به گزارش رحا مدیا، آیت الله احمد عابدی، مدرس دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم به مناسبت وقایع اخیر لبنان در ابتدای درس تفسیر خود به تبیین تحولات اخیر پرداخت.
حزبالله خیلی پیش از سیدحسن نصرالله بوده، اول آقای صبحی بود، بعد سیدعباس، بعد هم آقای سیدحسن نصرالله. زمان نخستوزیرهای قبلی صهیونیستها، آنها چندبار جلسه میگرفتند که ما چگونه شکستهای خودمان را در برابر نصرالله جبران کنیم و این حالا یک داستان مفصلی دارد که آقای سیدحسن نصرالله چه مدیریتی در حزبالله لبنان داشت که توانست اسرئیل را اینطور زمینگیر کند.
درباره خصوصیات ارتش اسرائیل باید بدانیم که ارتشی است که دولت دارد نه اینکه دولتی است که ارتش دارد؛ یعنی همه 7 میلیون آدمی که در اسرائیل هستند همه نظامی هستند؛ از زن و مرد، همه بدون استثنا نظامی هستند، درجه نظامی و جایگاه نظامی دارند. یک پادگان نظامی است که دولت هم دارد نه اینکه دولتی که ارتش دارد. سیدحسن نصرالله توانست این ارتش را زمینگیر کند.
حدوداً بیست سال قبل که ارتش اسرائیل بیروت را گرفت، گفتند که ما آمدیم بمانیم، دیگر برنمیگردیم. یعنی بیست سال پیش میخواستند بیروت را ضمیمه اسرائیل کنند و این آقای سیدحسن بود که توانست آنها را بیرون کند. اسرائیلی که هیچوقت در هیچ عملیاتی متوقف نمیشد، سیدحسن حتی از آنجایی هم که گرفتهبود بیرونش کرد.
از سیاستهای سیدحسن این بود که این اراضی شبعا که الان هم در اشغال اسرائیل است را خیلی راحت میتوانست از اسرائیل پس بگیرد، ولی عمداً این کار را نمیکرد؛ میخواست همیشه یک بهانهای برای حمله کردن به اسرائیل داشتهباشد. هر روز علیه صهیونیستها عملیات انجام میداد، بعد هم میگفت بهخاطر اینکه اراضی ما در اشغال صهیونیستها است؛ در حالی که میتوانست از آنجا بیرونشان کند ولی برای اینکه این بهانه محفوظ باشد و در عرف بینالملل هم بتواند بگوید کشور ما در اشغال اینهاست، به این خاطر آنجا را نمیگرفت.
به هرحال سیدحسن نصرالله یک آدم بزرگی بود و یک مدیریت واقعاً کمنظیری داشت. الان هم اینقدر آدمهایی را ایشان تربیت کرده که میتوانند جایگزینش باشند و خلأ ایشان را جبران کنند؛ یعنی این جای نگرانی نیست و الحمدلله قدرت و قوت حزبالله خیلی زیاد است.
الان میشود اینطوری بگویید که آسمان لبنان دست اسرائیل است، ولی زمین دست حزبالله است و هیچوقت هم هواپیما و بمباران نمیتواند زمین را بگیرد. میتواند بمباران کند، اما آن در آسمان است، اگر بخواهی روی زمین بیایی آن چیزی که میتواند کشور و حکومتی را بگیرد، زمین است و آن زمین دست حزبالله است؛ یعنی از نظر زمین، حزبالله حرف اول را میزند. از نظر آسمان خب بله صهیونیستها.
نکته دیگر درباره کاری هم که جمهوری اسلامی در این مدت انجام داد، اولاً این همیشه در ذهن مردم باید القا شود که کشور رهبر دارد، کشور بزرگتر دارد، سیاست کشور را که ما نباید تعیین کنیم، نظامیها و سیاسیها باید تعیین کنند. هم باید طوری باشد که جلوی اسرائیل را گرفت، هم طوری باشد که کشور خودمان را درگیر جنگ نکنیم.
بله اگر درگیر جنگ بشود، حالا شاید بعضی از شما یادتان باشد در زمان جنگ مخصوصاً سال 66، بعضیها سست میشدند بعضیها جبهه نروند، ولی هر وقت صدام، قم، تهران و مرکز کشور را تهدید میکرد و میگفت اگر راهپیمایی بروید میزنم، آن راهپیمایی شلوغترین راهپیمایی میشد؛ یعنی هر وقت صدام مردم را تهدید میکرد، انقلاب و کشور را تهدید میکرد، مردم بیشتر میآمدند.
آخرهای جنگ جبههها خلوت شده بود، اما موقعی که عراق دوباره حمله کرد مردم چطور به جبهه هجوم آوردند! اینها شاهد این است که مردم در شرایط عادی شاید هم بهخاطر گرانی، سختی و گرفتاری و اینها نق بزنند، اظهار ناراحتی بکنند، ولی مواقعی که احساس کنند کشور در معرض خطر است یا نظام مورد خطر قرار گرفته، آن موقع دیگر کار به گرانی ندارند و همه میریزند دفاع میکنند.
مردم کشورشان را میخواهند، انقلاب را میخواهند؛ بله انتقاد هم دارند انتقاداتشان هم شاید بهجا و صحیح باشد ولی همین نماز جمعه(نصر) نشان داد هر وقت دشمن موجودیت نظام و انقلاب را را تهدید کند، مردم پای کارش هستند و مردم میآیند و دفاع میکنند؛ نمونهاش هم همین سالهای آخر جنگ و تهدیدهایی که صدام میکرد. من یادم هست که صدام گفت راهپیمایی 22 بهمن را در قم بمباران میکنم، آن سال 22 بهمن قم از هر سالی شلوغتر بود؛ یعنی مردم با این تهدیدها از صحنه بیرون نمیروند و انشاءالله که خداوند این انقلاب را به صاحب اصلیاش که امام زمان است برساند.
گزارشگر: بابک شکور زاده