رحا مدیا | آفرین قائمی
حاج قاسم در همه مراحل، خود صاحب بصیرت و فرقان بود و برای دیگران به روشنگری نظری و جهاد تبیین پرداخت و در مرحله عملی هم تا پای فدای جان در همه عرصههای داخلی و بینالمللی کوشید.
قیام برای خدا، در مسیر خود با موانع فراوانی رودررو میشود که حرکت را کُند و اگر مراقبت نشود و از سر راه برداشته نشوند، آدمی را از راه منحرف میسازند؛ تشخیص موانع و دشمنشناسی دقیق، پایه و اساس دفع موانع و دشمنستیزی است.
هر مجاهد از یکسو باید به جهاد اکبر پرداخته و دشمن درون را مهار نماید و از سوی دیگر باید دشمن بیرونی- را خوب بشناسد و راهکار مقابله را درست تشخیص بدهد؛ حاج قاسم هم نفس اماره (دشمن درون) را مهار کرده و هم شیطان را بیچاره نمود و هم در مقابل استکبار جهانی به جهاد فراگیر رویآورد.
شناخت دقیق دشمن و تلاش برای دفع و رفع آنها از شروط اولیه برپایی و استمرار حکومت عدل جهانی اسلام بهحساب میآید؛ بدین جهت دشمنستیزی برای سازندگی در عرصههای مختلف از اهمیت شایانی برخوردار است، شیاطین با مصادیق بسیار، دارای شگردهای متنوعی میباشند که بررسی و الگوگیری از روش و منش سردار سلیمانی در این راستا بسی راهگشا و کاربردی است.
طبق تعالیم قرآن کریم، بندگان مخلَص و مؤمن که از دنیا و تعلقاتش دلکنده و قطع امید کرده باشند، از فریبکاری شیطان مصونیت پیدا میکنند، لکن انسانهای دنیاگرای اسیر هوی و هوس، بهترین طعمه برای شیاطین میباشند؛ شیطان گفت: «قسم به عزتت که همه، جز بندگان مخلصت را گمراه میکنم.» (ص 38/83-82) همچنین در آیه دیگر که میفرماید: «هرآینه ما شیاطین را سرپرست کسانی قرار دادهایم که ایمان نمیآورند.» (أعراف 7/22-27و30 نساء 4/119)
یقیناً اغواگری شیطان از عامل اصلی عمده ظلم و ستم مستکبران بر تودهها، برای تحکیم سیطره خویش و پر کردن خزائن آنان بوده؛ چنانکه تحریف کتب و شریعت انبیاء و سیره ایشان نیز در پی تسویلات این ابلیس لعین بوده و هست.
سرپیچی از تعالیم انبیاء و پیروی از مکاتب الحادی، کسادی بازار هدایت اوصیاء و پر رونق شدن بازار فحشاء، فساد، ارتشاء، ربا و تزویر، همه از تنور این دمنده پلید برمیخیزد. تا بازار شیطانپرستی- هرچند نامحسوس- پررونق باشد، نتوان شاهد تعالی و ترویج فرهنگ متعالی و تمدن انسانساز شیعی شد. تا نفوذ شیطان بزرگ در سیاست بلاد اسلامی است و امراء از بیم اسرائیل و آمریکا تسلیم میشوند، نتوان از آنان همراهی برای پیریزی تمدن اسلامی را متوقع بود. امروزه کانال ورود شیاطین جنی و انسی در میان مؤمنان، ابزارهای مختلف رسانههای ارتباط جمعی مثل اینترنت، شبکههای اجتماعی، ماهواره و موبایل میباشد. تا این مسائل بهطور کامل از سوی دولت و مردم کنترل و رصد نشوند، نیز نباید متوقع اصلاح یا تحولی خاص شد.
عدم حقپذیری و عدم اطاعت از خداوند و رسول(ص) و ائمه معصومین و سایر بزرگان دین و بلکه بزرگان اجتماع و مسئولان، لازمه روحیه استکباری و اسیری در دام شیاطین است. روحیه سرکش وی، مرتب وی را به نزاع و طغیان و فتنهبرانگیزی میکشاند. در نقطه مقابل، ظلمستیزی، فطری هر انسان پاکسرشتی مثل سردار سلیمانی، چه در حوزه نفس و درون خود و چه در حوزه برونی خانواده یا اجتماع یا عرصه جهانی است. دیری است که ملل جهان سوم با جهانخوارگی آمریکا و بازویش صهیونیزم درگیر میباشند. سردار سلیمانی در این میدان کارزار نابرابر، هم قهرمان جهاد اکبر بود و هم میداندار استکبارستیزی.
سردار پیروز در معرکه عملیات نبرد ترکیبی (هیبریدی) (Hybrid warfare)
امروزه جنگترکیبی بهعنوان مفهومی نوین در ادبیات نظامی و راهبردی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. عملیات نبرد ترکیبی (هیبریدی): آمیختهای است از: جنگ تشکیلاتی، سیاسی، نظامی کلاسیک یا نامنظم، تروریسم غذایی، دیپلماسی، مجازی (سایبری)، شایعهپراکنی، تعارضات قومی، جمعیتی، تهاجم فرهنگی و مانند اینها. مدیریت این راهبرد تهاجمی تلاش میکند با آمیختن روشهای گوناگون، با کمترین هزینه، در زمان کوتاهتر، بیشترین آسیب را به کشور هدف وارد نماید. بنابراین تبیین و شناخت چیستی، ابعاد، شیوهها، ابزارها، مبانی، اصول، اهداف، آثار تخریبی، نوع فرماندهی، مدیریت و ارائه راهکار مقابله با آن، از الزامات دشمنستیزی است. از اصلیترین ویژگیهای این مدل جنگ، ابهام، پیچیدگی، چندبُعدی بودن، غافلگیری موریانهای است.
طبق روش و منش و اندیشه سردار سلیمانی تا ملل دنیا به فطرت، هویت اصیل ملی و کرامت خویش بازنگردند. تا با ایمان به وعدههای الهی، بهدنبال احیا و حفظ و تقویت آن نباشند، نمیتوانند در این میدان نابرابر فائق گردند. پس اول باید بینش و اعتقاد به وعدههای الهی را تقویت نمود تا نگرش صحیح، مثمر سودهی گرایش و گزینش مبارزه مستمر با استکبار جهانی بشود. تعهد دینی، التزام به اوامر رهبری، وحدت کلمه و رویه، توکل بر خدا، توسل و الگوگیری از معصومین، اعتماد به نفس، صبر و مقاومت از جمله پیشنیازهای پیروزی در عرصه استکبارستیزی هستند. بنابراین بسان سردار سلیمانی باید دشمنشناسی دقیقی داشت، تا بتوان به دشمنستیزی موفقی دستیافت. این امر مستلزم توجه و طی مراحل ذیل است:
الف) توجه به هر سه سطح: ادراکی، اطلاعاتی و فیزیکیِ عملیات نبرد هیبریدی
حادثه ۱۱ سپتامبر حدود 30 سال قبل، سبب پایان دوران جنگهای معمول شد، چون نظریهپردازان نظامی را به تغییر شیوهشان کشانید، امروزه نوع جدیدی جنگ و بالتبع دفاع به وجود آمده که نقشآفرینان آن در شرایط مختلف، مثلاً در عراق و افغانستان و اسرائیل، آموزشهای خاصی میبینند و با انگیزه و مهارت بیشتر به کشورشان جهت اعمال مجرمانه و تروریستی یا مقابله با آنها بازمیگردند تا در نقاط درگیری مختلف حضور یابند؛ سیر تکاملی گروههای تروریستی باعث شده تا مجاهدان مقاومت برای مبارزه با ارتشهای مجهز دنیا در سطوح مختلف مجهز تر و کارورزیدهتر بشوند.
در سطح نخست: هدف دشمن مدیریت ادراک و خطای محاسباتی مسئولان کشوری و فرماندهان و رهبران طرف مقابل است تا با روشهایی مانند عملیات روانی، دیپلماسی، فعالیتهای غیرنظامی، تأثیراتی مانند تردید و دو دلی یا تأخیر در تصمیمگیری و غیره را بر روی مسئولان کشور هدف بگذارند.
در سطح دوم: هدف حمله به زیرساختهای اطلاعاتی و سایبری است؛ در این سطح، حملات نرمافزارهای مخرب و هک نمودن زیرساختهایی مانند: شبکه اینترنتی و داخلی سازمانها و بانکها، سامانههای پشتیبانی پمپبنزین، نیروگاهها و سامانههای مخابراتی و مانند اینها صورتمیگیرد.
در سطح سوم: بستر فیزیکی شامل زیرساختهای شهری، کامپیوترها، سامانههای مخابراتی و تأسیسات بنیادین، تجهیزات، پرسنل و مانند اینها هدف است که با روشهای مختلف مورد حمله قرار میگیرد.
