یادداشت؛

کارکرد ضد اجتماعی مرجفون

تاریخ، مرجفون را افرادی نشان داده است که به‌هنگام اقتدار و نزدیک شدن پیروزی مسلمین، میان ایشان رخنه کرده و با ایجاد شایعه مبنی بر قدرت مستکبرین و یا ضعف مسلمین، آنان را از رویارویی و جدال با جبهه‌ی باطل بر حذر داشته است.

رحا مدیا | علی‌عسگری، پژوهشگر علوم‌ اجتماعی

مرجفون چه کسانی هستند؟ بی‌شک مراد از این سؤال، فهم معنای لغوی مرجفون نیست؛ چراکه با جست‌وجویی ساده در قرآن کریم و تفسیر‌های معتبر، می‌توان به معنا و شأن نزول این لغت پی‌ برد.

مسأله‌ای که سبب شده تا این سؤال طرح شود، کارکرد اجتماعی مرجفون است. به راستی افرادی که در آیه‌ی ۶۰ سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب، هم ردیف با منافقان نام‌ برده شده‌اند و خداوند نابودی آنها را سنت الهی خوانده است، دست به چه اقدام‌هایی می‌زنند که اینچنین مغضوب پروردگار می‌شوند؟!

نیک می‌دانیم «سنت الهی» قاعده‌ای همیشگی است که از سوی خداوند در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها اجرا می‌شود. گاه این سنت برای نصرت مظلوم است و گاه برای نابودی ظالم. براین اساس سنت الهی در مواجهه با مرجفون، زمانی فهمیده خواهد شد که کارکرد اجتماعی آنان در بستر تاریخ مورد توجه قرار گیرد.

بنابر آنچه در آیه ۳۹ سوره‌ی حجر آمده؛ شیطان قسم جلاله‌ خورده است تا حق و باطل را تحریف کند و انسان را از مسیر سعادت خود دور و او را اغوا کند. اغوا نیز برای فرد و جامعه به یک شکل نخواهد بود. چنانچه اگر فردی در مسیر تهذیب نفس باشد، شیطان، اغوایی متناسب با او را دستور کار خودش قرار می‌دهد، در حالی‌که اگر جامعه‌ای به سوی الهی‌شدن و غالب‌شدن بر مستکبران رهنمون شود، شیطان به شکل دیگری انحراف آن را تدارک می‌بیند؛ چراکه استکبار، ابزار عینیت بخشی اراده‌ی شیطان در جامعه است.

اهمیت الهی شدن جامعه و عزت مسلمانان در برابر ظالمان به قدری است که قاعده‌ی نفی سبیل بر اساس آیه ۱۴۱ سوره‌ی نساء، بر تمامی نظریه‌های فقهی و اجتماعی سایه افکنده و همواره در پی خودکفایی مسلمانان و اقتدار آنها بوده است. اقتداری که اگر به قله‌ی خود برسد، هیچ اغوای شیطانی علیه جامعه‌ی اسلامی کارساز نخواهد بود و به تعبیر بهتر، زمان نابودی استکبار جهانی فرا می‌رسد.

حال شاید بتوان گفت، خوانش پویا در بستر تاریخ اسلام بهترین شواهد را نسبت به کارکرد اجتماعی مرجفون در اختیارمان قرار می‌دهد.

تاریخ، مرجفون را افرادی نشان داده است که به هنگام اقتدار و نزدیک‌شدن پیروزی مسلمین، میان ایشان رخنه کرده و با ایجاد شایعه‌ مبنی بر قدرت مستکبرین و یا ضعف مسلمین، آنان را از رویارویی و جدال با جبهه‌ی باطل بر حذر داشته است. این شایعه‌سازی تا آنجا مؤثر است که می‌تواند در برهه‌های حساسی از تاریخ، پیروزی صد درصدی را به شکستی صد درصدی تبدیل کند. نمونه‌ی آشکار ارجاف را می‌توان در احد و یا صفین دید.

اینجاست که جنگ بر سر مرگ و زندگی یا عزت و ذلت معنا پیدا می‌کند. جنگ و مبارزه‌ای که می‌تواند مسلمین را به قله برساند و یا مستکبرین را بار دیگر مسلط کند!

مرجفون از سوی دیگر، مسیر را برای نفوذِ منافقان در صحنه‌ی نبرد باز می‌کنند. منافقانی که یا خود در بخش‌هایی از نظام اسلامی نفوذ کرده‌ یا از در میدان کنشگری تن به پروگاندای رسانه‌ای می‌دهند و و طن‌فروش می‌شوند.

رهبر انقلاب در تفسیر سوره‌ی منافقون _ از ص۲۴ تا ۲۶_ ضمن بیان نقشه‌ی منافقان در حکومت اسلامی، آنها را همچون افرادی در تاریکی می‌خوانند که با تبیین و روشنگری، داخل روشنایی شده و رسوا می‌شوند. با این بیان، می‌توان دریافت که مرجفون با شایعه‌سازی در صدد غبارآلود ساختن فضای جامعه هستند تا ضمن ایجاد ترس و ناامیدی در دل مسلمین، قدرت منافقان را افزایش دهند و اسباب شکست مظلومان و مستضعفان را فراهم سازند.

این مسأله سبب می‌شود تا صحنه‌ی نبرد علیه مسلمانان تغییر یابد و پیروزی به شکست مبدل گردد. بر همین اساس باید اذعان داشت اگر امروزه رهبر انقلاب در سخنرانی‌ها و رهنمودهای خود، به گونه‌ای مستمر سخن از جهاد تبیین بر زبان می‌آورند، از سر رسواسازی منافقان و خنثی‌سازی کارکرد اجتماعی مرجفون در جامعه‌ی جهانی علیه جبهه‌ی حق و مقاومت است. جبهه‌ای که بر اساس وعده‌ی الهی نصرتش نزدیک بوده و به گفته‌ی رهبر معظم انقلاب به فتح قله نزدیک شده‌ایم.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها