به گزارش رسانه رحا، حجت الاسلام دکتر سیدمهدی موسوی، استاد حوزه علمیه، در نشست بررسی ابعاد نظری و کارکردی صدور منشور روحانیت از سوی امام خمینی(ره)، که به همت مدرسه اندیشهورز رحا برگزار شد متذکر شد که برای شناخت و فهمیدن یک متن باید با مبانی نظری و مبانی فلسفی نویسنده آن متن آشنا بود و علاوه بر آن اوضاع سیاسی و اجتماعی و زمینههای نگارش آن متن را هم دانست.
وی گفت: برای فهمیدن درست یک متن باید مبانی فکری، فلسفی و معرفتی نویسنده آن را بدانیم و علاوه بر آن باید بر زمینههای تاریخی صدور آن متن هم اشراف داشته باشیم و الا گرفتار سوء برداشت از آن متن خواهیم شد.
موسوی درباره دالّ مرکزی منظومه فکری امام بیان کرد: امام رحمةاللهعلیه در مبانی فکری خود منطقی دارد و آن منطق فطرت و هدایت است که در مقابل آن منطق قدرت و جدال است. مفهوم مرکزی اندیشه امام، اندیشه فطرت است و در همه آثار ایشان، چه کتابها چه پیامها و نامهها، این اندیشه را مشاهده میکنیم. و امام با این اندیشه به دنبال شکوفاسازی فطرت انسان و به دنبال هدایت انسان است و دنبال ستیز و جدال با اعتباریات اجتماعی نیست. حتی در فقه هم اینگونه هستند که میگویند شارع در مقابل اعتباریات انسانی اعتبار جدیدی وضع نمیکند.
وی ادامه داد: فطرت دو عنصر دارد؛ عنصر اصلی آن میل و عشق انسان به کمال مطلق است و در نتیجه آن عنصر فرعی آن پدید میآید که تنفر از نقص و محدودیت است و امام معتقد است همه انسانها طبق همین فطرت گام برمیدارند.
استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: اگر منطق فطرت امام را درک نکنیم هرگز نامه ایشان به گورباچف را نخواهیم فهمید. در مقابل تفکر و اندیشه امام جریانی وجود دارد که اساس حیات انسان را در کسب قدرت میداند و اساس تاریخ را جدال و نبرد برداشت میکند و اساس مواجهه ما با غرب را هم جدال و ستیز میبیند و از دل این فهم اشتباه کتابی نوشته میشود به عنوان «جدال دو اسلام» و امام و اندیشه امام را تحریف میکند.
موسوی درباره اندیشه فطرت امام افزود: البته فطرت وجوهی دارد، وجه کمال خواهی که در ذیل آن هدایت و کمال است و وجه تنفر از نقص که در پی آن تذکر و انقلاب و مبارزه شکل میگیرد امام حتی در مبارزه هم نظریه فطرت را دارد. بنابراین از ابتدا باید بدانیم منشور بر اساس منطق فطرت نوشته شده برای فعالسازی عقلها و ارادهها بوده است و امام میخواهند تعریفهای ناقصی که از روحانیت و انقلاب و جمهوری اسلامی وجود دارد را اصلاح کنند.
این نویسنده و پژوهشگر حوزوی گفت: نکته دیگر در منطق فطری امام اینکه امام حکومتهای دینی در معرض خطر میدانند، و برخلاف سایر حکومتها که خطر آنها از بیرون است در حکومتهای دینی این خطر از درون آنهاست.
موسوی درباره پیشران این خطر بیان کرد: این خطر درونی دو پیشران اصلی دارد که اگر شناخته نشود و با آنها مواجه نشود آثار و سوء بسیاری در پی دارد. این دو پیشران یکی جریان ظاهرگرایی متحجرین و باطن گرایی مقدسین است؛ ظاهرگرایان مطلق و باطنگرایان مطلق دو خطر بزرگ جهان اسلام هستند و امام همواره میفرمودند بزرگترین فاجعه جهان اسلام خطر تقلیلگرایی است که گاه گرفتار فقهای عرفان ستیز و گاه گرفتار عرفای فقه ستیز بوده است.
وی خاطرنشان کرد: با رشد این دو پیشران سقوط حکومت دینی و جامعه اسلامی آغاز میشود. این دو زیربنای اسلام آمریکایی هستند و مانع اصلی فقه پویا محسوب میشوند.
موسوی درباره اوضاع و جایگاه امروزین این دو پیشران گفت: سؤال مهمی که باید پرسید این است که؛ امروز این دو جریان در حوزه علمیه چه وضعیتی دارند؟ باید اذعان کرد که متاسفانه هر دو جریان دارای جایگاه و کرسی و رسانه در حوزه علمیه هستند.
وی درباره هدف امام از نگارش منشور روحانیت اینگونه بیان کرد: امام در منشور روحانیت 5 جریان را اصلاح میکند؛ جریان اول، جریان نهضت آزادی و اشکالات آنها به انقلاب و اسلام فقاهتی است. دومین جریان، جریان انجمن حجتیه است که با ولایت مشکل دارند. جریان سوم، جریان منتظری است که اصل جنگ و فاع مقدس را زیر سوال میبرد.
استاد حوزه ادامه داد: چهارمین جریان، دعوای بین روشنفکران دینی و حوزویان سنتی است. و پنجمین جریان، ماجرای نسبت جامعه مدرسین و مجمع طلاب است؛ که در آن زمان جامعه مدرسین، مجمع طلاب را به رسمیت نمیشناخت و معتقد بود که باید حوزه علمیه را و مطالعات و درس و بحث را حفظ کرد و جنگ را به نیروهای نظامی واگذار کرد و در مقابل هم عدهای بودند که معتقد بودند که باید دروس حوزوی تعطیل شود و همه به جنگ بروند. حضرت امام در مواجهه با این پنج جریان منشور روحانیت را نوشتند و به همه آنها پرداختند و پاسخ دادند.
گزارشگر: محمد رحمانی