مسئولیت اجتماعی در پرتو نهضت عاشورا؛

مسئولیت‌پذیری، قانون کلیدی و طلایی پیشرفت

ریشه همه بدی‌ها همه عقب‌ماندنی‌ها و ریشه همه فسادهای اخلاقی و سیاسی و اقتصادی و همه‌چیز در یک عنصر خلاصه می‌شود و آن این است که انسانی خودش را مسئول نداند و به مسئولیت انسانی خودش واقف نشود و به مسئولیت انسانی خودش در مقابل جامعه تن ندهد.

به گزارش رحا، حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی موسوی، استاد حوزه و دانشگاه در سخنرانی خود که به مناسبت ایام محرم ایراد کرد؛ مسئولیت‌پذیری را وجه فارق میان انسان و حیوانات و حتی ملائک برشمرد و بیان کرد در صورتی که مسئولیت‌پذیری به ارزش در یک جامعه تبدیل شود آن جامعه قطعا به پیشرفت خواهد رسید و سعادت دنیوی و اخروی آن حتمی است اما مهم آن است که متعلق این مسئولیت‌پذیری را از کجا منبع اکتساب کرده باشد.

حب و بغض دو محور اساسی در وجود انسان

زیارت عاشورا دو مفهوم محوری دارد یکی مفهوم محبت و مودت و دیگری مفهوم برائت و دشمنی و دوری جستن از دشمنان اهل‌بیت. کسی از امام صادق(ع) پرسید دین چیست؟ فرمودند هل الدین الا الحب و البغض؟ اساساً تمام دین و تمام ایمان بر دو محور استوار است یکی محبت و ولایت و یکی هم دشمنی و تبری و دوری جستن و بغض داشتن. اصلا اساساً انسان دو ویژگی اساسی دارد؛ انسان‌ها یک بعد جاذبه دارند یعنی مودت و دوستی و رحمت و مغفرت که باعث می‌شود خوبی‌ها را جذب کنند و کمالات را کسب کند و یک بعد دیگر هم دارد که آن بعد غضب است و نفرت است و دوری جستن است که نقائص و بدی‌ها را از خودشان دور می‌کنند.

ویژگی محبت باعث می‌شود انسان به کرامت برسد و کرامت یعنی بزرگی و قرآن به ما می‌گوید؛ ای انسان تو بزرگی و بزرگی کسب کن و به‌سمت بزرگی حرکت کن «و لقد کرمنا بنی آدم» خداوند متعال همه انسان‌ها را بر اساس کرامت خلق کرده است هیچ دین و مذهبی و مکتبی در دنیا نیست که این‌گونه انسان را توصیف کرده باشد «و لقد کرمنا بنی آدم» نه فقط مسلمان‌ها و مؤمنین و اهل کتاب بلکه همه فرزندان آدم را خداوند متعال کریم و بزرگ خلق کرده است.

این کرامت به‌واسطه محبت کسب می‌شود. اگر اهل محبت بودیم اهل ولایت بودیم اهل دوستی بودیم این کرامت را کسب می‌کنیم. و همچنین به‌واسطه غضب و نفرت و تبری جستن از آن اموری که ما را به پستی سوق می‌دهد و از کرامت ما را باز می‌دارد. اصلاً تکامل انسان یعنی همین جذب و دفع همین جاذبه و دافعه همین محبت و تولی و تبری که به ما گفته‌اند جزء فروع دین است.

زیارت عاشورا به ما یاد می‌دهد که به چه چیزهایی علاقه‌مند باشیم و میل پیدا کنیم و کدام امور هستند که اگر ما به آنها به آنها محبت پیدا کنیم به ما کرامت می‌دهند و چه امور هستند که اگر از آنها دوری جستیم و تبری جستیم و فاصله گرفتیم آنها هم به ما کرامت می‌دهند. در واقع زیارت عاشورا برنامه زندگی ماست که مسیر را برای ما تعیین می‌کند می‌گوید متعلق معرفتت را مشخص کن و متعلق نفرتت را هم مشخص کن. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که من محبت محضم و نفرت نخواهم داشت و کسی هم بگوید من نفرت محضم و محبت ندارم اصلاً این انسان نیست و از دایره انسانیت خارج است اگر انسانی فقط شد محبت محض و هیچ نفرت و تبری نداشت خلاصه انسان باید از بدی‌ها نفرت داشته‌باشد مثل دزدی‌ها پلشتی‌ها.

در زیارت عاشورا به ما یاد می‌دهند که اگر می‌خواهید درست محبت بورزید و درست نفرت داشته‌باشید لازمه‌اش این است که معرفت داشته‌باشید و «أسأل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم ومعرفة اولیائکم و رزقنی البرائة من اعدائکم» اگر معرفت به اهل‌بیت و معرفت به مرام و مسلک اهل‌بیت برای ما ایجاد شود اگر امام حسین را و یارانش را به‌درستی بشناسیم با آن ویژگی‌ها و خصلت‌های ناب اباعبدالله الحسین را که او را عظیم و کریم کرده و بزرگ کرده آشنا شویم ما هم به‌تبع او بزرگ می‌شویم کریم می‌شویم و اگر این معرفت را پیدا کنیم برای ما معلوم می‌شود که باید از چه چیزهایی هم متنفر باشیم و تبری بجوییم. و مسیر زندگی ما هم شخص می‌شود و در این گرداب پرتلاطم نهیلیسم و پوچ‌گرایی نمی‌افتیم؛ این فضایی که امروز دنیای انسانیت را تیره و تار کرده است و بشریت به هرج و مرج رسیده یعنی به نفی هر نوع کلان روایت رسیده و زندگی می‌کند که زندگی کرده باشد و وقتی از کار فاصله بگیرد دچار بحران‌های هویتی و بحران معنای در زندگی می‌شود. امروزه فیلسوفان بزرگ دنیا می‌گویند بزرگ‌ترین بحران بشریت امروز نیهیلیسم است یعنی پوچ‌گرایی. یعنی انسانی که معنای زندگی نداشته‌باشد و برای زندگی خود معنایی در نظر نگرفته باشد و درکی نداشته‌باشد و به امور دنیایی خوش باشد و به‌محض اینکه امور دنیایی برای او کهنه شود دچار بحران هویت شود.

اگر انسان دچار بحران معنا شود یعنی دیگر نمی‌داند باید به چه چیزی محبت و مودت داشته‌باشد و از چه چیزی متنفر باشد نظم محاسباتی و عقلانیت ذهنی محبت و نفرت از بین می‌رود و جای معروف‌ها و منکرها عوض می‌شود جای خوبی‌ها و بدی‌ها عوض می‌شود امروز در سبک زندگی کشورهای غربی می‌بینیم که اموری که تا ۱۰۰ سال پیش ۵۰ سال پیش در همان کشورها امر پست و تنفرانگیزی بود امروز به آن میل دارند و امور معنوی و غیبی به‌نوعی به حاشیه رفته است پس این دستگاه محاسباتی به‌هم خورده‌است.

زیارت عاشورا به ما یاد می‌دهد که این دستگاه محاسباتی را تنظیم کنیم مشخص می‌کند که اگر ما ابی عبدالله الحسین را به‌درستی بشناسیم «و لقد کرمنا بنی آدم» را درک می‌کنیم موضوعی که امروز بسیاری از فیلسوفان دنیا درباره آن سؤال مطرح می‌کنند این است که انسان کیست؟ و انسان چیست؟ مهم‌ترین مؤلفه و عنصر تمایزدهنده انسان نسبت به حیوانات چیست؟ این پرسشی است که از یونان باستان مطرح شده از زمان انبیاء مطرح بوده و هنوز هم مسأله اصلی است اساساً انسان بودن انسان به چیست؟

برتری انسان مربوط به جسم انسان است؟ یا مال روح انسان است؟ یا ذهن انسان است؟ یا کلام انسان است؟ در وجود انسان چیست که انسان را از سایر موجودات متمایز می‌کند و همان است وجه فارق انسان از حیوان و برتری دهنده انسان حتی از ملائک.

عنصر مسئولیت‌پذیری وجه فارق انسان از تمامی موجودات

در وجود امام حسین (ع) و در نهضت عاشورا چه عنصری نهفته است که اگر آن عنصر را ما درک کنیم به‌واسطه آن می‌توانیم آن جایگاه مقام انسانی خودمان را ارتقا بدهیم و رشد بدهیم؟ در فرهنگ عاشورا در فرهنگ اسلامی آن عنصری که انسان را از همه موجودات متمایز می‌کند و به او انسانیت بخشیده است آن عنصر؟ مسئولیت و مسئولیت‌پذیری است. انسان تنها موجودی است که خداوند متعال به او مسئولیت سپرد خلافت سپرد امانت سپرد و او پذیرفت در فرهنگ قرآنی می‌فرماید این مسئولیت الهی را و امانت الهی را به کوه‌ها دادند نپذیرفت به تمام موجودات عالم عرضه کردند نپذیرفتند آنکه توانست زیر بار مسئولیت برود و خودش را مسئول تعریف کند او انسان بود.

امیرالمؤمنین فرمود «ای انسان‌ها ای مؤمنین ای مردم شما مسئولید و پاسخگوئید مدیر جامعه‌اید حتی نسبت به شهرها و محیط زیست و حتی نسبت به حیوانات و چهارپایان انسان نسبت به همه موجوداتی که در این کره خاکی هست مسئول است» هیچ‌کس نمی‌تواند از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند و اگر شانه خالی کند از وادی انسانیت خارج می‌شود. این عصاره و خلاصه پیام عاشوراست که ما باید به آن توجه کنیم. حرکت امام حسین متوقف بر این مسئولیت اجتماعی است.

کلید واژه‌ای را در جامعه‌شناسی و در علوم اجتماعی طرح می‌کنند که راجع به مسئولیت اجتماعی و مسئولیت اخلاقی است. انسان‌ها نسبت به جامعه نسبت به دیگران نسبت به زمین نسبت به محیط زیست نسبت به حیوانات نسبت به همه موجودات عالم مسئولیت دارند و ریشه همه خوبی‌ها و ریشه همه فضایل انسانی در درک این مسئولیت است اگر کسی خودش را مسئول شناخت و به مسئولیت خودش در برابر همه اموری که هست پی برد، هم خودش پیشرفت می‌کند هم جامعه را به سمت پیشرفت سوق خواهد داد.

مسئولیت‌گریزی ریشه همه عقب‌ماندگی‌ها، فسادهای اخلاقی، سیاسی و اقتصادی

ریشه همه بدی‌ها همه عقب‌ماندگی‌ها و ریشه همه فسادهای اخلاقی و سیاسی و اقتصادی و همه‌چیز در یک عنصر خلاصه می‌شود و آن این است که انسانی خودش را مسئول نداند و به مسئولیت انسانی خودش واقف نشود و به مسئولیت انسانی خودش در مقابل جامعه تن ندهد در برابر خانواده و فرزندان تن ندهد به تعبیر قرآن کریم «لیفجر امامه» دوست دارد جلوی او رها باشد که هر کاری می‌خواهد انجام دهد. این بی‌تفاوتی اگر حاکم شد یعنی منفعت شخصی بر افراد حاکم شد و منفعت عمومی را فراموش کردند اینجا آغاز سقوط انسان است آغاز سقوط یک جامعه است آغاز سقوط و عقب ماندن یک جامعه از قطار پیشرفت اقتصادی و سیاسی است.

«کانت» بنیان‌گذار مدرنیته است یک ویژگی دستگاه فلسفه اخلاقی کانت دارد که خیلی در ساخت تمدن غرب مؤثر بود. او می‌گوید اساس اخلاق پیشرفت و تمدن این است که انسان خودش را مسئول بداند نه مسئول بداند برای گرفتن یک سلسله پاداش‌ها نه مسئول بداند برای گرفتن یک سلسله ثواب‌ها نه مسئول بداند برای گرفتن یک سود زیادتر بلکه خود را مسئول بداند یعنی بودنش را مسئولیت بداند مسئولیت‌پذیری رکن پیشرفت جامعه است اصل این حرف حرف بدی نیست و قابل توجه است. به نظر می‌رسد یکی از عناصر بسیار مهمی که موجب پیشرفت اقتصادی در غرب شد این بود که از قرن 17 و 18 فیلسوفان آن جامعه به مردمشان می‌گفتند شما در برابر امور اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مسئول هستید. اگر «هابز» کتاب «لویاتان» را می‌نویسد کتاب به «بهیموت» را هم می‌نویسد اگر «روسو» کتاب «قرارداد اجتماعی» را می‌نویسد کتاب «امیل» را هم می‌نویسد نشان‌می‌دهد که اساس، مسئولیت است و مسئولیت اجتماعی باید جلو بیفتد.

قبل از این فیلسوفان غربی قرآن ما و روایات ما به‌صورت جامع‌تر و دقیق‌تر گفته‌اند که انسان تمام ویژگی‌اش مسئولیت است و مسئولیت‌پذیری است. امروز اگر مشکلاتی در جامعه وجود دارد و دنبال حل مشکلات هستیم یک راه بیشتر وجود ندارد باید تأسّی کنیم به فرهنگ قرآن و روایات و انسان را به‌عنوان انسان مسئول معرفی کنیم اگر در جامعه ما مسئولیت به یک ارزش تبدیل شود وظیفه‌مداری و مسئولیت‌پذیری به یک فرهنگ تبدیل شود حتماً پیشرفت خواهد کرد حتماً روی سعادت دنیایی و آخرتی را خواهد دید این یک قانون کلیدی و طلایی است قانون کلیدی و طلایی پیشرفت جامعه همین یک نکته است اینکه خود را مسئول بدانیم. بدانیم هیچ‌کس در این دنیا بی‌مسئولیت نیست و نکته مهمتر اینکه باید تبدیل به ارزش شود.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها