یادداشت؛

کشورهای سازشکار در دام بحران

تفاوت بین مسیر سازش و مقاومت به وضوح در عاقبت کشورهایی چون لیبی، تونس و اوکراین در مقایسه با جمهوری اسلامی ایران دیده‌ می‌شود. سازش با قدرت‌های جهانی، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت به ثباتی نسبی منجر شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز بحران‌های داخلی و بین‌المللی به‌همراه ندارد.

رحا مدیا | محمد حائری‌شیرازی، استاد حوزه و دانشگاه

در سال‌های اخیر، شاهد تغییرات گسترده‌ای در عرصه بین‌المللی بوده‌ایم که به وضوح تفاوت دو مسیر مقاومت و سازش را نشان‌می‌دهد. کشورهای لیبی، تونس و اوکراین از جمله نمونه‌های بارزی هستند که با انتخاب مسیر سازش با قدرت‌های جهانی، نه‌تنها به ثبات نرسیده‌اند، بلکه با بحران‌های داخلی و بین‌المللی مواجه شده‌اند. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران با تکیه ‌بر استراتژی مقاومت و خودکفایی، به قدرتی روزافزون در منطقه و حتی در سطح جهانی تبدیل شده‌است.

عاقبت سازشکاری لیبی، تونس و اوکراین

لیبی پس از سقوط معمر قذافی و ورود به دوران به‌اصطلاح دموکراسی‌خواهی و همکاری با قدرت‌های خارجی به‌ویژه ناتو، با بی‌ثباتی، جنگ داخلی و از هم گسیختگی کامل سیاسی مواجه شد. این کشور اکنون به میدان بازی قدرت‌های خارجی و گروه‌های تروریستی تبدیل شده‌است. مردم لیبی از یک کشور نسبتاً پایدار به دولتی دچار جنگ و درگیری‌های بی‌پایان تنزل یافتند. نتیجه سازش با قدرت‌های خارجی، از دست رفتن استقلال و امنیت ملی بود.

تونس نیز، که پس از انقلاب‌های بهار عربی به مسیر دموکراسی‌خواهی روی آورد و تلاش کرد با نهادهای غربی همکاری بیشتری داشته‌باشد، با بحران‌های اقتصادی، فساد و اعتراضات اجتماعی گسترده مواجه شده‌است. هرچند در ابتدا به‌عنوان الگویی برای دیگر کشورهای عربی معرفی شد، اما عدم استقلال سیاسی و اقتصادی موجب شد تا این کشور نتواند به اهداف خود دست یابد. مردم تونس همچنان از بیکاری، تورم و بحران‌های اجتماعی رنج می‌برند.

اوکراین نیز با انتخاب مسیر همکاری با غرب و تلاش برای ورود به اتحادیه اروپا و ناتو، خود را در میانه نزاع بزرگ با روسیه قرار داد. از زمان آغاز بحران در این کشور و به‌ویژه پس از مداخله نظامی روسیه، اوکراین به یکی از میادین بزرگ درگیری‌های بین‌المللی تبدیل شده‌است. سازش با غرب و تقابل با همسایگان خود، به‌جای امنیت و ثبات، نابودی زیرساخت‌ها، بی‌خانمانی میلیون‌ها نفر و بحران‌های شدید اقتصادی و اجتماعی را برای این کشور به‌همراه داشته است.

قدرت جمهوری اسلامی در سایه مقاومت

در مقابل این کشورها، جمهوری اسلامی ایران از زمانی که انقلاب اسلامی به رهبری امام‌خمینی (ره) پیروز شد، مسیر مقاومت در برابر قدرت‌های جهانی را انتخاب کرده است. این مقاومت نه‌تنها محدود به عرصه سیاسی و نظامی نبوده، بلکه در زمینه‌های علمی، فناوری و اقتصادی نیز نمود پیدا کرده است. ایران با تکیه‌بر توان داخلی و تلاش برای خودکفایی در زمینه‌های مختلف، توانسته است در برابر تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی مقاومت کند و به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شود.

یکی از بارزترین نمونه‌های این مقاومت، برنامه‌های هسته‌ای و نظامی ایران است که با وجود فشارها و تهدیدات گسترده، ادامه یافته و به نتایج چشمگیری دست یافته‌است. به‌عنوان نمونه می‌توان به چند عملیات گسترده نظامی علیه رژیم غاصب صهیونیستی اشاره کرد:

1.عملیات وعده صادق 1 (26 فروردین 1403) که در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه انجام شد.

2.عملیات وعده صادق 2 (10 مهر 1403) که در پاسخ به ترور ناجوانمردانه شهید اسماعیل هنیه در تهران و ترور سید مقاومت شهید علامه سیدحسن نصرالله و سردار سرافراز شهید نیلفروشان در لبنان انجام شد و انتقام خون این شهدای والا مقام از اسرائیل غاصب گرفته شد.

همچنین ایران با تکیه ‌بر دانشمندان و متخصصان داخلی، به دستاوردهای بزرگی در عرصه‌های مختلف از جمله موشکی، فضایی و هسته‌ای دست یافته‌است. این پیشرفت‌ها به‌خوبی نشان می‌دهند که مقاومت در برابر قدرت‌های خارجی و تلاش برای استقلال سیاسی و اقتصادی، نتیجه‌بخش بوده است.

جمهوری اسلامی همچنین با تکیه‌بر محور مقاومت در منطقه، توانسته است نقش مهمی در تحولات خاورمیانه ایفا کند. از حمایت از جنبش‌های مقاومت در لبنان و فلسطین تا حضور مؤثر در سوریه و عراق، ایران نه‌تنها به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه شناخته می‌شود، بلکه تأثیرات گسترده‌ای بر تحولات جهانی نیز دارد.

نتیجه‌

در نهایت، تفاوت بین مسیر سازش و مقاومت به وضوح در عاقبت کشورهایی چون لیبی، تونس و اوکراین در مقایسه با جمهوری اسلامی ایران دیده‌ می‌شود. سازش با قدرت‌های جهانی، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت به ثباتی نسبی منجر شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز بحران‌های داخلی و بین‌المللی به‌همراه ندارد. در مقابل، مقاومت، هرچند ممکن است با چالش‌ها و فشارهای بسیاری همراه باشد، اما به استقلال، اقتدار و پیشرفت می‌انجامد. جمهوری اسلامی ایران، با تکیه ‌بر این راهبرد، نه‌تنها توانسته است در برابر تحریم‌ها و تهدیدات ایستادگی کند، بلکه به قدرتی تأثیرگذار در عرصه بین‌المللی تبدیل شده‌است.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها