به گزارش رحا مدیا، علیرضا مکتبدار، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی در خبرگزاری شبستان نوشت: اندیشه دینی، بهویژه در چارچوب اسلام ناب محمدی (ص)، همواره مبتنی بر مقابله با ظلم، طغیان و استکبار بوده است. آموزههای قرآنی، سیره پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع)، و همچنین تاریخ پر فراز و نشیب مقاومت مسلمانان، بهروشنی نشان میدهد که اسلام هیچگاه تسلیم سلطهطلبی دشمنان نشده و همواره در برابر زورگویی و سلطهجویی ایستاده است. مراجعه به متون دینی و تحلیل تاریخی، نشان دهد که مذاکره با دشمنی که آشکارا به دشمنی برخاسته، در منطق دینی نه تنها جایگاهی ندارد، بلکه با فلسفه قیام انبیاء و راهبرد قرآنی مبارزه با مستکبران در تعارض است.
۱. مبانی قرآنی در نفی سازش با دشمنان آشکار
قرآن کریم در موارد متعدد به مؤمنان هشدار میدهد که به دشمنان اسلام اعتماد نکنند و از سازش با آنان بپرهیزند. خداوند میفرماید: «وَلا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ؛ به سوی ستمگران متمایل نشوید که آتش [دوزخ] شما را خواهد گرفت» (هود: ۱۱۳). در این آیه، هرگونه تمایل یا متمایل شدن به ظالمان، مذموم شمرده شده و نتیجه آن عذاب الهی دانسته شده است. از منظر قرآن، ظلمستیزی یکی از ارکان ایمان و دینداری است. وقتی دشمنی دشمن، آشکار و صریح باشد، نرمش، خوشبینی و سادهانگاری در برابر آن، نهتنها عقلانی نیست، بلکه از منظر قرآنی نیز مذموم است. قرآن مؤمنان را به سختگیری در برابر کافران و مهرورزی میان خود فرا میخواند: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» (فتح: ۲۹).
۲. سیره پیامبر اکرم (ص): صلح با عقلانیت، جنگ با دشمنی آشکار
پیامبر اسلام (ص) که مجسمه رحمت و مهربانی بود، هرگز در برابر دشمنی و خیانت دشمنان تسلیم نشد. او در مواردی چون «حدیبیه» صلح کرد، اما این صلح نه از روی ترس یا عقبنشینی، بلکه راهبردی برای تثبیت قدرت اسلام بود. زمانیکه مشرکان مکه به صراحت عهدشکنی کردند، پیامبر (ص) بیدرنگ وارد عمل شد و با فتح مکه نشان داد که در برابر دشمنِ خیانتپیشه، اهل مماشات نیست.
نکته مهم در سیره نبوی آن است که ایشان همواره در برابر دشمنانِ صریحاللهجه، موضع مقتدرانه و عزتمند داشت و در برابر فریب، نقض عهد و خیانت، از خود ضعف نشان نداد.
۳. امیرالمؤمنین (ع): صلح برای عدالت، نه سازش با ظلم
حضرت علی (ع) نیز از چهرههای بارز ظلمستیزی در تاریخ اسلام است. خطبههای نهجالبلاغه آکنده از هشدار نسبت به سازش با ظالمان و اهل دنیا است. در خطبهای مشهور، میفرمایند: «أيها الناس! أعينونى على أنفسكم، و ايمُ الله لانصفنّ المظلوم من ظالمه، و لاقودنّ الظالم بخزامته حتى أورده منهل الحق و ان كان كارهاً؛ اى مردم ! مرا براى اصلاح نفوس خودتان يارى كنيد و سوگند به خدا داد مظلوم را از ظالمش مى ستانم و افسار ستمكاران را مى گيرم و او را تا چشمه سار حق مى كشانم اگرچه او نخواهد. و در جایی دیگر، با اشاره به ظلمهای دوران حکومت عثمان و سکوت برخی خواص، سکوت در برابر ظلم را همراهی با آن دانستهاند.» (نهج البلاغه، خطبه 136) امام علی (ع) حکومت را تا زمانی میپذیرد که وسیله اقامه عدالت و دفع ظلم باشد، نه ابزاری برای رضایت دشمنان یا حفظ ظاهر وحدت.
۴. تجربه امام حسین (ع): قلهای از مقاومت در برابر زورگویی
اگر بخواهیم نمود کامل اندیشه ضدسازش را در اسلام ببینیم، عاشورا صحنهای برجسته است. امام حسین (ع) در برابر یزید، که تجسم آشکار ظلم، فسق و دشمنی با اسلام بود، ایستاد و با خون خود، این پیام را برای همیشه ثبت کرد که سازش با دشمنِ دین، مرگ دینداری است. سخن معروف آن حضرت که فرمود: «هیهات منّا الذلّة» نشان میدهد که در منطق دینی، عزت از جان بالاتر است و مذاکرهای که به زیر پا گذاشتن اصول بینجامد، ارزشی ندارد.
۵. مذاکره در منطق اسلامی: ابزار یا هدف؟
در اسلام، مذاکره بهعنوان یک ابزار و راهبرد برای تأمین مصالح امت اسلامی پذیرفته شده است؛ اما هیچگاه هدف نیست. مذاکره با دشمن، زمانی مجاز است که:
1. به حفظ عزت اسلامی بینجامد؛
2. فریب و خدعهای در کار نباشد؛
3. دشمن به اصول اولیه انسانی و دینی پایبند باشد؛
4. منجر به تقویت دشمن و تضعیف جبهه حق نشود.
اگر این شرایط نباشد، مذاکره، پوششی برای عقبنشینی و تحمیل شکست خواهد بود، نه گامی در مسیر پیشرفت.
۶. تجربه تاریخی مقاومت اسلامی در برابر استکبار
در تاریخ معاصر نیز جریانهای مقاومت اسلامی، با الهام از همین منطق قرآنی و تاریخی، در برابر زورگویی آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر قدرتهای استعمارگر ایستادهاند. امام خمینی (ره) با الهام از فرهنگ عاشورا، شعار «نه شرقی، نه غربی» را سر داد و اعلام کرد: «باید تمامی قدرتها و ابرقدرتها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون برای اعلای کلمه الله ایستادهایم.» (صحیفه امام، ج 12، ص 286)
رهبر معظم انقلاب نیز بارها تأکید کردهاند که: «مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی یعنی نفوذ؛ میخواهند راه را باز کنند برای تحمیل.» (15/07/1394) و نیز تاکید کردهاند که: ما با اهل منطق مذاکره میکنیم، اما نه با کسانی که شمشیر را از رو بستهاند. (بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت – 1397/06/07) این سخنان، برگرفته از سنت پیامبر و اهلبیت است. مذاکره، اگر با دشمنی باشد که بهدنبال فریب، سلطه و خیانت است، نهتنها سودی ندارد، بلکه مقدمهای بر نفوذ و تسلط بیشتر دشمن است.
اندیشه دینی اسلام، از ابتدا تا امروز، با ظلم و زورگویی سر سازش نداشته است. آموزههای قرآنی، سیره نبوی، خط مشی امیرالمؤمنین (ع) و قیام حسینی، همه نشان میدهند که مذاکره با دشمنی که آشکارا به دشمنی برخاسته و اصول اولیه عدالت و احترام را نادیده میگیرد، نهتنها بیفایده بلکه زیانبار است.
تجربه تاریخی نیز مؤید آن است که مقاومت آگاهانه و عزتمندانه، ثمراتی بسیار بیشتر از سازش تحقیرآمیز دارد. مسلمانان امروز، با تأسی به این منطق، باید مرزهای خود را با دشمنان آشکار حفظ کنند و با تکیه بر عزت، منطق و ایمان، راه مقاومت را ادامه دهند.