یادداشت؛

چه کسانی در حذف رژیم صهیون مسئول هستند؟

نابودی رژیم صهیونیستی، نه یک آرمان، که واقعیتی است که با قدم‌های کوچک و بزرگ هر ایرانی محقق می‌شود. همان‌طور که رهبری می‌فرمایند، حول و قوه الهی پشتیبان ملتی است که برای حق خود می‌ایستد، و این ملت بارها ثابت کرده که ایستادن را بلد است.

رحا مدیا | محمدرضا بابایی

در خطبه‌های نماز عید فطر امسال، رهبر انقلاب اسلامی با تأکیدی صریح و تاریخی، نابودی رژیم صهیونیستی را نه یک شعار سیاسی، بلکه «وظیفه‌ای همگانی» خواندند. این بیان، پرسشی را در اذهان زنده می‌کند: چگونه هر شهروند ایرانی، از دانشجو تا کشاورز، از هنرمند تا کارگر، می‌تواند در این مسیر نقش‌آفرینی کند؟ پاسخ را باید در لابه‌لای تجربه‌های چهار دهه اخیر جستجو کرد؛ تجربه‌هایی که ثابت کرده است مقاومت، تنها در سایه همبستگی ملی به ثمر می‌نشیند.

از علم تا زندگی روزمره

وقتی رهبری از «وظیفه همه» سخن می‌گویند، مرادشان تقسیم مسئولیت بر اساس توانمندی‌های هر قشر است. دانشمندان و پژوهشگران ایرانی با ساخت پهپادهای پیشرفته یا داروهای حیات‌بخش در شرایط تحریم، نه‌تنها مرزهای علم را جابه‌جا کرده‌اند، بلکه سلاحی برای مبارزه با استکبار جهانی ارائه داده‌اند. نمونه‌اش را می‌توان در پهپادهای ساخت ایران دید که امروز در آسمان یمن و فلسطین، پرچم مبارزه با صهیونیسم را برافراشته‌اند. این دستاوردها تنها حاصل تلاش چند دانشمند نیست، بلکه زنجیرهای از همکاری‌هاست؛ از معلمانی که در مدارس استعدادها را پرورش می‌دهند تا کارگرانی که در کارخانه‌ها شبانه‌روز تلاش می‌کنند.

هنرمندان و رسانه‌ها نیز در این میدان سهمی ویژه دارند. سریال «بازمانده» که به شبکه‌های تلویزیونی کشورهای اسلامی هم راه یافت، تنها یک اثر نمایشی نبود، بلکه روایتی از نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه بود که آگاهی میلیون‌ها نفر را افزایش داد. اینجا رسالت هنرمند، تبدیل شدن به «سرباز فرهنگی» است؛ کسی که با قلم یا دوربین، سنگر حق‌طلبی را حفظ می‌کند. حتی شبکه‌های اجتماعی امروز به میدان نبرد تبدیل‌شده‌اند؛ جوانانی که با تولید محتواهای خلاقانه، جنایات صهیونیست‌ها در غزه را به جهانیان نشان می‌دهند، گام‌های کوچکی هستند در مسیر یک جهاد بزرگ.

مقاومت در زندگی روزمره؛ جهاد نامرئی

اما این مسئولیت همگانی، تنها به عرصه‌های علمی و فرهنگی محدود نمی‌شود. حتی انتخاب ساده‌ترین کالاهای مصرفی توسط مردم عادی، می‌تواند به جنگی اقتصادی تبدیل شود. وقتی خانواده‌ای از خرید برندهایی که به صهیونیسم کمک مالی می‌کنند خودداری می‌کند، در واقع سنگری کوچک در برابر استکبار اشغال کرده است. این همان «جهاد نامرئی» است که رهبری بارها از آن سخن گفته‌اند؛ جنگی که نه در میدان نبرد، که در زندگی روزمره جریان دارد. در سال‌های اخیر، موج خودداری از مصرف کالاهای صهیونیستی در ایران، به جنبشی مردمی تبدیل شده‌است. فروشگاه‌های زنجیرهای ایرانی با ارائه محصولات جایگزین، نه‌تنها نیاز داخلی را برطرف کرده‌اند، بلکه به الگویی برای کشورهای اسلامی دیگر تبدیل‌شده‌اند.

هوشیاری جمعی

تاریخ اخیر ایران گواهی می‌دهد که هرگاه توطئه‌ای داخلی یا خارجی علیه امنیت ملی شکل‌گرفته، مردم با هوشیاری به میدان آمده‌اند. از فتنه ۸۸ که با حضور میلیونی مردم در حماسه ۹ دی خنثی شد، تا اغتشاشات سال ۱۴۰۱ که مغازه‌داران محلات با تعطیل کردن داوطلبانه کسب‌وکارشان، سنگر اقتصاد را حفظ کردند، همه نشان‌دهنده یک واقعیت است: «خباثت» دشمنان در برابر اراده آگاهانه مردم، محکوم به شکست است! در آشوب‌های اخیر، تصاویری از زنان محله‌های جنوب تهران که با چادرهای سیاه، آشوبگران را به آرامش دعوت می‌کردند، به نمادی از مقاومت مردمی تبدیل شد. این صحنه‌ها ثابت کرد که امنیت، تنها با اسلحه نگه داشته نمی‌شود، بلکه با آگاهی و مسئولیت‌پذیری مردم استوار می‌ماند.

نقش نهادها، از قوه قضائیه تا دولت

در این میان، نقش نهادها نیز پررنگ است. رهبری در همان سخنرانی، هوشمندانه به قوه قضائیه هشدار دادند که برخورد قاطع با فساد، ضامن بقای اعتماد مردم است. پرونده‌های فساد اقتصادی اخیر، از زمین‌خواری تا اختلاس‌های کلان، ثابت کرده که هر سهل‌انگاری در این حوزه، آب به آسیاب دشمن ریختن است. وقتی قاضی‌ای پرونده فساد میلیاردی را با شجاعت به نتیجه می‌رساند، نه‌تنها به عدالت خدمت کرده، بلکه سنگری در برابر جنگ اقتصادی دشمن بنا کرده است.

مجلس و دولت نیز در این مسیر مسئولیت‌های خطیری دارند. تصویب قوانین ضد تحریم، مانند توسعه پیمان‌های پولی دوطرفه با کشورهای همسایه، نمونه‌هایی از اقدامات ضروری است. در سال گذشته، ایران توانست با دور زدن تحریم‌ها، بیش از ۱۴ میلیارد دلار محصول پتروشیمی به کشورهای آسیایی و اروپایی صادر کند. این رقم نه یک اتفاق، که حاصل تلاش هزاران کارگر و مهندس ایرانی است که در سایه تحریم‌ها، هرگز از تولید دست نکشیدند. حتی کشاورزان سیستان و بلوچستان در اوج خشک‌سالی، با اصلاح الگوی کشت و استفاده از روش‌های نوین آبیاری، نه‌تنها نیاز داخلی را تأمین کردند، بلکه به الگویی برای کشورهای اسلامی تبدیل شدند.

مقاومت؛ از کوچه‌پس‌کوچه‌ها تا صحنه جهانی

شاید بتوان درس بزرگ این بیانات را در کلام یک کشاورز اهل سیستان و بلوچستان خلاصه کرد که در اوج خشک‌سالی گفت: «ما با همین آب کم شروع کردیم [و نهال کاشتیم]. امروز محصولمان را به کشورهای همسایه صادر می‌کنیم.» این همان منطق مقاومتی است که رهبری از آن یاد می‌کنند.

«حول و قوه الهی» و «اراده مردمی»

پایان سخن آنکه نابودی رژیم صهیونیستی، نه یک آرمان، که واقعیتی است که با قدم‌های کوچک و بزرگ هر ایرانی محقق می‌شود. همان‌طور که رهبری می‌فرمایند، حول و قوه الهی پشتیبان ملتی است که برای حق خود می‌ایستد، و این ملت بارها ثابت کرده که ایستادن را بلد است. از دانشجویی که در آزمایشگاه تا سحرگاه بر روی پروژه‌اش کار می‌کند تا کشور را قدمی پیش ببرد، تا مادری که در خانه، فرزندانش را با روحیه استکبارستیزی پرورش می‌دهد، هر کدام حلقه‌های زنجیرهای هستند که سرنوشت منطقه را تغییر خواهند داد.

امروز جهان شاهد است که مقاومت ایران، تنها یک سیاست خارجی نیست، بلکه گفتمانی است که در خون این ملت جریان یافته. از مرزهای فلسطین تا قلب آمریکا، صدای مظلومیت مردم غزه توسط اقشار مختلف مردم طنین‌انداز می‌شود. این همان قدرت نرمی است که رهبری از آن به‌عنوان «سلاح برتر» یاد می‌کنند. در این مسیر، هر ایرانی، سربازی است که سنگر خود را می‌شناسد؛ چه آن دانش‌آموز که با نقاشی‌اش جنایات صهیونیست‌ها را محکوم می‌کند، چه آن پزشکی که در بحبوحه تحریم‌ها، داروی بیماران صعب‌العلاج را تولید می‌کند.

و این‌گونه است که وظیفه همگانی، از شعار به عمل تبدیل می‌شود، از عمل به عادت، و از عادت به هویت. هویتی به‌نام «ملت مقاوم ایران!»

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نابودی رژیم صهیونیستی، مسئولیتی که بر دوش همه است

لینک کوتاه: