یادداشت؛

نخستین خروش امام خمینی

امام خمینی پیش و بیش از هر کسی لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی را تهدیدی برای ارزش‌های دینی و مذهبی و سیطره‌ی گروه‌های فاسدی مانند بهاییان بر جامعه دانسته و معتقد بودند که حذف قسم به قرآن می‌تواند منجر به تضعیف دین اسلام در جامعه شود.

رحا مدیا | محمدرضا آتشین صدف، استاد حوزه علمیه قم

در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، رژیم پهلوی لایحه‌ای به نام «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» تصویب کرد که برخی مفاد آن عبارت بود از اعطای حق رأی به زنان و قراردادن سوگند به کتاب آسمانی به جای سوگند قرآن. این لایحه در شرایطی مطرح شد که شاه تلاش می‌کرد اصلاحات اجتماعی و اقتصادی موسوم به «انقلاب سفید» را پیش ببرد و با اعمال تغییراتی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران، قدرت و نفوذ خود را و به تعبیر بهتر قدرت و نفوذ تسلط آمریکا بر ایران را گسترش دهد.

امام خمینی پیش و بیش از هر کسی این لایحه را تهدیدی برای ارزش‌های دینی و مذهبی و سیطره‌ی گروه‌های فاسدی مانند بهاییان بر جامعه دانسته و معتقد بودند که حذف قسم به قرآن می‌تواند منجر به تضعیف دین اسلام در جامعه شود؛ علاوه بر این، ایشان اعتراض داشتند که اعطای حق رأی به زنان بدون در نظر گرفتن موازین شرعی و اخلاقی می‌تواند آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی به همراه داشته باشد.

اعتراضات امام خمینی با همراهی برخی دیگر از علما در نهایت منجر به لغو لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی شد و نشان داد که قدرت و نفوذ علمای دینی در جامعه ایران همچنان قوی است و می‌تواند در مقابل تصمیمات مخرب دولت مقاومت کند.

شاید جوان امروز از بپرسد که قرآن هم که کتاب آسمانی است؛ پس چه اشکالی بر این بند لایحه وجود دارد؟ برای روشن شدن پشت صحنه‌ی این تعبیر به این بخش از تلگراف امام خمینی به اسدالله علم، نخست وزیر آن وقت توجه بفرمایید: «… اگر گمان کردید مى‌شود با زور چندروزه، قرآن کریم را در عرض «اوستا»ى زرتشت، «انجیل» و بعض کتب ضاله قرارداد و به خیال از رسمیت انداختن قرآن کریم، تنها کتاب بزرگ آسمانى چند صد میلیون مسلم جهان، افتاده‏‌اید و کهنه‌پرستى را مى‏ خواهید تجدید کنید، بسیار در اشتباه هستید» ‏‏(صحیفه امام، ج1، ص90)‏نکته‌ی دیگر اینکه مخالفت حضرت امام (ره) با شرکت زنان در انتخابات با توجه به انگیزه‌های رژیم پهلوی از این کار در آن مقطع زمانی بود؛ وگرنه امام خمینی (س) با حضور سالم زنان در صحنه اجتماعی و ترقی و آزادی واقعی زنان مخالف نبود، بلکه با فساد و فحشا مخالف بود و حضور زنان را به نام ترقی و آزادی آنان در آن برهه‌ی زمانی فسادآفرین می‌دانست؛ به ویژه با توجه به اهداف شریرانه‌ی پنهانی رژیم در پس شعارهای فریبنده. ایشان در نقد شعار آزادی زنان از سوی رژیم چنین بیان کرد: «مگر با الفاظ می‌شود؟ مگر با چهار تا زن فرستادن [به‌] مجلس، ترقی حاصل می‌شود؟ مگر مردها که تا حالا بودند ترقی برای شما درست کردند تا زنهایتان ترقی [درست کنند]؟ ما می‌گوییم اینها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزی نیست. شما بعد تجربه کنید ببینید بعد از ده سال، بیست سال، سی سال دیگر، اینها را بفرستید، به خیال خودتان، ببینید اگر شما جز فساد چیز دیگری دیدید؟ ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم. مگر مردها آزادند که زن‌ها می‌خواهند آزاد باشند؟ «آزادمرد» و «آزادزن» با لفظ درست می‌شود؟ مردها آزادند؟ در این مملکت الآن مردها آزادند؟ در چه چیز آزادند؟» (صحیفه امام خمینی، ج1، صفحه 305)

بر همین اساس امام خمینی (س) بر حضور زنان در صحنه های اجتماعی و مشارکت آنان در انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی تأکید می کرد. این تغییر موضع نشان‌دهنده‌ی تفاوت شرایط و اهداف در دو دوره‌ی متفاوت است. در دوره‌ی پهلوی، رژیم می‌خواست از این اقدام به‌عنوان ابزاری برای تقویت قدرت نامشروع خود و تضعیف دین استفاده بهره ببرد، در حالی که پس از انقلاب اسلامی، امام خمینی بر اهمیت مشارکت زنان صحنه‌های گوناگون اجتماعی برای تحقق بخشیدن به ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی تأکید می‌کرد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها