

اما مکتب اقتصادی این را بررسی می‌کند که آیا قانون عرضه و تقاضا می‌تواند تأمین کند؛ یعنی اگر بر اساس عرضه و تقاضا رفتار کنیم آیا آن عدالتی که مد نظر ما است تأمین می‌شود یا نه؟ اصلاً از اساس اینکه ما چنین قانونی را ملتزم باشیم یا نه، آن چیزی است که مکتب تعین می‌کند. بنابراین حرف شهید صدر این است که اسلام مکتب اقتصادی دارد؛ اما علم اقتصادی به این معنای رایجی که الان هست به تعبیر من فعلاً وجود ندارد.

رحا: این تعبیر شماست یا شهید صدر؟

زارعی: تا اینجا تعبیر شهید صدر است که در کتاب‌هایش هم هست که اسلام مکتب و مذهب اقتصادی دارد و این با علم اقتصاد سیاسی فرق می‌کند. نکته‌ای را می‌گویم که این فرمایش شهید صدر منافاتی با اینکه ما بتوانیم علم اقتصاد اسلامی به معنایی که الان عرض کردم، آن علم اقتصاد اسلامی که پدیده‌های در جامعه را بررسی کنیم، منافاتی با اینکه می‌توانیم جنین علمی داشته باشیم ندارد؛ یعنی ما می‌توانیم علم اقتصاد اسلامی داشته‌باشیم. چرا؟

علم اقتصاد غرب چطوری شکل‌گرفته؟ یک مبنایی و ایدئولوژی را انتخاب کردند، بر اساس آن ایدئولوژی مکتبی را در واقع تأسیس کردند برای اینکه زندگی و حیات اقتصادی را اداره کنند. بر اساس آن مبنا و ایدئولوژی و در قالب این مکتب پدیده‌هایی که در جامعه اتفاقاً می‌افتاد را بررسی کردند که قیمت کالا این اتفاق افتاد. این‌ها را به‌مرور زمان بررسی کردند، از این‌ها قانون بیرون آوردند.

منتها این قانون متناسب با فکر و ایدئولوژی که در جوامع آن‌ها اتفاق‌افتاده است و بعد هم مدتی علمی ایجاد شد که داده‌ها کنار هم جمع شد و قوانینی از بین این‌ها کشف شد و علم تدوین شد و مجزا شد و شاخه شاخه شد و در واقع علم اقتصاد به‌معنای غربی شکل گرفت. عرض بنده این است که چند سال است شهید صدر این حرف‌ها را زده، ما هم اگر با همین مبنا سراغ پدیده‌هایی برویم که با مبنا و ایدئولوژی خودمان بررسی کنیم، ما هم بعد از مدتی همه این‌ها را کنار هم قرار بدهیم، این‌ها همه‌اش علم اقتصاد اسلامی می‌شود.

این چیزی است که من می‌فهمم. بنابراین فرمایش شهید صدر منافاتی با اینکه ما می‌توانیم اقتصاد اسلامی داشته بشویم ندارد، کما اینکه خود ایشان هم اشاره کرده است.

بنابراین اینکه آیا اقتصاد اسلامی داریم، به‌معنای مکتب که قطعاً داریم. از زمانی که اسلام ظهور کرده تا الان همه مردم مسلمان‌ها بر اساس اندیشه‌های اسلامی زندگی اقتصادی‌شان را اداره کردند؛ منتها همان‌طوری که شهید صدر می‌گوید، این‌ها نظریه پردازی نشده. در غرب این رفتارهای اجتماعی، کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی جمع شده، تجزیه و تحلیل‌شده، ما این کار را هنوز انجام ندادیم. ما اگر انجام بدهیم، ما هم قطعاً داریم.

رحا: خود ایشان به مرحله نظریه پردازی رسیده؟

زارعی: نه؛ فقط کلیات و مبانی را بیان کرده است. من این را بعید نمی‌بینم؛ یعنی گاهی‌وقت‌ها برای دانشجوها مثال می‌زنم که واقعاً اسلام این ظرفیت را دارد که یک اقتصاد را کی می‌توانید بفهمید که کارایی دارد یا ندارد. کارایی آن اقتصاد در هر جامعه‌ای خودش را کجا نشان‌می‌دهد، جایی که بحران اتفاق می‌افتاد. آیا اقتصادی که در این جامعه حکمفرماست، می‌تواند چالش و بحران را حل کند یا نمی‌تواند. اگر می‌تواند، اقتصاد موفقی است.

در چالش‌های بعد از انقلاب ببینید آیا این اندیشه متفکرین ما، آیا این چالش حل‌شده یا نه؟ حل‌شده. آخرین چالشی که اتفاق افتاد و خیلی خسارت ایجاد کرد بحث کرونا بود. در بحث کرونا با یک فرمان رهبری که همه مردم مواسات کنید، چه اتفاقی افتاد. این مسئله‌ای که می‌توانست بحران اقتصادی شود که اقتصاد را زمین بزند به‌راحتی حل شد و ما دیدیم در غرب چه اتفاقی افتاد و در ایران هم نظیر همین بحران اتفاق افتاد چطور برخورد شد و چطور این مسأله کنترل شد.

همین مثلاً مشکلاتی از این دست اگر عواملش را بررسی کنیم، همه این‌ها را کنار هم قرار بدهیم نکاتی به‌دست می‌آید همین‌ها کنار هم قرار داده‌می‌شود و علم اقتصاد اسلامی می‌شود. همچنان که ممکن است در بعضی موارد انجام شده باشد، ولی در هر حال این فرمایش شهید صدر تا جایی که بنده می‌فهمم منافاتی با اینکه اقتصاد اسلامی به‌معنای علم اقتصاد اسلامی داشته‌باشیم، نداریم.

گام اول، اثبات ضرورت توجه به اقتصاد اسلامی و گام دوم تبیین ماهیت اقتصاد اسلامی است. حالا تعریف اقتصاد اسلامی از نظر شهید صدر این است: روش اسلامی تنظیم زندگی اقتصادی مبتنی بر اندیشه‌های اسلامی. این تعریفی است که خود شهید صدر از اقتصاد اسلامی ارائه کرده است.

رحا: به نظر با همین روشی که ایشان می‌فرماید علم اقتصاد اسلامی هم به‌دست می‌آید.

زارعی: بله حتماً به‌دست می‌آید. این فرمایش شهید صدر که حالا بعضی می‌گویند که او گفته «الاقتصاد الاسلامی لیس بعلم»؛ این عنوانی است که در کتاب‌هایش آورده؛ یعنی اینکه در حال حاضر علمی که به‌عنوان اقتصاد سیاسی که ما داریم نیست؛ خودش هم تفکیک کرده است. اما اینکه نمی‌توانیم داشته‌باشیم یا نداریم، لزوماً این‌طوری نیست. اگر چهل پنجاه سال اخیر اگر حوادثی که در بستر حکومت اسلامی اتفاق‌افتاده، با ایدئولوژی اسلامی با مکتبی که از اسلام در اندیشه‌هایمان داریم، اگر این‌ها را بررسی کنیم ما هم می‌توانیم مطالبی را به‌عنوان اقتصاد اسلامی عرضه کنیم که البته چه‌بسا جاهایی ممکن است سنخ بررسی‌ها فرق کند با متناسب با اقتضائاتش برخورد بشود؛ اما اینکه بگوییم اصلاً نداریم حرف درستی نیست.

رحا: پنج مورد دیگر را بیان می‌کنید؟

زارعی: گام بعدی اگر بخواهد به‌صورت کلی اندیشه شهید صدر بازخوانی شود حالا که شهید صدر اثبات کرد که لازم است سراغ اقتصاد اسلامی برویم و ماهیتش مشخص شد، چه ویژگی‌هایی دارد. من چند مورد را فهرست‌وار اشاره می‌کنم.

شمول و جامعیت اقتصاد اسلامی؛ اقتصاد اسلامی همه جنبه‌های اقتصادی یک انسان مسلمان را در بر می‌گیرد. اسلام هم در تولید، هم در توزیع، هم در مصرف، هم در مبادله حرف دارد، قانون دارد؛ کما اینکه بعداً هم اشاره می‌کنیم.

اخلاقی بودن اقتصاد اسلامی، به‌هم پیوستگی اجزا اقتصاد اسلامی. ببینید شما وقتی در مورد اقتصاد اسلامی صحبت می‌کنید، نمی‌توانید یک بخشی را بگیرید و به آن اشکال وارد کنید. اصلاً آموزه‌های اسلام را یعنی نگاه نظام‌مند به آموزه‌های اسلام از ضروریات است. در هر عرصه‌ای اگر نظام‌مند نگاه کنید، آموزه‌ها هم کامل به دستتان می‌آید و هم مشخص می‌شود مترقی‌ترین آموزه‌ها را اسلام دارد. به‌هم پیوستگی را باید لحاظ کنیم و البته خود شهید صدر هم اشاره کرده که اقتصاد اسلامی باید نظریه‌پردازی شود و آن‌طور که شایسته است نظریه‌پردازی نشده است.

نکته بعدی اینکه شهید صدر هم اشاره کرده این است که اقتصاد اسلامی متناسب با تحولاتی که در زندگی اتفاق می‌افتد قابلیت تطبیق دارد. حالا آن هم خودش احکامی دارد، احکام و ثابت و متغیر داریم، احکام حکومتی داریم، ناظر به آن‌ها می‌تواند دائماً اندیشه‌های اقتصادی اسلام و قواعد اسلامی، خودش را با نیازهای روز منطبق کند.

قدم چهارم اصول اساسی اقتصاد اسلامی؛ یعنی ما برای اقتصاد اسلامی در اندیشه شهید صدر می‌توانیم یک سری اصول اساسی را از مجموع مباحثی که ایشان ارائه کرده کشف کنیم؛ مثلاً به‌عنوان نمونه اصل مالکیت چندگانه. اقتصاد سرمایه‌داری تکیه و مبنایش در مالکیت خصوصی است و مالکیت عمومی را قبول ندارد. البته ناگزیر است یک جاهایی تن بدهد ولی اصل را بر مالکیت خصوصی گرفته. از آن طرف اقتصاد مارکسیستی که حالا اعم از سوسیالیستی و کمونیستی، مالکیت خصوصی را نفع می‌کند. اصل را بر مالکیت عمومی می‌گذارد؛ ولی از آن طرف هم یک جاهایی مجبور شده به مالکیت خصوصی تن بدهد؛ ولی اصل را به مالکیت عمومی داده.

اما اقتصاد اسلامی هم مالکیت خصوصی را دارد و هم مالکیت عمومی؛ یعنی از هر کدام در جای خودش، در برخی موارد هم مالکیت خصوصی را به رسمیت شناخته و هم مالکیت عمومی. هم مالکیت افراد را بر ثروت‌هایشان به رسمیت شناخته و هم یک جاهایی برخی از اموال را متعلق به عموم مردم دانسته که حق اختصاصی اگر کسی بخواهد دخل و تصرف بکند قائل نشده؛ اما مالکیت چندگانه را پذیرفته؛ مالکیت عمومی، مالکیت خصوصی، مالکیت امت اسلامی این‌ها تعابیری است که شهید صدر در کتاب اقتصادنا توضیح می‌دهد. برخی از چیزها هستند که ملک عموم مسلمین و مردم هستند، بعضی چیزها ملک دولت یا منصب امام هست.

شهید صدر اصل آزادی اقتصادی را به‌عنوان یکی از اصول اقتصاد اسلامی مطرح می‌کند؛ منتها آزادی که از آن دم می‌زند، آزادی غربی نیست؛ آزادی در محدوده مشخص است؛ یعنی در چهار چوبی مشخص انسان‌ها آزادند و این طوری نیست که لاقید باشند. در اندیشه غرب می‌گویند اصل بر این است که انسان دنبال منفعت شخصی خودش باشد.

چه زمانی این‌ها محدود می‌شود؟ وقتی این با منفعت شخصی دیگری تعارض پیدا کند، به جایی بالاخره این متوقف می‌شود. اما در اندیشه اسلامی نه؛ ما آزادی داریم؛ منتها آزادی در محدوده‌های مشخص خودش. در اندیشه اسلامی یک جاهایی که آزادی افراد تعارض با حقوق کل جامعه دارد، اسلام جلوی آن را می‌گیرد.

قدم پنجم قواعد کلی است که در اقتصاد اسلامی با آن مواجه هستیم. این قواعد کلی را لابه لای مباحث شهید صدر در کتاب اقتصادنا و… مطرح کرده، لکن تحت قالب سیزده قاعده در کتاب «اسلام راهبر زندگی» در بخشی که مربوط به طرح تفصیلی اقتصاد اسلامی است مطرح کرده که شامل قواعد توزیع، مبادله و مصرف می‌شود که یازده قاعده است و دو تا قاعده هم مربوط به حکومت اسلامی و نقش آن می‌شود.

مفصلش را در اقتصادنا مطرح کرده و برخی هم در مباحث دیگر؛ ولی همه آن‌ها در طرح تفصیلی اقتصاد اسلامی تقریباً جمع شده که از نظر شهید صدر اجمالا اشاره کنم اقتصاد غربی از تولید شروع می‌کند و بعد سراغ توزیع می‌رود و اقتصاد از نگاه شهید صدر از توزیع شروع می‌شود، توزیع اولیه منابع‌طبیعی. اقتصاد غرب در مورد توزیع ثروت صحبت می‌کند. شهید صدر درباره توزیع منابع اولیه ثروت، تحت قالب نظریه توزیع اولیه منابع و حالا قواعد تولید و مصرف را می‌گوید.

گام ششم که خیلی هم مهم است و در شرایط الان جامعه باید به آن توجه شود مسئولیت‌های کلانی است که حکومت اسلامی در اقتصاد دارد که حالا بحث تأمین اجتماعی است یا بهتر بگوییم تکامل اجتماعی است، بحث ایجاد تعادل و توازن در اجتماع است، بحث مراقبت از بخش عمومی است، بحث نظارت بر روند تولید است و یکی از بحث‌های مهمش محافظت از ارزش‌های مبادلاتی است. این‌ها عناوین مباحثی است که خود شهید مطرح کرده که قاعده 12 و 13 از قواعد سیزده‌گانه مربوط به همان ارزش‌های مبادلاتی است.

بانکداری اسلامی منحصر در غیر ربوی بودن نیست

یک بخشی هم ازاندیشه‌های شهید صدر که قدم هفتم باشد آن نظریاتی است که شهید صدر اختصاصاً درباره نظام مالی در اسلام مطرح کرده که در واقع بحث کتابداری بدون ربا است که خیلی شناخته شده است و همه شنیدند و آن زمانی که ایشان نوشته این را در پاسخ به درخواست جمعی از علما در کویت بوده که چند نفر از علمای جهان اسلام درخواست دادند ما می‌خواهیم بانکی داشته‌باشیم بر اساس مبانی که ربا در آن نباشد. شهید صدر به این درخواست پاسخ می‌دهد و کتاب «البنک لا ربوی» را تدوین می‌کند.

همان جا در مقدمه‌اش اشاره می‌کند که من این کتابی را که نوشتم برای جامعه‌ای است که ربا در آن رواج دارد و ما در جامعه‌ای که زندگی می‌کنیم که اساس آن بر ربا شکل‌گرفته در جوامع غربی، در این جامعه اگر بخواهیم بانکی داشته‌باشیم که ربا در آن نباشد چه کار کنیم؛ این یک رویکرد است. رویکرد دیگر هم که شهید صدر اشاره می‌کند، می‌گوید گاهی‌وقت‌ها شما می‌خواهید بانک را در جامعه‌ای داشته‌باشید که به اسلام عمل می‌شود، اقتضای دیگری دارد. یک موقع برای جامعه‌ای می‌خواهید بانک داشته‌باشد که اقتصادش ربوی است، کتاب بانکداری بدون ربا را می‌نویسم که از ربا خلاص شوید.

اما در رویکرد دوم می‌گوید اگر یک بانک بخواهد در جامعه اسلامی کارکردهای اصلی خودش را داشته‌باشد، خیلی باید فراتر از بانکداری بدون ربا عمل کند؛ یعنی بانکداری اسلامی چیزی فراتر از بانکداری بدون ربا است.

بعدها شهید صدر بحثی را به‌عنوان مبانی کلی بانک در جامعه اسلامی شروع به نوشتن کرد که در آن بانک‌ها را به دودسته تقسیم می‌کند: بانکداری سرمایه داری و بانکداری اسلامی. تفاوت آن را کاملاً توضیح می‌دهد و متأسفانه عمر ایشان کفاف نداد و بحث کامل نشد؛ ولی شالوده اصلی بحث و لااقل این ایده که اگر بانک، اسلامی باشد باید فراتر از بانکداری بدون ربا به آن نگاه شود را شروع به ارائه کردن کرد. اگر عمر ایشان کفاف می‌کرد این بانکداری اسلامی را متحول می‌کرد.

ما خیلی از وقت‌ها بانکداری اسلامی را مترادف با بانکداری بدون ربا می‌دانیم در حالی که فراگیرتر از آن است. بعد از ایشان تلاش‌هایی انجام شد که این ایده به واقعیت بپیوندد و طرحی هم تهیه شد و قانونی هم متناسب با آن تدوین شد که به سرانجام نرسیده‌است. امیدواریم ما شاهد تحقق بانکداری اسلامی در حکومت اسلامی خودمان باشیم.

این اجمالا هفت مرحله‌ای که اگر کسی بخواهد اندیشه‌های شهید صدر را بازخوانی کند، این هفت نکته اساسی را اگر توجه کنیم یک اطلاعات خوبی نسبت به اندیشه‌های شهید صدر پیدا می‌کنیم.

