آنچه که سبب میشود تا اندیشمندان، وارد عرصۀ نظریهپردازی و تولید فکر شوند، اندیشههای سیاسی و اجتماعیِ برآمده از تحولات همان عصر است. از همین منظر میتوان شهید مرتضی مطهری را به سبب سبک و نوع مواجهه با سایر افکار، پهلوانی در عرصۀ فکر، در زمانۀ خودش، یعنی عصر انقلاب اسلامی، دانست.
نقش بیبدیل شهید مطهری در تحولات فکری و تاریخیِ انقلاب اسلامی به عنوان یکی از افراد تأثیرگذار در احیای تفکرات اسلامی، در جامعهای که پیوسته مورد هجوم افکار و ایدههای غربی و شرقی قرار میگرفت، غیرقابل تحریف و انکار است.
از ویژگیهای زمانۀ ایشان، وجود جریانات و گروههای مختلف فکری و اجتماعی بود؛ به همین علت برای احیای مبانی اصیل دین مبین اسلام، تلاشهای وافر و مخلصانهای داشتند و با شناسایی نیازهای روزِ جامعه و موشکافی دقیق آنها، به طرح پاسخهایی جدید و نو برای آن نیازها میپرداختند، که در نوع خودش بینظیر بود…
نگاه عمیق شهید مطهری به مسائل اسلامى و فهم تازۀ استاد از آیات و روایات و تبیین درست آنها، ویژگى بینظیر و برجستۀ ایشان بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین زمینه میفرمایند: “ایشان با قوت فکرى و اندیشه قوى و صائب خود وارد میدانهایى شد که تا آن وقت هیچکس در زمینۀ مسائل اسلامى وارد این میدانها نشده بود و با تفکراتى که آن روز در کشور رایج شده بود – افکار وارداتىِ ترجمهاىِ غربى و شرقى – یا میرفت رایج شود، خود را وارد یک چالش علمىِ عمیق و وسیع و تمام نشدنى کرد“
از نظر ایشان، باید اصول فکری اسلام در باب انسان، جهان، جامعه، طبیعت و تاریخ احیا شود و این که بر احیای تفکر اسلامی تأکید میورزند از همین روست؛ چرا که ریشۀ همه تصمیمات و عملکردهای انسانها را در اندیشۀ آنها می داند.
از منظر ایشان، تفکر اسلامی هم به منزلۀ روح اسلام و اعمال و آداب و شعائر دین به منزله پیکر آن می باشد و به همین سبب است که اگر روح و فکر آسیب ببیند، در اعمال نیز انحراف راه خواهد یافت.
آنچه که اندیشۀ شهید مطهری را در باب مسائل سیاسی و اجتماعی منحصر به فرد می کند این است که از منظر ایشان، با احیای تفکر اسلامی است که میتوان به استقلال فکری دست یافت، و این استقلال فکری است که مبنای تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… قرار میگیرد، به عبارتی دیگر این تحول در فکر است که مبدأ سایر تحولات قرار می گیرد.