ب) شروع عملیاتی دفاع و هجوم ترکیبی سردار سلیمانی
ظاهر امر این باشد که شروع عملیاتی جنگ ترکیبی سردار سلیمانی از جنگ 33 روزه حزب الله لبنان در برابر اسرائیل یا کمی قبل از آن باشد؛ لکن این اشتباه است، شروع عملیاتی جنگ ترکیبی سردار سلیمانی از دوران جوانی ایشان در پی آشنایی ایشان با مقام معظم رهبری در دوران دفاع مقدس 8 ساله در مرزهای ایران اسلامی است.
حضورش در لبنان و بالتبع شکستهای پیدرپی اسرائیل در پی حضور ایشان کنار سید حسن نصرالله و عماد مغنیه و سایر سرداران مقاومت، سبب شهرت ایشان شد؛ در عین اینکه به سبب اقتضائات امنیتی، شخصیت و هویت ایشان تا شهادتشان برای بسیاری ناشناخته ماند!
لکن دشمن بیش از خودیها او را شناخت و با سه موشک خود را از تیر ترکش برنامههای ایشان رها کرد، زیرا حاج قاسم مبارزه با استکبار جهانی و بهخصوص صهیونیزم را ترکیبی از تمامی ترفندها، تاکتیکهای نظامی، فناوری، فرهنگی و روانی قرار داد، از جمله استفاده از اصل غافلگیری توسط نیروهای نامنظم چریکی یا تجهیز و استفاده از سلاحهای متنوع توسط حزبالله.
نتیجه این دفاع ترکیبی غلبه ضعیفتر استراتژیکی بر قویتر از حیث محاسبات نظامی جهانی، هم از نظر مهمات، هم از نظر بودجه و هم از نظر پشتیبانی بود؛ حزبالله لبنان و سپس مقاومت بشار اسد در سوریه و بعد جنگ عراق با داعش با تاکتیکها و حمایتهای سردار سلیمانی و نیروهای مقاومت بهعنوان نماد مهم «پیادهکننده دفاع هیبریدی برتر» در جهان معرفی شدند.
ج) دفاع هیبریدی قومیتی در مقابل جنگ قومیتی
کشورهایی مثل ایران، لبنان، سوریه، عراق و یمن دارای بافتی قبیلهای و چند قومیتی هستند؛ از اهم اصول جنگی دشمن «تفرقه بینداز و حکومت کن» میباشد؛ بر هم زدن بافت جمعیتی و تشویق به تکثیر نسل برخی مذاهب و اقوام خاص در برخی مناطق، ایجاد تضاد دینی و مذهبی، تحریک اقوام مختلف برای تجزیهطلبی، جنگ نمادها و فرهنگهای قومیتی، تحریک همسایگان مشترک در قومیت و تغییر ژئوپلتیک منطقهای، اعتمادزدایی، ایجاد یأس و ناامیدی و مانند این امور تفرقهبرانگیز، سبب ایجاد بدبینی، شک و تردید، درگیری و اختلاف در میان جریانهای گوناگون سیاسی و قومیتها و مذاهب مختلف یک جامعه میشود که زمینهساز انقلاب رنگین (براندازی نرم) میباشد.
امروزه بهخصوص در ایران که از حیث تسلیحات جنگی تا حدود زیادی قوی شده و به خودکفایی رسیده، جنگ کلاسیک (حمله نظامی) آخرین گزینه است؛ مقابله با جنگ هیبریدی خاص، نیازمند راهبرد خاص به خود میباشد.
راهبرد حاج قاسم در این زمینه هم خاص بود، حضور ایشان در مناطق محروم بلاد مختلف و سعی در رفع مشکلات منطقهای، فرهنگی و اقتصادی بومی این مناطق برای جلب قلوب و اتحاد روزافزون و بالتبع تبعیت از دولت مرکزی از جمله راهبردهای کارآمد ایشان برای مقابله با این بخش از جنگ هیبریدی است.
سعی بر اتحاد همه قبایل و قومیتها و مذاهب در مقابله با دشمن اصلی با جهاد تبیین، بصیرتبخشی و رسواگری، شفافسازی، چیزی است که باید سرلوحه عملکرد سایر کارگزاران نیز باشد؛ این راهبرد سبب پیشگیری یا ساکت کردن آشوب و عدم اطاعت مدنی، تضعیف رهبری و ارکان نظامبخش جامعه گشته و مانع کاهش قدرت دفاع و مدیریت صحنه در مقابله با دشمن اصلی میشود وگرنه درگیری و تخریب پراکنده محلهمحور، سبب جداسازی مردم از حکومت از یکسو و مشغول شدن نیروهای امنیتی به اینها بهجای مقابله با دشمن اصلی میشود و دشمن به اهداف سخیف و شیطانی خود میرسد.
برای تقویت اتحاد قومیتها و مذاهب و پیشبرد سایر راهبردها لازم است تا جاسوسها، منافقان و نفوذیها در جامعه اسلامی از جمله بهائیت، وهابیت، داعشیها و سایر فریبخوردگان، شناسایی و افشاء بلکه منهدم شوند؛ سپس با همه ترفندهایشان مثل تحریف واقعیات بهمنظور منحرف کردن اذهان عمومی از موضوع اصلی و سایر برنامه آنها، مقابله مناسب شود تا نتوانند با نفوذ یا شایعهپراکنی جامعه را در فشارهای روحی و روانی گرفتار نمایند.
د) ابعاد، مؤلفهها، ابزار و شیوههای دفاع هیبریدی، سردار سلیمانی
1.اعتماد به نفس، ایمان، توکل و توسل از یکسو و شناسایی مواضع آسیبپذیری و تشخیص اهداف کلیدی، نخستین گام مهم دفاع ترکیبی است؛ در مقابل حربهای دشمن، باید مقابله به مثل بلکه مقابله به اشد با ابزار مناسب به هر مقوله را در پیش گرفت.
دفاعهای ترکیبی اگر بهطور مناسب طراحی و اجرا شوند، پیروزیبخش هستند و با کمترین هزینه و گاه بدون مبارزه نظامی به حداکثر اهداف مطلوب دست مییابند؛ از آنجا که اهداف جنگ ترکیبی متعدد و پراکندهاند، باید دفاع ترکیبی نیز بر اساس مشارکت تمام ارکان جامعه از دولتی، خصوصی و نهادهای مختلف بسیج و هدایت شوند؛ این شیوهای کاربردی است که حاج قاسم در پیش گرفت، دشمن را زمینگیر و مجاهدان مقاومت را دلیر و قوی و بالاخره در میادین مختلف پیروز نمود.
2.بهکارگیری استراتژی اقتصاد مقاومتی نیز راهکاری مناسب در مقابل محاصره اقتصادی و تحریم دشمن است تا اهداف جنگ اقتصادی دشمن برای تسخیر یا کنترل منابع اقتصادی مسلمین را خنثی نماید؛ چنانکه نبرد مجازی یا دفاع سایبری در مقابله با تهاجمفرهنگی- دینی- ملی توسط شبکههای رایانهای و فضای مجازی یک ضرورت است تا اهداف دشمن برای تخریب سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطاتی را بیاثر یا کماثر نماید تا حرکت دشمن در جهت تغییر موازنه اطلاعات و دانش به نفع خصم را متوقف کند و بدون سلطه بر سایبر و فضای مجازی، جنگ اطلاعاتی دشمن با گردآوری، انتقال، حفاظت، جلوگیری از دسترسی، ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در اطلاعات به نفع دشمن رقم می-خورد.
3.دفاع نامنظم و چریکی که با استفاده از منابع و ساکنان بومی با پشتیبانی و هدایت آنان ممکن میشود، نیز راهکاری غافلگیرانه و کارآمد برای بههم ریختن سیستم نظامی دشمن و به شکست کشانیدنش در عرصههای مختلف است. چنانکه آموزشهای نیروهای ویژه در عرصههای مختلف نظامی یک ضرورت است؛ همین آموزشها در عرصه فرهنگی، رسانهای، اقتصادی و عمرانی و حتی مدیریت متعهدانه یک ضرورت است؛ این ضرورتها همه مد نظر سردار سلیمانی بود و در همه عرصهها نیروهایی زبده را پرورانده و بهعنوان مشاور در کنار خود داشت.
4.دقت در روابط بینالمللی و اصول دیپلماسی بهعنوان مکانیسمی برای اعمال قدرت نرم نیز بخشی دیگر از دفاع هیبریدی است؛ دیپلماسی سلیمانی یعنی توانایی حضور در جوامع خارجی و اثرگذاری بر اذهان و قلوب مردم از طریق بهرهمندی از روشهای ارتباط مؤثر، بهگونهای که دولتها و ملتهای دیگر تمایل مثبتی نسبت به کشور به کار برنده دیپلماسی وی در ذهن خود احساس کردند و رفتار خود را بر این اساس سمت و سوء دادند!
نقش شهید سلیمانی در جهت عزت، اعتبار و اقتداری که در دنیا برای جمهوری اسلامی ایران کسب نمود، حتی بر دشمنان مخفی نیست؛ عملکرد دیپلماسی سردار سلیمانی بر عزت و ابهت ایران شیعی در دنیا افزود.
5.ولایتمداری ایشان در دفاع و مقاومت در برابر حمله به رهبری و ارکان نظام از اهم شاخصههای شخصیتی سردار سلیمانی است، تبیین و افشاگری ایشان در مقابله با اخبار جعلی، شایعهپراکنیها، دروغپردازیها، ایجاد یأس و ناامیدیها، ایرانهراسیها، القای افکار منفی و سایر هجمهها علیه رهبری در تمامی برخوردها و سخنرانیهای ایشان در مجامع مختلف داخلی و خارجی، کاملاً مشهود و مستند است که این مختصر ظرفیت ارائه شواهد و مستندات را ندارد.
6.همانطور که عناصر دشمن از جمله سلبریتیها و نفوذیها با تبلیغات گسترده و مداوم، سعی در سمپاشی در فضای فکری جامعه و تخریب ارزشها و عقاید ملت با گسترش ایسمهای غربی نظیر: فمینیسم، سکولاریسم، لیبرالیسم، اباحیگری و گسترش ابتذال و هجمه به نمادهای دینی و در نهایت اصل دین داشته و دارند، باید با تدوین و اجرای فعالیتهای تبلیغاتی متقن، ریشهدار و مؤثر، توطئههای شوم دشمنان را خنثی نمود.
اساس مواجهه با جنگ نرم، جهاد تبیین است؛ جهاد فرهنگی با جهاد تبیین، دو نوع از انواع دفاع نرم هستند، ابزار جهاد تبیین، بصیرتبخشی به مردم (دشمنشناسی)، تبلیغ معارف دینی (تعمیقبخشی)، گسترش محبت و موالات به پیامبر و اهلبیت (علیهم الصلوات و السلام) با بیان فضایل و کرامتها، تبیین حوادث روز (آگاهی به زمان)، امیدبخشی با افزایش ایمان، توکل و رفع ترس با بیان نمونههای تاریخی و مانند اینها است.
جهاد تبیین را باید از خانواده، اقوام، خویشان، دوستان، آشنایان، شاگردان و ارادتمندان شروع کرد و سپس به سراغ عموم مردم رفت، این امر مستلزم استفاده از ابزارهای سنتی و رسانههای امروزین بهصورت فعال و نه صرفاً منفعل، برای تقابل همه جانبه با دشمن در دفاع از انقلاب بدون تقیه است.
7.از دیگر ترفندهای دشمن در جنگ هیبریدی، ترور بهمنظور ایجاد رعب و وحشت در میان گروههای مخالف یا مردم است، بهگونهای که افراد بهعلت فشارهای وارده بهحالت تسلیم در آمده و از مواضع خود چشم پوشی کنند؛ ترور به دو شکل، ترور شخص و ترور شخصیت اعمال میشود.
در ترور اشخاص، شخصیتهای مهم، بزرگ و تأثیرگذار همچون رهبران فکری، دانشمندان برجسته و بزرگان دینی مورد حمله فیزیکی قرار گرفته و از نظر جانی تهدید میشوند؛ در ترور شخصیتی سعی میشود از راه شایعهپراکنی، نشر اکاذیب و تبلیغات باطل، چهره شخصیتهای مهم و مؤثر در نظر افراد خدشهدار شده و بهشکل غیرحقیقی و نامطلوب جلوه کند.
از جمله این شخصیتهایی که بارها مورد ترور شخصیتی قرار گرفت تا میدان را خالی کند یا دیگر بُردی نداشتهباشد، حاج قاسم بود، تا آنجا که به زندان تهدید شد؛ اما ایشان با شرح صدر وسیع و روحیهای استوار به مسیر مبارزاتی و مجاهدتی خود ادامهداد و ترفندهای ایشان را باطل کرد و حتی ترور شخصی وی و شهادتش در چهار کشور ایران و عراق و سوریه و لبنان و حتی سایر نقاط جهان، انقلابی برانگیخت که دشمن را شدیداً از کارش پشیمان کرد.