یادداشت؛

مرجعیت دینی و انسجام اجتماعی؛ کارکردی تمدنی در جامعه اسلامی

انسجام اجتماعی یکی از بنیادی‌ترین نیازهای هر جامعه است. جامعه‌ای که فاقد وحدت، همبستگی و رهبری فکری باشد، در برابر بحران‌ها و تهدیدهای بیرونی و درونی به سرعت دچار فروپاشی می‌شود. در اندیشه اسلامی، یکی از مهم‌ترین نهادهایی که نقش محوری در تحقق انسجام اجتماعی ایفا می‌کند، مرجعیت دینی است.

رحا مدیا | قدرت الله غلمانی

انسجام اجتماعی یکی از بنیادی‌ترین نیازهای هر جامعه است. جامعه‌ای که فاقد وحدت، همبستگی و رهبری فکری باشد، در برابر بحران‌ها و تهدیدهای بیرونی و درونی به سرعت دچار فروپاشی می‌شود. در اندیشه اسلامی، یکی از مهم‌ترین نهادهایی که نقش محوری در تحقق انسجام اجتماعی ایفا می‌کند، مرجعیت دینی است. مرجعیت با برخورداری از جایگاه علمی، معنوی و اخلاقی خود، همواره به عنوان نقطه اتکای مردم عمل کرده و توانسته است امت اسلامی را در بزنگاه‌های حساس از تفرقه و سردرگمی نجات دهد. رسول خدا (ص) می‌فرمایند:العلماء ورثة الأنبياء» (بحارالأنوار، ج۲، ص۹۲)

این روایت به روشنی نشان می‌دهد که علما وارثان رسالت انبیا در هدایت جامعه‌اند و نقش آنان در انسجام امت، امتداد همان وظیفه پیامبران است.

۱. مرجعیت دینی و ریشه‌های قرآنی انسجام اجتماعی

قرآن کریم بارها بر اهمیت وحدت و انسجام امت اسلامی تأکید کرده است:إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» (انبیاء، ۹۲)امت اسلامی در نگاه قرآن یک پیکره واحد است و این انسجام جز با هدایت الهی و رهبری دینی تحقق نمی‌یابد. مرجعیت دینی در عصر غیبت، با تکیه بر اجتهاد و تبیین معارف قرآن و سنت، همان نقشی را ایفا می‌کند که پیامبران و ائمه معصومین (ع) در زمان خود بر عهده داشتند. بدین ترتیب، مرجعیت دینی تجلی آموزه قرآنی «اعتصام به حبل‌الله» است:وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران، ۱۰۳).

۲. مرجعیت؛ قطب‌نمای معنوی جامعه

یکی از کارکردهای اساسی مرجعیت، ایفای نقش قطب‌نمای معنوی و اجتماعی است. جامعه در شرایط بحران ـ چه بحران‌های فکری و اعتقادی و چه بحران‌های سیاسی و اقتصادی ـ نیازمند نقطه‌ای ثابت و مطمئن برای بازگشت است. مرجعیت دینی با اتکای به منابع اصیل وحیانی، این نقش را ایفا کرده و مانع از سردرگمی و تشتت مردم می‌شود. امام علی (ع) در توصیف نقش رهبران الهی می‌فرمایند:النّاسُ لا يَصلُحُهُم إلّا إمامٌ عادلٌ» (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۳۷)

این بیان نشان می‌دهد که جامعه برای حفظ انسجام وهمبستگی اجتماعی خود نیازمند مرجعیت و رهبری عادل است.

۳. مرجعیت و اعتماد اجتماعی راهی برای امید آفرینی و انسجام اجتماعی

انسجام اجتماعی بدون اعتماد عمومی امکان‌پذیر نیست. مرجعیت دینی در طول تاریخ با ساده‌زیستی، دوری از دنیاطلبی و اهتمام به مصالح مردم، توانسته است اعتماد عمیق امت را به دست آورد. این اعتماد سرمایه‌ای عظیم است که در مواقع حساس به انسجام جامعه کمک می‌کند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:أفضلُ الجهادِ كلمةُ عدلٍ عندَ إمامٍ جائر» (کنز العمال، ج۳، ص۸۳۵)

این روایت نشان می‌دهد که وظیفه عالم و مرجع، دفاع از عدالت و حق‌گویی در برابر قدرت‌هاست و همین ویژگی موجب اعتماد و پشتیبانی مردم می‌شود.

