رحا مدیا | حجت الاسلام اسلام افضلی، نویسنده کتاب «بازخوانی نهضت مشروطه ایران»
فراماسونری و روشنفکران غربگرا، بذری که در سفارت انگلیس کاشتهبودند پس از فتح تهران برداشت کردند؛ القای کشتن علمای دین به متحصنین در سفارت، زمانی نتیجه داد که غربگرایان به مردم ایران القاء میکردند: در راستای بهدست آوردن مشروطیت، حتی باید علمای دین را از میان برداشت. با مرور بر پرونده اعضای «هیئت مدیره موقتی» انقلاب که هنگام قتل شیخ، رتق و فتق امور را به عهده داشتند و نیز دادگاه عالی انقلاب که تحت امر هیئت مدیره موقت، رأی به اعدام شیخ دادند؛ متوجه میشویم که غالب آنان نظیر سردار اسعد بختیاری، سردار بهادر، تقیزاده، وثوقالدوله، حکیمالملک، حسینقلیخان نواب، اعتلاءالملکِ خلعتبری و شیخ ابراهیم زنجانی عضو لژهای ماسونی و عمدتاً «لژ بیداری ایران» وابسته به لژگراند اوریان فرانسه بودهاند. حضور فعال و مؤثر ماسونها در محاکمه شیخ فضلالله نوری این ظن را شدیداً تقویت میکند که محاکمه و قتل مزبور به دستور لژ صورت گرفتهاست. چنانکه «سر آرتور نیکُلسون»، سفیر انگلیس در پایتخت تزار، پس از دریافت خبر اعدام شیخ، به وزیر خارجه لندن، «سِر ادوارد گری» نوشت: «شیخ فضلالله برای مملکت خود خطر بزرگی بود، خوب شد که ایران او را از میان برداشت».
«داودخان مفتاحالسلطنه»، از وابستگان به لژ بیداری ایران و دارنده نشان شوالیه اعظم سنت میکائیل و سنت جرج از بریتانیا در تلگرافی که پیش از اعدام شیخ از هند به «اعتلاءالملک خلعتبری» زد، نوشت: «نوربارانیِ دار، مبارک. افسوس که حاضر نیستم». بهگفته یکی از مورخان معاصر که درباره فراماسونهای ایرانی و نقش آنان در تاریخ یک قرن اخیر کشور تحقیقات گستردهای انجام دادهاست «در واقع اعضای محکمه انقلابی، برگزیدگان لژ فراماسونری بودهاند و نه نمایندگان خلق انقلابی ایران».
مورخان و پژوهشگران تاریخ مشروطه، نقش فراماسونها و بیگانگان را در محاکمه و قتل شیخ فضلالله نوری نمایان میبینند. مرحوم «آیتالله طالقانی» در مقدمه خویش بر «تنبیهالامة» قتل شیخ را متوجه بیگانگان میداند. «منصوره اتحادیه»، راز اعدام شیخ را در مقابله وی با اهداف غیر اسلامی جناح تندرو و سکولار مشروطه جستجو میکند. شهید مدرس قتل شیخ را یک پیروزی بزرگ برای انگلیس و نیز بلشویکهای اعزامی به ایران میشمارد. محاکمه فرمایشی شیخ و حضور فراماسونها در جلسه محاکمه، حاکی از دخالت ماسونها در اعدام شیخ میباشد که شیخ قبل از این به اعدام محکوم شده و تشکیل محکمه بهجهت فریب افکار عمومی میباشد. دلایل گوناگونی در دست است که نشانمیدهد صحنهگردانان ماجرا، از قبل تصمیم قطعی به اعدام وی داشتهاند. این نکته علاوه بر آنکه بهقول مدیر نظام از شاهدان عینی قضایا در بالا اشاره کردیم حتی از کلام «تقیزاده» نیز استشمام میشود، آنجا که مینویسد: «شیخ فضلالله را… محاکمه کردند برای اینکه صورت محاکمهای داشتهباشند» و به گفته «ملکزاده»: «شیخ پیش از محاکمه، محکوم به اعدام شده بود».
بهگفته شاهدان عینی، عناصر تندرو، حتی بعد از اعدام شیخ نیز از هیچگونه اسائه ادب و اهانت به جنازه وی دریغ نکردند. اما این امر خشم افکار عمومی را علیه آنها برانگیخت و باعث شد دادگاه انقلابی که قصد داشت علمای دیگر مخالف مشروطه را از دم تیغ بگذراند از ادامه اعدام آنان صرفنظر بهعمل آورد. به گفته مورخان، افزون بر شیخ، برخی دیگر از عالمان بزرگ پایتخت نظیر «حاجیمیرزا علیاکبر مجتهد بروجردی» و «ملا محمد مجتهد آملی» در لیست اعدام قرار داشتند، ولی واکنش تند افکار عمومی نسبت به اعدام شیخ فضلالله نوری، مشروطهخواهان تندرو را وادار به عقبنشینی کرد و مانع تکرار جنایت آنان شد. «آیتالله محمدتقی آملی» (فرزند مجتهد آملی) مینویسد: «پدرم همزمان با دستگیری شیخ به زندان افتاد و یک روز بعد از شهادت شیخ، مردم تماشاچی به دعوت سید یعقوب انوار، برای دیدن مراسم اعدام پدرم در میدان توپخانه گرد آمدند اما اعدام فجیع شیخ و اسائه ادب به جنازه وی، مردم را آنچنان بیدار کرد که دادگاه کذایی جرئت نکرد به قتل دومین مجتهد اقدام نماید و در نهایت حکم به تبعید پدرم شد.»
اقدام جنایتکارانه فراماسونری با نام محکمه انقلابی در اعدام شیخ فضلالله نوری، تأثیر بسیار سوئی در تاریخ مشروطه ایران گذاشت و روحانیت را از مشروطیت ایران جدا کرد. علمای مشروطهخواه بعد از اعدام شیخ با عنوان کردن «سرکه انداختیم شراب شد» بهمرور از فعالیتهای مشروطهخواهی خود نادم و پشیمان گشتند. مورخین مشروطه حتی دشمنان سرسخت شیخ که از هیچگونه تندروی و اظهار کینه نسبت به شیخ دریغ نکرده بودند قتل شیخ را از اقدامات فجیع مشروطهخواهان شمردند. اعدام شیخ حتی در افکار عمومی اروپا نیز تأثیر منفی گذاشت بهطوری که صاحبان اندیشه، این اقدام مشروطهخواهان را ادامه «وحشیگریهای سابق» ایرانیان قلمداد کردند.