به گزارش رحا مدیا، رواق اهلقلم نام مجموعهای از نویسندگان حوزوی است که بهصورت خودجوش اقدام به برگزاری نشستهایی با هدف ارتقای سطح نویسندگی خود گرفتهاست. این جمع نوپا در اولین نشست خود میزبان استاد علی اصغر کاویانی، نویسنده و استاد حوزه و دانشگاه بودند.
خلاصه آنچه استاد کاویانی در این جلسه مطرح کردند به این شرح است؛
1- یادداشت باید طوری باشه که آدم بهاندازه وقت خوردن چای آن را خوانده، درک مطلب کرده و لذت ببرد.
2- سنگین نویسی دورهاش گذشتهاست.
3- یادداشت غیر از مقاله بوده و مطالب تخصصی بههمراه ارائه منبع از جرگه یادداشتهای رسانهای خارج است.
4- یادداشتی خواناتر است که ایجاز، جاذبه و روایت داشتهباشد.
5- یادداشت باید کاملاً بیطرفانه و بهدور از ارائه تصویر منفی باشد و برداشت از متن به اختیار خواننده گذاشته شود.
باید به مخاطب حرف فراموش نشدنی زد تا فراموش نشود، مثلاً در بحث انتخاب و انتخابات، واژهای داریم به نام انتخاب اصلح. مخاطب این واژه را بارها شنیدهاست. ما با این واژه چکار کنیم؟
شناخت مخاطب و نیاز مخاطب رکنهای مهمی در عصر رسانه هست. پس باید دقت زیادی در انتخاب واژهها به کار برد. مثلاً بهجای دو صفحه نوشتن، یک صفحه مینویسیم ولی نوآورانه.
مخاطب امروزی ما با احدی تعارف ندارد. جملات و تیتر و عنوانهای ما را دیده و انتخاب میکند. اگر تکرار مکررات باشد و جذابیتی نداشت باشد، مخاطب در متن من قرار نخواهد گرفت.
نکته دیگر آنکه کسانی در عرصه ارتباط رسانه موفق هستند که موضوعشناسی خوبی داشتهباشند. چه کسانی موفقتر هستند؟ کسانی که قدرت ساخت موضوع را داشتهباشند. مقدمه این امر هم شناخت موضوع است. موضوع باید کشف جدید داشتهباشد. موضوع هم ضریب هوشی و هم سطح دغدغه و هم سطح مطالعات نویسنده را نشانمیدهد.
نکته بعدی اینکه باید توجه کنیم یادداشت ما جنبه انتقادی دارد یا علمی محض؛ تبیینی است یا تحلیلی. 500 کلمه نهایت لغات یک یادداشت است و بهتر این است که مانند یادداشت روزنامهای 150 تا 170 کلمه داشتهباشد. وقتی جنبه مورد نظر را انتخاب کردیم، باید لغات را متناسب با آن جنبه انتخاب کند.
مثلاً در یادداشت تحلیلی: که یک موضوع مشخص دارد و نویسنده در پی تحلیل است. پس باید اسناد معتبری را در متن بگنجاند. در اینجا رفرنس دادن نیز مورد توجه است. در یادداشت تفسیری، نویسنده نظر خویش را بیان میکند. باید توجه داشت که تفسیر در یادداشتنویسی یعنی بسط دادن یک موضوع. لغت تفسیر نباید ذهن ما را بهسمت تفسیر قرآن ببرد.
در یادداشت انتقادی نویسنده در مسیر یک آرمان است که در قله قرار دارد. انتقاد واژه پاک و سالمی است. انتقاد بهمعنای حمله نیست. کسی که میخواهد یادداشت انتقادی بنویسد باید بتواند پیوندهای اجزا را بهخوبی انجام دهد و زبان اصلاحی داشتهباشد و نه تخریبی.
تبیینی و ترویجی: بیشتر جنبه تکرار یک ماجرا را دارد. تبیین یعنی بیان کردن. مثلاً متنی را میخواهیم بهصورت نموداری تبدیل کنیم. این کار تبیین است. پس در انتخاب قالب، باید جنبه و نگاه خود را مشخص کنیم که در پی تبیین هستیم و یا تحلیل، دنبال انتقاد هستیم و یا تفسیر.
یک تمرین در این زمینه این است که اگر یک قالب را پسندیدیم، آن را مشق کنیم. آنچه را میخواهیم مشق کنیم باید دوست داشته باشیم و از آن لذت ببریم. اول قدم کسب لذت است.
یکی از عواملی که باعث میشود خواننده از متن لذت نبرد، شروع غیر جذاب است. مثلاً یکی از شروعهای بد، شروع کردن از بدیهیات است. این شروعها آسیبزاست. مثلاً کسی میخواهد به محتوای ظرفی دست پیدا کند. ابتدا باید درب این ظرف را بردارد تا به لایههای بعدی برسد. وقتی ابتدای متن جذاب نبود، مخاطب به لایههای بعدی رهنمون نمیشود.
آنچه که میآموزیم باید در مرحله نوشتن بهدقت اجرا شود. مثلاً چرا سبک هرم وارانه را در یادداشتهایمان اجرا نمیکنیم؟ پس تکرارهای ملالآور را هم باید از متن کنار گذاشت. هر چند یادآوری در عصر رسانه مفهوم دیگری دارد، ولی باید توجه داشت که این یادآوری به چه نحوی صورت میپذیرد.
سعی کنیم مخاطب را تکلیف به خواندن همه متن نکنیم. برخی برای پاراگرافها فاصله میگذارند ولی تکرار فاصلهها هم اگر زیاد شود، مطلب را طولانی میکند. مطلب که طولانی شد پیوند ابتدا و انتها بهسختی صورتمیگیرد. امروزه یادداشتهایی را میخوانیم که گویا با یک قصهگویی همراه است و در انتها یک لبخند روی لب مخاطب مینشاند.
برای تسلط به نوشتن چنین یادداشتهایی باید قصه و داستان بخوانیم. این نوشتهها نوبرانههایی است که سپس تعقل مخاطب میشود. به خلاف مقالات علمی که شاید بهزور، مخاطب با آن همراه شود.
نکته دیگر توجه به علامت نگارشی! ده علامت را بشناسیم که 6 مورد آن نیاز ضروری است؛ نقطه ویرگول، دو نقطه، پرسش و عاطفی. جایگاه این علائم را بشناسیم و بهکار ببندیم. توجه کردن به پاراگرافبندی هم نکته بعدی است که در نوشتن رعایت کرد.
کتاب برای آموزش یادداشتنویسی نیاز نیست. باید یادداشتها و مقالات کوتاه را خواند. نویسندگی تمرین لازم دارد و نه استعداد. بخوانیم و تمرین کنیم ان شاء الله موفق میشویید!
گزارشگران: امیر خندان، محمدرضا بابایی