رحا: آیا قبل از شهید صدر افرادی بودند که در این سطح به این سمت و سو بروند که در مسائل اقتصادی نظریه‌پردازی کنند؟

زارعی: نه. قبل از شهید صدر متکلمین اسلامی در مورد مسائلی که از جهت اقتصادی مواجه بودند از همان قرون اولیه مطالبی را ارائه می‌کردند؛ در شیعه کمتر و در اهل سنت که حکومت داشتند کتاب‌هایی نوشته‌شده، ولی به این شکلی که به‌صورت نظام‌مند اندیشه اقتصادی اسلام ارائه بشود قبل از شهید صدر چیزی سراغ نداریم و کتابی در تراز «اقتصادنا» نمی‌شناسیم. بعد شهید صدر تلاش‌هایی انجام شده و این راه ادامه پیدا می‌کند؛ ولی در واقع آغازگر این راه اندیشه اسلامی به‌صورت نظام‌مند به‌گونه‌ای که بتواند با اندیشه‌های غربی مقابله کند، به این شکل ما سراغ نداریم.

رحا: در 45 سال گذشته از این مدل اندیشه‌ای در اقتصاد جمهوری اسلامی استفاده‌ شده؟

زارعی: به آن شکلی که شاید و باید این راه ادامه پیدا نکرده. حالا بعضی اندیشمندان سراغ این مسئله رفتند و سعی کردند راه ایشان را ادامه بدهند ولی واقعیتش این است که اینطور که شایسته است نظریه‌پردازی می‌شد ادامه پیدا نکرد.

بهتر بگویم بعد از شهید صدر نه آن طوری که شایسته است نظریه‌پردازی جدیدی متناسب با نیازهای روز، آن طوری که توقع بود انجام شد و نه شاید حتی آن روشی که شهید صدر شروع کرد با همان روش ادامه پیدا نکرد؛ یعنی همان کاری که شهید صدر حتی به نظرم با همان روشی که شهید صدر ارائه کرده، اندیشمندانی پیدا می‌شدند همان روش را ادامه می‌دادند به نتایج خوبی می‌رسیدیم. اخیراً اساتید اقتصاد اسلامی بعضی به این سمت رفتند که اندیشه‌های ایشان را بازخوانی کنند یا با همین مبانی شهید صدر کار را ادامه بدهند و در واقع امتداد بدهند اندیشه‌های شهید صدر را که امیدواریم این راه ادامه پیدا کند.

رحا: به‌عنوان جمع بندی بحث، نکته‌ای هست مطرح کنید.

زارعی: شهید صدر به‌عنوان یک اندیشمندی که علوم و فنون مختلف اسلام و به‌عنوان یک اسلام شناس جامع و به‌عنوان کسی که برای ناظر به چالش‌های جامعه اسلامی نظریه پردازی می‌کند کتاب اقتصادنا را ارائه کرد. ما این کتاب و اندیشه‌های شهید صدر را بازخوانی کنیم و متناسب با نیازهای خودمان این راه را ادامه بدهیم. این اندیشه‌ای که آغاز کرد را ادامه بدهیم و خیلی جاها کارگشا است. اگر توجه شود و به ابعادش پرداخته شود چالش‌هایی که با آن مواجه هستیم را می‌تواند حل کند، به شرطی که نظریه‌پردازی شود و نسل جوان ما مخصوصاً طلاب و دانشجویان حتماً در کنار آثار اندیشمندان دیگر اندیشه‌های شهید صدر را هم مطالعه کنند.

شهید صدر به‌عنوان کسی که از سرچشمه ناب اسلام، اندیشه‌هایش را می‌گیرد و مستقیماً از منابع اصلی و سرچشمه‌های اصلی معارف اسلامی اندیشه‌هایش را ارائه می‌کند. خیلی جاها نظریاتی که ارائه کرده اگر گرفته شود، ممکن است حرفی را در تفسیرش زده، اما در عرصه‌های دیگر قابلیت نظریه‌پردازی دارد. اندیشه‌های شهید صدر را حتماً جدی بگیریم.

اگر می‌خواهیم در عرصه علوم اسلامی تحول ایجاد کنیم و در عرصه اقتصاد که نیاز الان جامعه ما است حرفی بزنیم و بیش از ده سال است رهبر انقلاب اولویت ما را اقتصاد معرفی می‌کند، مستغنی از آشنایی و شناخت اندیشه‌های شهید صدر نیست.

رحا: با تشکر از وقتی که حضرت عالی در اختیار خبرگزاری تسنیم گذاشتید.

بیشتر بخوانید

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها