کمتر کسیاست که با دغدغههای شیخحسین انصاریان آشنا نباشد؛ چه آنها که در سطح مردم عادی پامنبری شیخ هستند و چه حوزویانی که با دریای معارف سر و کار دارند. همه میدانند که ایشان چقدر دغدغۀ دین و مردم و نظام را دارد.
کمتر کسی هم هست که ادبیات و نظام فکری حاجآقا پناهیان را نشناسد؛ ادبیاتی متفاوت و تُهی از اغراض، که برای همگان به خصوص نسل جوان بسیار جذاب است.
هر چند آنچه در روزهای گذشته اتفاق افتاد؛ یعنی اعتراض شیخحسین نسبت به ادبیات حاجآقا پناهیان و ادب حاجآقا نسبت به شیخحسینِ پیشکسوت، درسآموز بود، اما نباید ما را از آنچه مهمتر است، غافل سازد.
پروژۀ تخریب “وجهۀ روحانیت متعهد و انقلابی” از سوی دشمنان خارجی و پادوهای داخلیشان با حربۀ “دین علیه دین” سالهاست که در جریان است و قضایایی اینچنین که با ضریبدهیِ رسانهای آنان همراه است، باید رسوایی بیشترشان را نزد ما رقم زند!
یادمان نرود جماعتی که عقبۀ فکریشان در همین سال های نه چندان دور مدعی بودند که نعوذِ بِالله، میتوان علیه خدا هم تظاهرات کرد، معصومین علیهمالسلام را نقد کرد و… امروز برای “عقدهگشایی علیه انقلاباسلامی” به ظاهر در برابر حاجآقا نالۀ وااسلاما سر میدهند و در باطن از دغدغههای شیخ میخندند، همه باید هوشیار باشیم…