رحا مدیا | محمدرضا آتشینصدف
در نگاه امام خمینی(ره)، نباید در مسیر نقد و بررسی جریانهای فکری و سیاسی معاصر، دو جریان مهم و تأثیرگذار، چون لیبرال و متحجر نادیده گرفته شوند؛ زیرا هر دو گروه در مسیری قرار دارند که به نوعی اصول و مبانی اسلامی و انقلابی را هدف قرار میدهند. حضرت امام(ره) با توجه به تجربیات تاریخی و نگاه ژرف خویش به سیر تحولات داخلی و خارجی، بر این باور بودند که هر دو جریان، در نهایت، جامعه را از مسیر اصلی و صحیح الهی منحرف میکنند؛ در نتیجه، ضرورت شناخت و مقابله با آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. امام بر این اعتقاد بودند که این دو جریان، هرچند در ظاهر متفاوت، اما وجوه اشتراک زیادی دارند و نیاز است که این اشتراکها به درستی شناخته و تحلیل شود تا بتوان با آنها به گونهای کارساز و اثرگذار مقابله کرد.
مخالفت با اصول دینی
از وجوه اشتراک این دو جریان مخرب مخالفت با اصول اسلام ناب محمدی است. لیبرالها با تمرکز بر آزادی، فردگرایی و سازگاری با جریانهای غربی، اصول تثبیتشدهی اسلام را نادیده میگیرند و در پی تلطیف و حذف آن اصول در راستای منافع فردی و گروهی خود و نیز استکبار جهانی هستند. این جریان، با شعار توسعه و آزادی، اصولی چون توحید، عدالت، اخلاق، معنویت، مبارزه با استکبار و… را قربانی میکند تا جامعهای مطابق با معیارهای غربی ساخته شود. در مقابل، متحجران، با تکیه بر تفسیرهای تنگنظرانه، اصول ناب اسلامی را به شکلی سختگیرانه و محدود و گاه ناخردورزانه تفسیر میکنند و در نتیجه، اسلام واقعی را به تبدیل میکنند به شعایری خشک و بیروح و گاه متضاد با مقتضیات زمان و مکان. امام معتقد است که هر دو جریان، در مسیر انحراف و دوری از اصل اسلام حقیقی قرار دارند و باید آگاهانه و هوشمندانه، با خط آنها مبارزه کرد.
نقش تاریخی و سیاسی مشابه
امام خمینی در تحلیل تاریخ معاصر، نقش هر دو جریان را در عرصههای سیاسی و اجتماعی بسیار حیاتی و مهم میدانست. لیبرالها، در جهت غربگرایی و وابستگی کشورها، چه در دورهی قاجار و پهلوی، چه در دوران پس از انقلاب، به نحوی تلاش کردند تا موازنههای قدرت و فرهنگ را تغییر دهند و اسلام را به حاشیه برانند. آنها با گرایشهای تجددگرایانه، فرهنگ غرب را به جامعه تزریق و تلاش میکردند تا روح انقلاب و روحیهی استکبارستیزی را تضعیف کنند. از سوی دیگر متحجران اغلب در قالب محافظهکاران و سنتگرایان به معنای غلط آن، با مانعتراشی و تعصبورزی، فرصت تحول و پیشرفت واقعی جامعه را میگرفتند و اصول اسلامی را در قالبهای ظاهری و سطحی محدود میساختند. در مجموع هر دو جریان نقش مانع و ترمز را برای رسیدن به جامعهی ایدهال اسلامی بازی کرده و میکنند. امام معتقد بود که این هر دو جریان، نقش مخربی در تضعیف پایههای انقلاب داشته و دارند و باید با هوشمندی و اقدام عملی، آنان را از مسیر انقلابی و اسلامی دفع کرد.
حضرت امام دربارهی متحجران اینگونه میفرمایند: «کجفهمانی که حتی با تشکیل حکومت اسلامی مخالف و آن را از حکومت طاغوت بدتر میدانند!… بازیگرانی که برای عقب نگه داشتن مسلمانان و باز کردن راه برای غارتگران و سلطهجویان، اسلام را در کنج مساجد و معابد محصور نمودهاند و اهتمام به امر مسلمین را بر خلاف اسلام و وظایف مسلمانان و علمای اسلام معرفی میکنند؛ و مع الأسف دامنهی تبلیغات گمراهکننده به قدری بوده و هست که دخالت در هر امر اجتماعی و سیاسی را در جامعهی مسلمین برخلاف وظایف روحانیون و علمای دین میدانند؛ و دخالت در سیاست را گناهی نابخشودنی میخوانند. (صحیفه امام، ج 19، ص 21)
همچنین دربارهی لیبرالهای میفرمایند: «ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانهی جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر… صریحاً اعلام میکنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد… » (صحیفهی امام، ج ۲۱، ص: ۲۸۶)
روشهای مقابله
امام خمینی معتقد بود که راه مقابله با این دو جریان متفاوت است؛ اما هدف نهایی مشترک است: حفظ اسلام ناب و جمهوری اسلامی و مقابله با انحراف. در مقابل لیبرالها، ترویج فرهنگ غنی اسلام، احیا و تبلیغ اصول اصلی قرآن و سنت و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگ غرب از طریق آموزش، تبیین و روشنگری، ضروری است. ایشان تأکید داشتند که بیداری فکری و فرهنگی در جامعه ایجاد شود و اتحاد و همگرایی در بین دلسوزان انقلاب و اسلام، به خنثیسازی اهداف لیبرالها کمک میکند. از سوی دیگر برای مقابله با جریان متحجر، باید آموزههایی مانند ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و نیز ابعاد گوناگون قیام برای خدا برای جامعه تبیین شود. حاصل آنکه امام بر اهدافی چون آموزش، روشنگری، اصلاح و فعالسازی فرهنگ دینی تأکید داشت و معتقد بود که تنها از طریق همین راهها میتوان جامعه را از نفوذ این دو جریان نجات داد و راه رشد و تعالی را همچنان باز نگه داشت.
در نهایت، امام خمینی تأکید داشت جامعه در مبارزه با این دو جریان، نیازمند تقویت روحیهی ایمانی، فرهنگ اصیل اسلامی و اخلاق و معنویت است و از هر فرد و گروهی میخواستند که در مسیر تقویت معنویت و اخلاق قدم بردارند و از رشد روحیهی جهاد و مقاومت در بین آحاد جامعه و به خصوص مسئولان حمایت کنند تا جامعه بتواند در برابر انحرافات داخلی و تهدیدات خارجی مقاوم و مستحکم باشد.