رحا مدیا | سیدعبدالله هاشمی، استاد حوزه علمیه قم
فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ
شهید سیدحسن نصرالله پس از شهادت سردار سلیمانی باور داشت که انتقام سخت حاج قاسم گرفته نشده است. ایشان اخراج امریکا از منطقه را هدف منطقی و موثر در این زمینه می دانست. شهید نصرالله باور داشت اگر در این سطح پاسخ ندهیم حوادث خطرناکی در پیش رو خواهیم داشت.
حوادث پی در پی تا به امروز نشان میدهد سید حسن نصرالله به درستی دشمن را شناخته بود و تحلیل او واقع بینانه بوده است وهم اکنون خودش قربانی سستی جبهه مقاومت به ویژه ایران در عدم خونخواهی شهدای مقاومت است.
شهادت اسماعیل هنیه در منطقه امنیتی در ایران، تکلیف را خیلی سنگین کرد و کل جبهه مقاومت را به یک اجماع و اشتراک هدف و برنامه رساند و افکار عمومی امت اسلامی را، با خونخواهی ایران همراه ساخت و فرصت مناسبی برای خونخواهی وضربه به اسرائیل فراهم آورد؛ اما پس از چندی در کمال ناباوری سید حسن نصرالله اعلام کرد که تصمیم گرفتهایم هر کدام جداگانه اقدام کنیم. در این زمینه حزب الله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت عراق، اقدامات موثری انجام دادند اما از ایران حرکت موثری دیده نشد.
یکی از دلایل ایران در این خونسردی و اکتفا به بیانیههای آتشین ممکن است ترس از هزینههای جهاد و عدم تاب آوری مردم باشد. شرایط زندگی مردم با توجه به مشکلات اقتصادی، تسلط رسانه بر افکار عمومی و عدم تمایل به مشارکت در هزینههای نبرد موجب می شود مسئولین شجاعت لازم برای تصمیم های بزرگ را نداشته باشند.
یکی دیگر از دلایل، ممکن است عدم شکل گیری اجماع داخلی در مسأله جنگ مستقیم باشد؛ درضمن زمانی که وارد نبرد با اسرائیل و امریکا شویم و از درون چندصدایی شنیده شود نیز، نتیجه به شکست نبرد با دشمن منتهی می شود و هم از درون امنیت ملی دچار تهدید می شود.
موضوع دیگر به قدرت رسیدن جریان سازش در ایران است. دشمن بهتر از ما این جریان را میشناسد و میداند که ترس از ناگواری، ریشه در خون جریان سازش دارد. برای همین همواره از این طیف مسئولین پیام ذلت ،تسلیم و ناتوانی به دشمن داده می شود.
به نظر می رسد دیوانگی اسرائیل هوشمندانه و مبتنی بر محاسبات دقیق از وضعیت جبهه مقاومت به ویژه ایران است. با توجه به اشراف اطلاعاتی دقیق بر وضعیت فرهنگی و فکری و اخلاقی مردم ایران که در انتخابات ایران به خوبی پیام آن صادر شد، دشمن اطمینان نسبی دارد که پاسخ درخوری نخواهد گرفت و پاسخ سطح بندی شده و غیر موثر نیز آسیب چندانی نخواهد داشت لذا بهترین فرصت برای دیوانگی است.
با همهی این توضیحات، اما واقعیت این است که گرفتن انتقام رهبران مقاومت با همه هزینههای آن، موجب تقویت و ارتقای امنیت ایران می شود. ترس از رویارویی و ضربه دشمن و نگرانی از پیامدهای آن، به سود منافع ملی ایران نیست. منافع و امنیت ملی ایران در پرتو مقاومت تأمین میشود.
اگر ایران در تله سازش بیافتد دشمنانش را دوست نمیکند؛ بلکه دوستانش به اردوگاه دشمنانش میپیونند و امیدواران به مقاومت ایران دلسرد شده و گرد ایران را خالی میکنند. این اتفاق بسیار برای ایران گران تمام خواهد شد. نباید از هزینههای نبرد ترسید. نباید از ترس چاله چالش به ته چاه چالش افتاد. ممکن است در برههای از نبرد ضعفها موجب شکست شود؛ اما راه قوی شدن ورود در میدان نبرد است. به زودی در میدان نبرد جبهه حق به خود سازی میرسد و موجب شکست دشمن میشود.
جریان نفاق از درون جامعه اسلامی مانع شکل گیری امید و اتحاد و موجب اضطراب مردم و اختلاف مسئولان میشود. قرآن کریم میفرماید در هنگامه نبرد جامعه اسلامی با جبهه کفر، بیماردلان به سوی کفار میشتابند و میگویند، می ترسیم ناگواری به ما برسد.
براین اساس نباید تسلیم ترس بیماردلان شد؛ چراکه خداوند وعده فتح و پیروزی در همین شرایط ترس را داده است و پیامد آن پشیمانی بیماردلان است.
نبرد فعلی نظام اسلامی تنها با کفار و دشمنان بیرونی نیست؛ بلکه به طور همزمان با کفار(دشمنان بیرونی) و منافقان(دشمنان داخلی) باید ستیز کند.
به نظر می رسد نظام اسلامی توان و آمادگی نبرد با دشمن بیرونی را دارد و امکانات و استعداد لازم برای ورود به جنگ را تهیه کرده است؛ اما برای ستیز با نفاق ودشمن داخلی نگران است این تهدید داخلی کنترل نشده است و خوف آن وجود دارد که با ورود به جنگ فعال شود.
اگر نظام اسلامی از خطر نفاق و دشمن داخلی خاطرش آسوده باشد جنگ با اسرائیل شوق انگیزترین نبرد برای نظامیان سپاه اسلام خواهد بود.
لازم به ذکر است که در مواجهه با جریان نفاق، جهاد تبیین تکلیف نخبگان فکری،سیاسی و فرهنگی است. اگر در میدان جهاد تبیین، فاتح نباشیم و قلههای افکار عمومی خود را فتح نکنیم جریان نفاق به قلب مردم رسوخ می کند و در چنین صورتی مالکها از پشت خیمه معاویه بازگردانده می شوند.
بنابراین همچنان جهاد تبیین میدان نبرد است و ستیز با جریان نفاق، پیچیدهتر و با ارزشتر از ستیز با کفار است.
براساس آموزههای قرآن به طور همزمان باید با کفار ومنافقین جنگید و براساس آیه کریمه 《جاهد الکفار والمنافقین 》 باید نبرد با هر دو گروه را در دستور کار جامعه اسلامی قرار داد.
الا ان النصر لقریب
یادداشتهای تحریریه رحا را اینجا بخوانید