۴. نقش مرجعیت در مدیریت بحران‌ها

تاریخ اسلام و تشیع گواهی روشن است بر این‌که مرجعیت در بزنگاه‌های تاریخی، محور انسجام و همبستگی ملی و دینی بوده است. از فتاوای تحریم تنباکو گرفته تا رهبری نهضت‌های ضداستعماری و حمایت از مظلومان، مرجعیت دینی همواره توانسته است جامعه را از تفرقه و انفعال برهاند. قرآن کریم نیز به نقش راهبری رهبران الهی در شرایط دشوار اشاره دارد:وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا» (سجده، ۲۴)این آیه نشان می‌دهد که رهبری اجتماعی بر صبر و پایداری استوار است و مرجعیت در طول تاریخ، نمونه‌ای از این صبر و هدایت بوده است که توانسته اند همبستگی و انسجام اجتماعی را به اوج خود برساند و از هم گسستگی جامعه را نجات دهد.

۵. مرجعیت و نهادینه‌سازی هنجارهای مشترک

انسجام اجتماعی نیازمند وجود ارزش‌ها و هنجارهای مشترک است. مرجعیت دینی با تبیین معارف اخلاقی اسلام، همچون عدالت، همیاری و مسئولیت‌پذیری، به شکل‌گیری هنجارهایی کمک کرده است که جامعه را متحد نگاه می‌دارند. امام صادق (ع) می‌فرمایند:كونوا دعاةً للنّاسِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم» (کافی، ج۲، ص۷۸)این روایت نشان می‌دهد که مرجعیت نه تنها با گفتار بلکه با رفتار خود، الگوهای اخلاقی و اجتماعی را در جامعه تثبیت می‌کند و این خود بنیانی برای انسجام اجتماعی است.

۶. مرجعیت در عصر جدید؛ ضرورت روزآمدی

با گسترش رسانه‌ها و تحولات فکری، مرجعیت دینی برای حفظ انسجام اجتماعی باید از شیوه‌های نوین ارتباطی و علمی استفاده کند. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد، ۱۱)این آیه بیان می‌کند که تغییر اجتماعی نیازمند تغییر درونی و رویکردی است. از این رو مرجعیت در کنار حفظ اصول سنتی، باید با مقتضیات روز آشنا بوده و پاسخ‌گوی پرسش‌های نوظهور جامعه باشد. چنین رویکردی ضامن استمرار انسجام اجتماعی در دنیای مدرن است.

نتیجه‌گیری

مرجعیت دینی در اندیشه اسلامی نهادی است که تداوم رسالت انبیا را در هدایت جامعه بر عهده دارد. انسجام اجتماعی امت اسلامی، چه در سطح اعتقادی و اخلاقی و چه در سطح سیاسی و اجتماعی، تا حد زیادی مرهون وجود مرجعیت است. این نهاد با نقش‌آفرینی در ایجاد اعتماد عمومی، هدایت جامعه در بحران‌ها و تبیین هنجارهای مشترک، همواره ستون فقرات انسجام امت بوده است. امروز نیز، اگر مرجعیت بتواند در کنار حفظ سنت اصیل اجتهاد، از ظرفیت‌های نوین برای ارتباط با جامعه استفاده کند، می‌تواند همچنان به عنوان «قطب‌نمای معنوی و اجتماعی» عمل کرده و جامعه اسلامی را از تفرقه و پراکندگی حفظ نماید. قرآن کریم وعده می‌دهد:وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت، ۶۹)این وعده الهی امیدآفرینی می‌بخشد که مرجعیت دینی، با جهاد علمی و اخلاقی خود، همچنان راه‌های تازه‌ای برای تقویت انسجام اجتماعی امت اسلامی خواهد گشود.

یادداشت بیشتری از این نویسنده بخوانید

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها