رحا مدیا | حجت الاسلام امید درویشی
دنیای مدرن کنونی روزبهروز پدیدههای نوظهوری را رونمایی میکند که روند تعاملات بشری در جوامع مختلف را دچار تحولاتی عمیق میکنند. از جمله این پدیدهها «هوش مصنوعی» است.
این تکنولوژی مدرن که از سال 1956 بهبعد مراحل جنینی خود را طی کرده، با پشتسر گذاشتن چندین دهه به مرحلهای رسیده است که جزء بزرگترین ابداعات و اختراعات بشری محسوب میشود. اختراعی که در عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اجتماعی تأثیراتی چشمگیر و تغییراتی کاملاً ملموسی را رقم زدهاست.
اگرچه در این یادداشت بهدنبال تعریف و تبیین ماهیت هوشمصنوعی نیستیم و تکیه کلماتمان بر نگاه ویژه علما، اندیشمندان و فضلای حوزوی به هوشمصنوعی است، اما به طور گذرا این نکته را گوشزد میکنیم که عملکرد هوشمصنوعی همانند هوش طبیعی است.
بهبیاندیگر هوشمصنوعی سامانهها و سیستمهایی هستند که بر اساس دادههایی که به آنها تزریق شده است میتوانند همانند یک انسان باهوش فکر کنند، تصمیم بگیرند و در بسیاری از مواقع اقدام کنند. درواقع ما در هوش مصنوعی با ماشینی سر و کار داریم که سازوکار تفکر انسانی و ادامه تفکر که همان تصمیمگیری و سپس اقدام است را شبیهسازی میکند.
امروزه برخی کشورها از جمله آمریکا صدرنشین استفاده بهینه از این فناوری در حال تحول هستند و عمده کشورهایی که در رتبه اول تا دهم قرار دارند نیز اهدافی همسو با آمریکا دارند. اما کشور ما در بسیاری از شاخصهای هوشمصنوعی در ابعاد ملی و بینالمللی وضعیت مناسبی ندارد.
به همین دلیل مدتهاست که رهبر معظم انقلاب در خصوص هوش مصنوعی تذکراتی راهبردی دادهاند. معظم له در 26 آبان 1400 از «هوشمصنوعی» بهعنوان یک مسأله مهم و آیندهساز نام بردند و تأکید کردند که: «باید کاری کنیم که ما در دنیا حداقل در [بین] ده کشور اوّل در مورد هوشمصنوعی قرار بگیریم که امروز نیستیم».
همچنین معظم له در 14 خرداد 1402 چنین فرمودند که برای ادامه داشتن راه امام خمینی در عرصههای مختلف ملی و بینالمللی، بهرهگیری از ابزارهایی همانند هوشمصنوعی لازم و ضروری است.
اخیراً نیز در 6 شهریور 1403 در نخستین دیدار هیئت دولت چهاردهم چنین فرمودند که: «امروز هوشمصنوعی با یک شتاب حیرتدهندهای [دارد پیش میرود]؛ یعنی انسان متحیّر میشود از شتابی که این فنّاوری عجیب در دنیا پیدا کرده و دارد پیش میرود. خب الآن دستگاههای مختلف ما نظامی و غیرنظامی از هوشمصنوعی دارند استفاده میکنند، بهرهبرداری میکنند، امّا این ما را فریب ندهد.
در مسأله هوشمصنوعی، بهرهبردار بودن امتیاز نیست؛ این فنّاوری لایههای عمیقی دارد که باید بر آن لایهها مسلط شد؛ آن لایهها دست دیگران است. اگر شما نتوانید لایههای عمیق و متنوّع این فنّاوری هوشمصنوعی را تأمین کنید، فردا اینها یک ایستگاهی مثل آژانس اتمی درست میکنند برای هوش مصنوعی که الآن دارند مقدماتش را فراهم میکنند که اگر چنانچه به آن ایستگاه رسیدید، باید اجازه بگیرید که در فلان بخش از هوشمصنوعی استفادهکنید، در فلان بخشِ دیگر حق ندارید استفادهکنید! اینجوری است؛ زرنگهای دنیا، فرصتطلبها و قدرتطلبهای دنیا دنبال این چیزها هستند. یک آژانس هوشمصنوعی هم به وجود میآید، آنوقت اجازه نمیدهند که شما از این منطقه عبور کنید.
خودتان باید برسید به فنّاوریهای عمیق و ژرف این مسأله و لایههای زیرساختی هوشمصنوعی را باید در کشور دنبال کنید. آن کسانی که مسئول این مسائل هستند انشاءالله اینها را دنبال کنند.»
با توجه به این دغدغه بجا و حساس مقام معظم رهبری، شاید سؤالات زیادی برای فضلای حوزوی پیش بیاید که نقش حوزههای علمیه در ساماندهی هوشمصنوعی چیست؟ حوزویان چه وظایفی در قبال هوشمصنوعی بر عهده دارند؟ نوع مواجهه طلاب با هوشمصنوعی چیست؟ تعامل فعال آنها با ظرفیتهای هوشمصنوعی به چه صورت است؟ چگونه میتوانند مرزهای دانشی هوشمصنوعی را در راستای بسط آن بپیمایند؟ چگونه میتوانند افقهایی جدید برای هوشمصنوعی تعریف کنند؟ لایههای زیرساختی هوشمصنوعی را چگونه میتوانند تقویت کنند و بسیاری از سؤالات دیگر که هر کدام از آنها نیازمند پاسخی خاص است.
یکی از نکات بسیار مهمی که حوزویان باید در خصوص هوشمصنوعی در نظر داشتهباشند این است که برای تقویت لایههای زیرساختی هوشمصنوعی و بسیط و گسترش آن اقدامات بسیار خوبی صورت گرفته است.
در واقع این نیروهای خبره دانشگاهی هستند که میتوانند در بعد فنی و زیرساختی، گامهای مؤثری در عرصه بسط هوشمصنوعی داشتهباشند. اما یکی از مهمترین خلأهایی که در این خصوص وجود دارد مبانی فلسفی هوشمصنوعی است.
با توجه به اینکه کشورهای غربی بر اساس مبانی فلسفی تمدن غرب، هوش مصنوعی مورد نظرشان را ترسیم کردهاند، نتیجتاً خروجی چنین هوشی نیز حوزههای پزشکی، کشاورزی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و سایر قلمروهای علمی در خدمت مقولههایی از جمله سکولاریسم، لیبرالیسم، اومانیسم و پوزیتیویسم قرار میگیرند. بهبیاندیگر اگر بر اساس مبانی فلسفی غرب، دین هیچ نقشی در زندگی بشری ندارد و یا قائل به انسان محوری هستند، هوشمصنوعی موردنظر آنها نمیتواند خروجی داشتهباشد که در خدمت دین و خداباوری و خدامحوری قرار گیرد و اگر در این عرصه خروجی خاصی داشتهباشد بسیار سطحی است.
بنابراین یکی از مهمترین وظایفی که حوزویان در قبال هوش مصنوعی دارند این است که بر اساس آموزههای اسلام سیاسی مبانی فلسفی هوشمصنوعی را ارائه بدهند.
اگر رهبر معظم انقلاب این مطالبه را دارند که باید در عرصه هوشمصنوعی کاری کنیم تا جزء ده کشور اوّل بشویم، بدونتردید هوش مصنوعی مدنظرش هست که بر پایههای مستحکم مبانی فلسفی اسلامی بنا نهاده شود.
در واقع عقبه فلسفی، ادبیات حِکمی، چارچوبهای نظری، ترسیم مباحث اخلاقی، حقوقی، فقهی، تربیتی، فرهنگی و اجتماعی هوشمصنوعی، مسائلی هستند که باید متناسب با اسناد بالادستی و اقتضائات ملی، منطقهای و بینالمللی توسط حوزویان ترسیم و تأمین شوند.