یادداشت؛

منطق استعمار زدایی

این روزها که رئیس جمهور خود شیفته‌ آمریکا، با تهدیدهای پی‌در‌پی خود در صدد به استعمار کشیدن روح و ذهن مردم ایران است، راهبر حکیم انقلاب، این معادله را فقط با چند جمله برهم می‌زنند. ایشان با حواس جمع، مواظب عزت‌نفس و حس توانایی تک‌تک مردم ایران اسلامی است. ادبیات و بیانات حضرت آقا از یک نوع منطق استعمارزدایی از ذهن‌ها و قلب‌ها نشأت می‌گیرد.

رحا مدیا | علی قاسم‌لو

تهدید، یک نوع ابزار است. ابزاری برای ارتباط و تعامل. اما چه کسی از این ابزار استفاده می‌کند؟ تهدید را کسی انجام می‌دهد که یا توانایی ضربه زدن به طرفِ مقابل را ندارد، یا اطمینان به‌قدرت خود ندارد. هر تهدید‌کننده همان‌قدر که سعی در ترساندن طرف مقابل دارد، خودش هم می‌ترسد. چراکه تا نترسد و حس ترس را درک نکند نمی‌تواند بفهمد که ترس یک ابزار کنترل محسوب می‌شود. درنتیجه تهدید‌کننده هیچ قصدی به‌جز کنترل و مهار تهدید شونده ندارد.

اما تهدید شونده، چه حسی دارد؟ اختلال در رفتار پیدا می‌کند. دچار تشویش و اضطراب می‌شود. تصمیم گیری‌اش نابسمان می‌گردد. چه‌بسا اگر رفتار درخوری انجام ندهد، هرکاری که از او بخواهند اطاعت می‌کند. پس چاره‌ کار چیست؟ در میان دولت‌ها و حاکمان مستبد، نیز نمونه‌هایی وجود دارد که با تهدید، خواسته‌های خود را به‌ملت خود و دیگر مردمان تحمیل می‌کنند. چه‌بسا از قدیم هم، همین روال بوده و پدیده جدیدی نیست.

یکی از این نمونه‌ها، دولت خبیث ‌ایالات متحده است. که به گفته رؤسای جمهور ادوار مختلف این کشور، همه گزینه‌ها روی میزشان است. در واقع دیپلماسی ایالات متحده در تعامل با بقیه، بر پایه تهدید بنا شده است. علی‌الخصوص در رابطه با کشور عزیز ما ایران. این روش، ذاتی یک فرد و نظام مستکبر به‌حساب می‌آید.

همان‌طور که در قسمت دوم نوشتار بیان شد، او تهدید می‌کند؛ چون نمی‌تواند، یا احساس می‌کند که نمی‌تواند، تهدیدش را عملیاتی کند. «آن‌ها غنی‌سازی نخواهند کرد. اگر غنی‌سازی کنند، مجبور می‌شویم از روش دیگر استفاده کنیم. و من واقعاً نمی‌خواهم از روش دیگر استفاده کنم، اما چاره‌ای نخواهیم داشت. غنی‌سازی اتفاق نخواهد افتاد.»

این نمونه‌ای از تهدیدات هر روزه ترامپ و هم‌فکرانش در دولت کنونی ایالات متحده است. البته آنها فقط تهدید نمی‌کنند، برای اینکه مهندسی افکار مردم و مذاکره‌کنندگان ایرانی را به‌نحو احسن انجام داده باشند، کلیدواژه‌های مذاکره و صلح را هم در مصاحبه‌های مطبوعاتی به‌کار می‌برند. آنها در کنار تهدید، خواسته‌های سلطه‌طلبانه‌ خود را در پوششی از امیدِ خیالی، پیچیده و بر ملت‌ها تحمیل می‌کنند.

اثری که این نوع از تعامل به‌جای می‌گذارد، بدین صورت‌است‌که ترس و ناامنی در جامعه تداوم می‌یابد و به کاهش اعتماد‌به‌نفس و عزت نفس منجر می‌شود. جامعه در این شرایط دنبال کورسوی امید می‌گردد. و در ادامه، تهدید کننده، صلح و گشایش اقتصادی را مطرح می‌کند. با این‌ بار معنایی که منِ دشمن، تو را تهدید می‌کنم اما راه نجاتت هم خود من هستم.

در نهایت، تهدید شونده به این باور می‌رسد که من توانایی لازم را ندارم. «فناوری هسته‌ای ما قدیمی شده و به‌درد نخور است» ، «برویم از خارج از مرزها مدیر و کارشناس بیاوریم» و اظهارات این‌چنینی که در گوشه و کنار می‌شنویم نمونه‌ای از این واکنش‌های حقیرانه است.

اما راه حلی که علم روانشناسی در قبال تهدید پیشنهاد می‌کند رخ‌به‌رخ، چشم‌در‌چشم بایست و تو هم تهدید کن. در مقابل تهدید‌کننده به‌هیچ عنوان کوتاه نیا. لابد این جمله‌ رهبر حکیم انقلاب را شنیده‌اید: «ما ملتی نیستیم که بنشینیم تماشا کنیم قدرت‌های پوشالیِ مادی که از درون کرم‌خورده و موریانه‌خورده‌اند، ملت استوار و پولادین ایران را تهدید کنند. ما در مقابل تهدید، تهدید می‌کنیم.» این نمونه‌ای از واکنش درست به تهدید‌کننده است.

در 15 خرداد امسال در حرم حضرت امام خمینی(ره)، ایشان بعد از تبیین مسئله‌ی هسته‌ای و نیاز مبرم مردم ایران به این صنعتِ مادر، فرمودند: «اوّلین مطلبی که ما در باب هسته‌ای به طرف‌های آمریکایی و غیره می‌گوییم این است‌که شما چه‌کاره‌اید؟ چرا دخالت می‌کنید که ایران باید غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد؟ به شما چه؟ شما امکانات اتمی دارید، بمب اتم دارید، ویرانگری شدید دنیا در اختیار شما است، به‌شما چه که ملّت ایران غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد، صنعت هسته‌ای داشته باشد یا نداشته باشد؟ [ملّت ایران] یک ملّتی است که اختیارش دست خودش است؛ به شما ربطی ندارد؛ شما چه‌کاره‌اید؟ شما از چه موضع حقوقی‌ای این حرف‌ها را می‌زنید؟»

این روزها که رئیس جمهور خود شیفته‌ آمریکا، با تهدیدهای پی‌در‌پی خود در صدد به استعمار کشیدن روح و ذهن مردم ایران است، راهبر حکیم انقلاب، این معادله را فقط با چند جمله برهم می‌زنند. ایشان با حواس جمع، مواظب عزت‌نفس و حس توانایی تک‌تک مردم ایران اسلامی است. ادبیات و بیانات حضرت آقا از یک نوع منطق استعمارزدایی از ذهن‌ها و قلب‌ها نشأت می‌گیرد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها