رحا مدیا| محمد حائری شیرازی
شکاف میان نسل انقلاب و نسل معاصر ایران از عمیقترین چالشهای فرهنگی و اجتماعی کشور محسوب میشود. این گسست نه صرفاً یک پدیده طبیعی نسلی، بلکه حاصل تفاوتهای بنیادین در تجربه تاریخی، چالشها و ابزارهای شناخت است. نسل انقلاب با تجربه مستقیم استبداد پهلوی، وابستگی فرهنگی به غرب و عمق فساد اجتماعی مواجه بود، در حالی که نسل امروز این تجربیات را انتزاعی و دور از دسترس مییابد. تحول در ماهیت چالشها نیز نقش مهمی دارد؛ آنجا که نسل گذشته با مسائل استقلال سیاسی و مبارزه با دیکتاتوری درگیر بود، نسل امروز با پیچیدگیهای جهانیشدن، انقلاب فناوری اطلاعات و تنوع فرهنگی روبرو است. این تفاوتها منجر به بیگانگی عاطفی جوانان نسبت به نمادهای انقلاب، کاهش انگیزه مشارکت اجتماعی و افزایش آسیبپذیری فرهنگی شده است. بنابراین، درک این گسست نه برای محکومیت بلکه برای یافتن راهحلهای مؤثر ضروری است.
امام خمینی بهمثابه نظام معنایی
امام خمینی فراتر از یک شخصیت تاریخی یا رهبر سیاسی، حامل یک نظام معنایی جامع و منسجم است که قابلیت تطبیق با شرایط مختلف زمانی و مکانی را داراست. این نظام معنایی بر محورهای اصلی عدالتمحوری، آزادی واقعی، کرامت انسانی، استقلال و مقاومت در برابر سلطه استوار است. عدالت در این نگاه نه صرفاً مفهومی حقوقی، بلکه محور اصلی نظم اجتماعی و شامل تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. آزادی نیز نه آزادی مطلق و بیقید، بلکه آزادی مسئولانه و هدفمند در خدمت کمال انسان و جامعه تعریف میشود. این نظام معنایی دارای ویژگیهای جامعنگری، انعطافپذیری و انتقادی بودن است که آن را قادر میسازد پاسخهای معقولی به چالشهای معاصر ارائه دهد. درک امام خمینی بهمثابه نظام معنایی، امکان برقراری ارتباط عمیقتر میان نسلها را فراهم میکند و جوانان را قادر میسازد خود را وارث این اندیشه بدانند، نه صرفاً تماشاگر آن.
جامعهشناسی بازتولید گفتمان
از منظر جامعهشناسی معرفت، هر گفتمان سیاسی و اجتماعی برای بقا و تداوم نیاز به بازتولید مداوم دارد. این بازتولید فرایندی خلاقانه و پویاست که در آن نسلهای جدید معنا و مفهوم را در بستر تجربههای معاصر خود بازتعریف میکنند. گفتمان امام خمینی برای زندهمانی باید قادر باشد پاسخهای قانعکنندهای به چالشهای نوین جامعه ارائه دهد، شیوههای بیان خود را با فرهنگ و زبان نسل جدید سازگار کند و در عین حال جوهره و اصول بنیادین خود را حفظ نماید. موانع اصلی این بازتولید عبارتند از: رسمیشدن بیش از حد که اندیشه انقلابی را به مجموعهای از اصول اداری تبدیل میکند، تقلیل مفاهیم عمیق به شعارهای ساده و تکراری که جذابیت آنها را برای نسل جدید از بین میبرد، و عدم ارتباط با مسائل و دغدغههای روزمره مردم که کارکرد گفتمان را محدود میسازد. بنابراین، بازتولید موفق گفتمان مستلزم حفظ تعادل میان اصالت و نوآوری، عمق و سادگی، و کلیت و جزئیات است.
امام خمینی؛ معمار تمدن
امام خمینی بنیانگذار یک گفتمان تمدنی بود که فراتر از تغییر نظام سیاسی، نگرش کلی به زندگی، جامعه و جهان را دگرگون ساخت. این گفتمان تمدنی بر سه پایه اساسی استوار است: خودباوری جمعی که شامل ایجاد اعتماد به نفس ملی و فرهنگی، رهایی از احساس حقارت و باور به تواناییهای بالقوه جامعه است؛ نفی سلطهپذیری که مقاومت در برابر هر نوع تحمیل خارجی در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را شامل میشود؛ و بازتعریف رابطه دین و جامعه با ارائه تفسیری نوین از دین که آن را از انزوا خارج کرده و به عنصری فعال در تحول اجتماعی تبدیل میکند. این گفتمان تمدنی ویژگیهای جامعنگری، آیندهنگری و جهانشمولی را داراست. جامعنگری به این معنا که تمام ابعاد زندگی بشری را دربر میگیرد، آیندهنگری در ارائه چشمانداز بلندمدت برای جامعه و بشریت، و جهانشمولی در قابلیت الهامبخشی برای سایر ملتها علیرغم ریشهداری در فرهنگ ایرانی-اسلامی. درک این بعد تمدنی امام خمینی، اهمیت ویژهای در بازخوانی معاصر او دارد.
نسل جدید و سؤالات بنیادین
نسل جوان امروز همچون نسل انقلاب با سؤالات بنیادینی مواجه است که ماهیت انسانی داشته و فراتر از زمان و مکان خاص هستند. این سؤالات عبارتند از: چگونه میتوان انسان ماند در دنیایی که مصرفگرایی، سطحینگری و بیتفاوتی را ترویج میکند؟ چگونه میتوان آزاد بود در نظم جهانی که انواع جدیدی از سلطه و کنترل را پدید آورده است؟ و چگونه میتوان معنوی و دیندار بود در عصری که مادیگرایی و سکولاریسم غالب است؟ پاسخهایی که امام خمینی به این سؤالات ارائه داده است، همچنان کارایی و اعتبار خود را حفظ کردهاند. او راه حفظ انسانیت را در پایبندی به اصول اخلاقی و معنوی، راه آزادی را در استقلال فکری و عملی از قدرتهای سلطهگر، و راه دینداری را در تفسیری انقلابی و اجتماعی از دین ارائه داد. این اشتراک در سؤالات بنیادین، زمینهای مناسب برای برقراری پیوند میان نسلها فراهم میکند و نسل جدید را قادر میسازد در اندیشه امام خمینی منبع الهامی برای چالشهای معاصر خود بیابد.
استمرار تاریخی مکتب امام خمینی
تداوم گفتمان امام خمینی مستلزم وجود جانشینی مشروع و استمرار معنایی است که در جمهوری اسلامی در شخص حضرت آیتالله خامنهای تحقق یافته است. رهبری ایشان نه صرفاً ادامه ساختار سیاسی، بلکه استمرار همان منش فکری و گفتمانی امام خمینی محسوب میشود. محورهای اساسی رهبری معاصر شامل عدالتمحوری و مبارزه با فساد و اشرافیت، مردممحوری در تصمیمگیریها و اعتماد به نظر ملت، مقاومت مستمر در برابر نظام سلطه جهانی، تأکید بر اهمیت فرهنگ در برابر تهاجم نرم و توجه ویژه به نسل جوان و ظرفیتهای آن است. این استمرار در سختترین شرایط، نشاندهنده ژرفا و استحکام گفتمان امام خمینی است. رهبر معظم انقلاب توانستهاند اصول بنیادین را با چالشهای جدید تطبیق داده و روح انقلاب را زنده نگه دارند. این واقعیت که امروز رهبری بیش از همه از مسائلی چون بیعدالتی، تهاجم فرهنگی و آسیبهای اجتماعی سخن میگوید، ناشی از همان دردی است که امام خمینی از آن رنج میبرد. درک این استمرار، اهمیت ویژهای در فهم معاصر مکتب امام خمینی دارد.
راهکارهای عملی برای بازخوانی
بازخوانی مؤثر امام خمینی در آینه نسل جدید نیازمند راهکارهای عملی و کاربردی است. در سطح آموزشی، بازنگری در مناهج درسی به گونهای که تاریخ و اندیشه امام را به شکل جذاب و کاربردی ارائه دهد، استفاده از فناوریهای جدید و شیوههای تعاملی در آموزش، و تربیت مربیان متخصص که قادر باشند پل ارتباطی میان نسلها باشند، ضروری است. در حوزه فرهنگی، تولید محتوای جذاب شامل آثار هنری، ادبی و رسانهای که اندیشه امام را به زبان نسل جدید بیان کنند، برگزاری نشستهای تعاملی برای گفتوگوی آزاد میان نسلها، و استفاده هوشمندانه از شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای دیجیتال مورد نیاز است. در سطح اجتماعی نیز ایجاد الگوهای عملی با معرفی شخصیتها و نمونههایی که اصول امام را در زندگی معاصر پیاده کردهاند، نشاندادن کارکرد عملی اندیشه امام در حل مشکلات روز جامعه، و فراهم کردن فرصتهایی برای مشارکت فعال نسل جدید در امور اجتماعی اهمیت حیاتی دارد. این راهکارها باید در قالب یک برنامه جامع و منسجم اجرا شوند تا بتوانند نتایج مطلوب را به همراه داشته باشند