رحا مدیا | داود فریادرس
بیرون آمدهام از جلسهای که به اسم نقد مدرکگرایی، اما در باطناش چیزی جز خودبرتربینی روشنفکری نبود. خسته، اما کنجکاو، نشستم تا یادداشتی بخوانم از جناب «دکتر» صادقنیا ـ که با کمال تواضع، نه در امضای یادداشت، که فقط در عینالقضیه، خودشان را دکتر نمینامند اما از ابتدای متن تا انتهای آن، سطر به سطر در حال استفاده از این عنواناند.
ایشان داستانی تعریف میکنند. یک پیادهروی کوتاه، با چاشنی نور آفتاب، عبا و عمامه، و در انتها پیرمردی شیرینعقل که جملهای نیشدار پرتاب میکند: «همهی شما روحانیها دکتر شدید!» و بعد، قهقهه و طعنه و رفتن. انگار قرار است این قهقهه، کل ساختار علمی حوزه را به باد تمسخر بگیرد.
اما جناب صادقنیا!
با یک قهقههی مردی که به قول خودتان «شیرینعقل» است، چه چیز را میخواهید اثبات کنید؟ اگر منطق پشت این قصههاست، پس آیا هر که گفت «همهتان نویسنده شدید»، باید مشروعیت قلم شما را زیر سؤال برد؟ اگر هر عابری توانست با تکهای نیشدار، یک نهاد را تخریب کند، پس اساساً ما به چه چیزی میتوانیم تکیه کنیم؟ آنچه شما کردهاید، نه نقد است و نه طنز روشنفکرانه؛ این، بهرهبرداری ابزاری از یک لحظه برای زدن تیشه به ریشهی مشروعیت علمی کسانیست که شاید با شما زاویه دارند، نه با حقیقت.
بیایید فرض کنیم همه روحانیها «دکتر» شدهاند؛ خب، بفرمایید مشکل کجاست؟ مدرک دکترا را نهادهای دانشگاهی اعطا میکنند، با ضوابط، داوری پایاننامه، آزمون جامع و گاه سالها پژوهش. آیا این توهین نیست به نهاد علم، که تصور کنیم یک عمامه کافیست برای گرفتن این مدرک؟ و آیا این تحقیر نیست برای دانشگاه، که استاد راهنما، داور، شورای تحصیلات تکمیلی و معاون پژوهش را در حد مردی شیرینعقل تقلیل دهیم؟
جای تأسف است که نویسندهای که خود از فضای نخبگانی برخاسته و بهدرستی دکترای معتبر دارد، به جای آنکه فضای علمی حوزه را به رشد و نقدی درونی ترغیب کند، با خاطرهای گلدرشت و نگاهی نخبهگرایانه، به حلقهی تکراری عوامزدگی رسانهای پیوسته است.
راستش را بخواهید، جامعه ما از «مدرکزده»ها آسیب دیده، اما بیشتر از آن، از «خودروشنفکرپندارانی» که تصور میکنند طنز تلخ یعنی روایت سادهلوحانه از مردمی که لبخندشان مجوز تمسخر نهادهاست.
در پایان، جناب صادقنیا، کاش پاسخ آن پیرمرد را شما نمیدادید، اما حالا که دادید، ما هم جوابمان را بدهیم؛ نه آقای صادقنیا، همهی ما دکتر نشدهایم؛ اما گویا همهی شما، نویسندهی طنزهای ضدنظام شدید!