رحا مدیا | زهرا ابراهیمی
آقای محمد سروش محلاتی در بخشی از سخنرانی اخیر خود اشاره به داستانی کرده و میگوید: «یک روز مأمون خدمت امامرضا آمد و گزارشی برای ایشان از فتوحات داد که لشکر ما برخی مناطق کابل را از مشرکین گرفته و جغرافیای اسلامی با سیاست خارجی ما در حال گسترش است. بعد از گزارش، امام رضا فرمود این فتوحات تو را خوشحال کرده؟ از خدا بترس درباره این مردم و عقوبت الهی، چون کار زندگی مردم را تباه کردی و جاهلان را به قدرت رساندهای و مسلمانان مورد ظلمند و از تهیه زندگی خود عاجزند. خدا در قیامت از این قدرتی که بر مردم به تو داده، از تو سؤال میکند». ایشان با بیان این داستان نتیجه میگیرند که نمایش اقتدار اسلام و گسترش اسلام در جهان با وجود فقر داخلی مورد تأیید معصوم نبوده است و از این طریق روش حکومت اسلامی را در تلاش برای گسترش مرزهای اسلامی روشی غیرمنطقی و نامعقول معرفی میکند.
به نظر میرسد محمد سروش محلاتی در این سخنرانی نیز مثل سایر سخنرانیها بنای خویش را بر نقد حکومت استوار کرده، با بیان نمونههای تاریخی همواره در صدد ایرادگیری بهروش حکومتداری اسلامی است. اگرچه گفتههای وی درسآموز بوده؛ اما نگاه منتقدانه او باعث شده تا گاه جانب انصاف رعایت نشود. بهعنوان مثال در رابطه با کلام بالا لازم است نکاتی مورد توجه قرار گیرد از جمله:
۱.ماهیت ایدئولوژی دینی و اسلامی یک ماهیت جهانیاست و منحصر دانستن آن در ایران ظلم به اسلام است. همانگونه که قرآن میفرماید: «وَ ما اَرْسَلناکَ الاَّ کافه لِلنّاسِ بَشیراً و نذیراً»
۲.حکومت اسلامی، الهامبخش سایر ملتهاست و صدور انقلاب و گسترش اسلام صرفاً یک فعالیت سیاسی نیست بلکه مبتنی بر ایدئولوژی دینی بوده و نوعی تکلیف قلمداد میگردد.
۳.مفهوم گسترش اسلام را صرفاً گسترش مرزها دانستن، نگاه غلطیاست! گسترش اسلام به معنی گسترش ظلمستیزی و حمایت از مظلوم و نفی سلطهپذیری و سلطهگری است.
۴.تلاش جمهوری اسلامی لزوماً بر گسترش اسلام بدون ضابطه و قانون نیست. در حال حاضر آنچه شاهدیم تلاش حکومت برای حفظ اسلام در جهان است آن هم با انجام وظیفه نسبت به مسلمانانی که تحت سیطره ظلم قرار گرفتهاند و دادرسی جز خدا ندارند. اینکه بخواهیم به بهانه حقوق مردم، چشم بر مظلومین جهان ببندیم منطبق بر سیره معصومین علیهمالسلام نیست.
۵.سروش میگوید: «نتیجه سیاستی که دنبال توسعه قدرت در خارج بدون اهتمام به حقوق مردم است، افزایش فشار بر مردم است و امامرضا به این رویکرد معترض است». طبیعتاً نگاه جمهوری اسلامی گسترش مرزهای دینی بدون توجه و اهتمام به حقوق مردم نیست. در کشور ما تلاش برای رفع فقر وجود دارد اگرچه دلایل گوناگونی منجر به فقر مردم شده که باید همه آن علتها در کنار هم مورد واکاوی قرار گیرند.
۶.توسعه قدرت در خارج از مرزها به معنی عشق و علاقه به لشکرکشی و فتوحات نیست؛ بلکه راهی برای تقویت اسلام و ایجاد امنیت است. فقر هم که رفع شود اگر امنیت نباشد مردم آرامشی نخواهند داشت. آنچه در حکومت مأمون رقم خورده قابل قیاس با حکومت اسلامی نیست؛ چون اساس حکومت مأمون، غیردینی است حال آنکه حکومت ما مبتنی بر آموزههای اسلام است. شروطی که امامرضا علیهالسلام در پذیرش ولایتعهدی تعیین میکنند گواه همین امر است.
۷.کمک به مردم در داخل کشور هیچ منافاتی با گسترش اسلام در مرزهای خارجی ندارد. این هر دو از وظایف مهم اجتماعی مسلمانان است.
۸.توجه به فقرا و نیازمندان در کنار توجه و اهتمام به حال همه مسلمانان مورد توجه قرآن قرار گرفته است. حضرت امام صادق علیهالسّلام از حضرت رسول صلّیاللهعلیهوآله نقل میکند که فرمود: «هرکس صبح کند و نسبت به امور مسلمین بیاهتمام باشد مسلمان نیست». طبیعتاً این مسلمانان منحصر در ایران نیستند.
۹.در اندیشه دینی امت مرز نمیشناسد همانگونه که قرآن کریم میفرماید: «و این امت شما، امت واحدی است و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش کنید.»
۱۰.ایثار از درسهای مهم اخلاقی در قرآن است «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً؛ و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند.» در گسترش اسلام و کمک به سایر مسلمانانی که در شرایط غیرانسانی تحت فشار دشمن قرار گرفتهاند نوعی ایثار نهفته است که مورد تأیید قرآن میباشد.
۱۱.آنچه منجر به گسترش اسلام میشود صرفاً تلاش حکومت برای گسترش نیست بلکه درخواست و تقاضای آنهایی است که از ظلم خسته شدهاند و حکومت را مجاب میکنند تا امدادرسان آنها باشد.
۱۲.تلاش برای بیداری اسلامی و مبارزه با استکبار از اهداف مهم حکومت دینی است که این مهم در سایه گسترش اسلام فراهم میگردد.
۱۳.فقر دلایل متعددی دارد. از دلایل فردی و اجتماعی گرفته تا سیاسی و اقتصادی و… همچنین رفع فقر راههای گوناگون دارد که منحصر دانستن علت فقر در مسائل مربوط به سیاست خارجی و حل فقر به واسطه رها کردن گسترش اسلام به جوامع دیگر نگاهی کاملاً تک بعدیاست.
۱۴.نفی استعمار، حمایت از مظلومان جهان، تقویت مسلمانان جهان و تقویت وحدت از فواید گسترش اسلام به خارج از مرزهاست که در کلام سروش مغفول ماندهاست.
۱۵.در نگاه تشیع، ولایت فقیه مسئولیت جهانی نسبت به تمام مسلمانان جهان دارد و آنچه طبق این نظریه اولویت دارد مصالح امت اسلامیاست و نه صرفاً ملت مسلمان.
۱۶.آنچه منجر به حفظ و تداوم اسلام میگردد گسترش اسلام است. همانگونه که خمینی عزیز فرمود: «ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم، و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمیکنیم، کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمیباشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است، از طرفی دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودیمان بستهاند؛ و اگر ما در محیطی در بسته بمانیم قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد.»